بازی های ویدئویی واقعا چه هستند؟ من و شما ساعت ها وقت خود را صرف بازی کردن می کنیم ولی واقعا چقدر به این مضوع فکر کرده ایم؟ آیا بازی ها تنها برای سرگرم کردن هستند؟ اگر این طور است پس این همه نقد و برسی و نمره های مختلف برای چیست؟ مگر غیر از این است که هر بازیی می تواند شما را سرگرم کند؟ اگر شما هم مانند من ساختن بازی های ویدئویی را یک هنر میدانید و به بازی ها به چشم یک اثر هنری نگاه می کنید پس با من هم عقیده هستید که بازی باید برای هدفی بیشتر از سرگرم کردن مخاطب ساخته شوند. گاهی اوقات من و شما و حتی سازندگان فراموش میکنیم بازی ها مانند بوم های نقاشی هستند که باید روی آن ها هنری را نمایش داد نه این که تنها آن ها را رنگی کرد تا بتوان به پشت آن برچسب قیمت چسباند. در حال حاظر بیشتر شرکت های سازنده به دنبال ساخت بازی هایی AAA هستند تا مخاطبین زیادی را جذب کنند و در نهایت سود فراوانی به دست آورند و اکسر آن ها تنها بوم را رنگی میکنند. ولی در این بین شرکت هایی هستند که به این هنر احترام گذاشته و با وجود عناوین پر زرق و برق خود عنوان های کوچکی نیز معرفی می کنند که تنها هدف این عناوین نشان دادن نهایت قدرت این هنر است تا بتوان صنعت بازی های ویدئویی را هنر هشتم نامید. یکی از این شرکت ها کمپانی معروف و پر آوازه ی یوبی سافت است. این شرکت در سال 2014 عنوانی را به دور از هیاهو منتشر کرد که موفقیت های بسیاری را برای این شرکت به همراه آورد. این عنوان Child of Light نام داشت که ساخته و پرداخته ی استدیوی یوبی سافت شعبه ی موترال،است.
در این مقاله سعی در نقد کردن این عنوان تحسین شده دارم و شما را به خواندن ادامه ی این مقاله دعوت می کنم:
شاهکاری از نوع شنیداری
در این مقاله سعی در نقد کردن این عنوان تحسین شده دارم و شما را به خواندن ادامه ی این مقاله دعوت می کنم:
نام عنوان: Child of Light
پلتفرم ها: PC – Play Station 4 – Play Station 3 – XBOX ONE – XBOX 360 – WII U
سازنده اصلی: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
سبک: پلتفرمر – RPG
پلتفرم ها: PC – Play Station 4 – Play Station 3 – XBOX ONE – XBOX 360 – WII U
سازنده اصلی: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
سبک: پلتفرمر – RPG
همه ی ما یوبی سافت را با عنواین بزرگ مانند سریه AC، FC، POP و ... به یاد می آوریم ولی این در حالی است که این شرکت بزرگ در سال 2014 باعث ناامیدی بسیاری شد زیرا عناوین بزرگ این شرکت در این سال نتوانستند نظر منتقدین یا بازیکنان را به خود جلب کنند و این در حالی است که تمامی این عنوان ها با تبلیغات فراوان عرضه شدند. حال در این هین عنوانی در سکوت منتشر شد که با وجود کوچک بودن، هم توانست نظر مثبت منتقدان و مردم را جلب کند و هم فروش خوبی را تجربه کند. این نشان می دهد اگر خلاقیت همراه با هنر و هوش ترکیب شوند حاصل چیزی خواهد بود که همه را راضی خواهد کرد.
داستان یک نقاشی
در گذشته های دور در سرزمینی به نام Austria فرمانروایی به همراه ملکه اش حکومت می کردن. [font=tahoma]Austria سرزمینی بزرگ و شاد که در همه جای آن صلح و دوستی برقرار بود. ملکه و پادشاه دختری داشتند به نام آرورا که بسیار زیبا و خوش قلب بود. در یکی از روز ها ملکه ی تاریکی بر ضد فرمانروا شورش می کند و ملکه را می کشد. سپس ماه و خورشید را به سرقت می برد تا تاریکی را گسترش دهد. آرورا که نمی توانست تاریکی را تحمل کند، به خواب رفت ولی زمانی که بیدار شد خود را درون جنگلی تاریک و دور از خانه یافت. او در جنگل با موجودی قطره مانند به اسم [font=tahoma]Igniculus [/font][/font]آشنا شد. آرورا به کمک دوست جدیدش سفری خطرناک را برای نجات سرزمینش و باز گرداندن نور به آن شروع کرد.
