نقلقول: [font=tahoma]دو دوستی که گفتند این حرف ها تاثیر کمی روی تغییر طرز فکر و منش اعضا دارد باید بگویم
که این مطلب آن قدر جالب نوشته شده است که حتی نوب ترین نوب ها هم با یک بار خواندن آن اصلاح خواهند شد،فقط کافی است لینکی از این مطلب به آن ها بدهید و نتیجه را مشاهده کنید[/font]
عزیزم تجربه کردم که میگم...
به بعضی از دوستان برای مقالاتشون خودم شخصاً خیلی انتقاد کردم و همیشه چند تا توصیه هم میکردم. ولی مقالههای بعد دقیقاً همون سطح قبلی بود با همون مشکلات! وقتی چند بار میگی و عمل نمیکنن بهش نمیشه انتظار داشت با یه متنی که به قول شما جالب نوشته شده دگرگون بشه طرف...
مشکل توهم خود بزرگبینیِ. حاضر نیستیم انتقاد رو قبول کنیم! عادت کردیم به ستایش شدن. عادت کردیم که اگه یکی بد بهمون گفت حتماً دشمنونه، بدمون رو میخاد!
شما یه داستان گفتی ولی بزار من برات یه مثال واقعی بزنم:
چند وقت پیش خودم رفتم میوهفروشی محلهمون دیدم پرتقال رو کیلویی 5500 میده! یه مناسبت خاصی هم بود اگه اشتباه نکنم... مردم هم خیلی راحت میخریدن، انگار نه انگار دو برابر دارن وارد پاچهشون میکنن! اونوقت من رفتم اعتراض کردم که چرا داری با این قیمت میفروشی، اونوقت میدونی طرف چی بهم گفت؟ گفت اگه مسکین هستی نیازمند هستی نیاز نیست بیای از اینجا بخری! بعد جالبه بقیه افرادی هم که میخریدن بهم گفت به تو چه فکر میکردن گرون خریدن هنره، انگار ماها دستمون به دهنمون نمیرسه با این قیمت بخریم... با همچین وضعیتی میخای پیشرفت کنیم؟
تا وقتی خودمون رو بزرگ و عقل کل ببینیم و به انتقادای وارد شده توجه نکنیم وضعت همینیه که هست. همونجور که با متن قبلی شایان جان تغییری رو شاهد نبودیم، پیشبینی میکنم با این یه متن هم وضع عوض نشه!
در کل نمیخام خودم رو خیلی نویسنده خوبی نشون بدم. اینجا نیازمند به یه قسمت از گفتهی آقای استادی هم هستم:
نقلقول: بعد از چندین سال نوشتن مقاله و داستان و کتاب همین چند وقت پیش بود که فهمیدم شخصاً در نویسندگی هیچی نبودم، نیستم و نخواهم بود. شاید متن دلنشینی بنویسم و شاید یه زمانی در آینده بقیه منو حرفه ای خطاب کنند اما هیچوقت سر این قضیه بخصوص مغرور نمیشم
الان دقیقاً وضعیت برای منم همینطوره. من به خاطر علاقه به نویسندگی مینویسم، بهخاطر همین به فراگیری چیزهای بیشتر هم برای این زمینه نیاز دارم..و فک نکنم هیچوقت نوشته خودم رو با کسی مقایسه کنم. چون چیزی که دوست دارم رو مینویسم هیچوقت هم بهش مغرور نمیشم. ولی چیزی که اینجا بد جا افتاده اینه که بعضیا فک میکنن با قرار گرفتن توی رتبههای بالا در یه مقاله بی اعتبار از طرف دوستانشون الان یکی از خفنترین نویسندههای تاریخ هستن.
راحتتر بگم اگه ما نویسنده های بزرگی هستیم پس یکی مثل ویکتور هوگو که تاریخ سازی کرده چیه؟!