داستان در عین سادگی بسیار زیبا و جذاب است. شما در طول این سفر کنترل آرورا و دوست بامزه اش را به طور هم زمان بر عهده دارید. سازندگان برای هر چه جذاب شدن بازی شخصیت های دیگری هم به داستان اضافه می کنند که هر کدام دارای قابلیت هایی خاص و شخصیتی منحصر به فرد هستند. شخصیت پردازی بازی بسیار خوب است و تا حدی که شما را به هم دردی با بد من های داستان وا میدارد! آرورا که جای خود دارد. در بازی شما می توانید شخصیت هایی را همراه خود سازید تا شمارا در مبارزه با موجودات شیطانی که در تاریکی زندگی می کنند یاری دهند. زیبایی خاصی در داستان بازی و جود دارد که شما می توانید آن را در جای جای بازی پیدا کنید. می توان یکی از ارکان موفقیت بازی را داستان آن دانست.
لذت نقاشی
سبک بازی پلتفورمر است، سبکی که برای مدتی تقریبا فراموش شده بود و پس از آن با عناوینی مانند rayman و Limbo دوباره احیا شد و شروع به اوج گرفتن کرد تا در نهایت ما شاهد عناوینی مانند Journey و rayman legend بودیم. بعد از آن کم و بیش شاهد عناوینی در این سبک بوده ایم تا سال 2014 که شاهد انتشار بازی فرزند روشنایی بودیم. از مشخصات بازی های این سبک می توان به وجود موانعی که باعث کم شدن سلامت شخصیت می شود و وجود پازل هایی در آن اشاره کرد. شاید با خود بگویید که با گیمپلیی ساده مواجه هستید ولی این طور نیست. بازی بسیار سخت تر از چیزی است که به نظر می آید. ذره ای غفلت و واکنش کند باعث کم شدن سلامتی شما خواهد شد. در بازی المان هایی از RPG وجود دارد. شما می توانید با افراد مختلف در بازی صحبت کنید گرچه تمام آن ها حاضر به صحبت با شما نمی شوند! با گشت و گذار در محیط بازی با دشمنانی مواجه خواهید شد که پس از شکست دادن آن های با غول مرحله و یا همان باس فایت مواجه میشوید. طراحی مراحل به زیبا ترین وجه ممکن صورت گرفته است. سیستم مبارزات بازی به صورت نوبتی اعمال شده و طراوت خاصی دارد. در مبارزات کنترل شخصیت و [font=tahoma]Igniculus را به صورت همزمان دارید. در هنگام مبارزه نواری در پایین صفحه نمایان میشود که طبق آن نوبت دهی صورت می گیرد. مبارزات بسیا پویا و زیبا طراحی شده و به شما لذتی وصف ناشدنی می دهد. به طور کلی بازی از کنترل بسیار روان و ساده ای برخوردار است که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر به دنبال دلیلی برای انجام چندباره ی آن می گردید، قطعا آن دلیل سیستم Level UP بازی است. این ارتقاع ها در طول مبارزات بسیار کار آمد هستند به طوری که بدون آن امکان پیشروی را در بازی وجود ندارد. از دیگر موارد موثر در گیمپلی می توان به [font=Tahoma, Arial, 'Times New Roman']الماس ها یا همان Oculiها اشاره کرد. قرار دادن این الماس ها در بخش های مختلف(شمشیر، سپر و یا زمان) باعث بهبود آن بخش می شود. گیمپلی بخشی اساسی از این بازی است که باعث جذب شدن افراد به این عنوان می شود و باید از سازنده بابت این گیم پلی روان و جذاب ممنون بود.[/font][/font]
سبک بازی پلتفورمر است، سبکی که برای مدتی تقریبا فراموش شده بود و پس از آن با عناوینی مانند rayman و Limbo دوباره احیا شد و شروع به اوج گرفتن کرد تا در نهایت ما شاهد عناوینی مانند Journey و rayman legend بودیم. بعد از آن کم و بیش شاهد عناوینی در این سبک بوده ایم تا سال 2014 که شاهد انتشار بازی فرزند روشنایی بودیم. از مشخصات بازی های این سبک می توان به وجود موانعی که باعث کم شدن سلامت شخصیت می شود و وجود پازل هایی در آن اشاره کرد. شاید با خود بگویید که با گیمپلیی ساده مواجه هستید ولی این طور نیست. بازی بسیار سخت تر از چیزی است که به نظر می آید. ذره ای غفلت و واکنش کند باعث کم شدن سلامتی شما خواهد شد. در بازی المان هایی از RPG وجود دارد. شما می توانید با افراد مختلف در بازی صحبت کنید گرچه تمام آن ها حاضر به صحبت با شما نمی شوند! با گشت و گذار در محیط بازی با دشمنانی مواجه خواهید شد که پس از شکست دادن آن های با غول مرحله و یا همان باس فایت مواجه میشوید. طراحی مراحل به زیبا ترین وجه ممکن صورت گرفته است. سیستم مبارزات بازی به صورت نوبتی اعمال شده و طراوت خاصی دارد. در مبارزات کنترل شخصیت و [font=tahoma]Igniculus را به صورت همزمان دارید. در هنگام مبارزه نواری در پایین صفحه نمایان میشود که طبق آن نوبت دهی صورت می گیرد. مبارزات بسیا پویا و زیبا طراحی شده و به شما لذتی وصف ناشدنی می دهد. به طور کلی بازی از کنترل بسیار روان و ساده ای برخوردار است که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر به دنبال دلیلی برای انجام چندباره ی آن می گردید، قطعا آن دلیل سیستم Level UP بازی است. این ارتقاع ها در طول مبارزات بسیار کار آمد هستند به طوری که بدون آن امکان پیشروی را در بازی وجود ندارد. از دیگر موارد موثر در گیمپلی می توان به [font=Tahoma, Arial, 'Times New Roman']الماس ها یا همان Oculiها اشاره کرد. قرار دادن این الماس ها در بخش های مختلف(شمشیر، سپر و یا زمان) باعث بهبود آن بخش می شود. گیمپلی بخشی اساسی از این بازی است که باعث جذب شدن افراد به این عنوان می شود و باید از سازنده بابت این گیم پلی روان و جذاب ممنون بود.[/font][/font]
[font=tahoma][/font]
[font=tahoma]مبارزات بازی در عین زیبایی بسیار سخت و تاکتیکال هستند[/font]
[font=tahoma] به زیبایی هنر[/font]
[font=tahoma]هر چه از بخش گرافیک بازی بگوییم، کم گفته ایم. بازی از انجین مخصوص یوبی سافت که برای بازی های هنری است استفاده می کند. قبل تر شاهد بازی هایی مانند rayman بوده ایم که با استفاده از این انجین ساخته شده بودند. پس اگر نگران گرافیک بازی هستید، خیالتا راحت باشد. [font=tahoma]گرافیک فرزند روشنایی در یک کلمه، زیبا است. تمام محیط ها با وسواسی ستودنی طراحی شده اند. در طول بازی شاهد محیط هایی گوناگون هستیم که همه به زیبایی طراحی شده اند. هر جسمی در بازی دارای انیمیشنی خاص است. از برگ درختان گرفته تا غولی عظیم که در دوردست حرکت میکند. افکت های باران و آتش همگی بسیار زیبا کار شده اند. کافی است آرورا را در هنگام بارش باران به سمت آسمان ببرید و سپس به سمت زمین حرکت کنید تا شاهد دقت و هنر سازندگان باشید. گفتن این نکته خالی از لطف نیست که تصاویر پس زمینه در بازی همه با دست کشیده شده اند و این نشان دهنده ی تلاش سازنده در به وجود آوردن تجربه ای خاص برای گیمر است. بازی در بخش هنری و فنی نمره ی کامل را به راحتی میگیرد و می توان آن را شاهکاری در سبک خودش نامید.[/font][/font]
طراحی هنری بازی فوق العاده است
شاهکاری از نوع شنیداری
[font=tahoma] سازنده برای تهیه ی موسیقی این عنوان از [font=sans-serif]Cœur de pirate [/font]کمک گرفت. این خواننده و آهنگ ساز جوان و 25 ساله دست به خلق آلبومی برای این عنوان زد که می توان آن را در بین 5 البوم برتر بازی های ویدئویی قرار داد. پس در بخش موسیقی این عنوان را می توان بهترین بازی سال 2014 دانست. در کل بازی دیالگی گفته نمی شود و مکالمت بین شخصیت ها به صورت نوشته است پس بخش صدا گذاری تنها به صدا گذاری محیط خلاصه میشود که بسیار خوب کار شده است. صدا ها از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند، حال می خواهد صدای برخورد باران با زمین باشد یا صدای آبشاری عظیم. بازی در این بخش هم شما را کاملا راضی خواهد کرد تا در نهایت بتوان گفت یوبی سافت شاهکاری خلق کرده که تقریبا بدون مشکل است.[/font]
سخن پایانی
فرزند روشنایی یکی از بازی های بسیار خوب سال 2014 بود که توانست توجهات زیادی را به خود جلب کند. بازی در گرافیک، موسیقی، گیمپلی و داستان هیچ نقصی ندارد ولی نمی توان به تمام این بخش های نمره ی کامل داد. بازی تمام چیز هایی را که از یک بازی هنری انتظار دارید نمایش می دهد ولی چیز جدیدی برای نمایش در بخش گیم پلی ندارد، داستان زیبایی دارد ولی می توانست بهتر باشد. با تمام این ها می توان Child of Light را تابلوی نقاشی ای تصور کرد که از نگاه کردن به آن لذت می برید. اگر از این که در نقش یک قاتل کار بلد یا سربازی در میدان جنگ و یا بازمانده ای که برای زنده ماندن تلاش میکند، خسته شده اید من به شما پیشنهاد میکنم برای مدتی هم که شده فرزند روشنایی باشید.
داستان:9
گرافیک:10
موسیقی و صدا گذاری:10
گیمپلی:9
ارزش کل:9
از این که حوصله کردین و مقاله را خواندید ممنون.
(دوستان شنونده ی نقد های شما هستم)
گرافیک:10
موسیقی و صدا گذاری:10
گیمپلی:9
ارزش کل:9
از این که حوصله کردین و مقاله را خواندید ممنون.
(دوستان شنونده ی نقد های شما هستم)
!!!!! This Will Kill Me