10-24-2018, 07:01 AM
سازندگان بازی آدمهای عجییی هستند. یک نفر یک لولهکش را برند صنعت میکند. دیگری حرفهای سیا.سیاش را چند کیلومتر زیر دریا میزند و حتی کسانی هستند که ما را در نقش یک بز میگذارند!
سازندگان SuperHot هم یکی از آن عجیبها هستند. ایده بازی آنها این است که اگر در یک بازی شوتر، کنترل زمان دست ما بود چه میشد؟ آنها این ایده را گسترش دادهاند و به آن یک داستان دیوانهوار نیز اضافه کردهاند و یک بازی خیلی داغ ساختند!
داستان بازی بسیار مرموز است و بازی اطلاعات کمی به شما میدهد. همین ویژگی نیز باعث برانگیختن حس کنجکاوی شما میشود و این حس تا پایان بازی با شما همراه است. در بین مراحل بازی شما با یک شخص چت میکنید و داستان بازی را پیش میبرید که در این بخش شاهد هنر سازندگان و نویسنده بازی هستیم.
دیالوگهایی که رد و بدل میشود بسیار هوشمندانه هستند و بازی شما را درگیر میکند. جملاتی نیز در ابتدای مراحل نمایش داده میشوند که مفاهیم پنهانی در خود دارند. البته گاهی بازی به صورت آشکار شما را تحقیر میکند که این عمل نیز به گونهای طراحی شده است که شما از آن لذت میبرید!
اما نقطه قوت اصلی بازی در گیمپلی آن است. جالب است بدانید نسخه اولیه بازی فقط در هفت روز شکل گرفت و در واقع اولین نسخه بازی در یک مسابقه بازیسازی ساخته شده است. گیمپلی بازی را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: "زمان موقعی حرکت میکند که شما حرکت کنید". شما میتوانید با استفاده از این ویژگی از تیرهای دشمنان جاخالی بدهید و همینطور دشمنان خود را بشکنید.
ویژگی Bullet Time که در این بازی پیادهسازی شده است، گیمپلی را بسیار خاص میکند. شما دیگر نمیتوانید با بزن بهادری به پیش بروید و سیلی از تیر را روانه دشمنان کنید. حجم تیرهای بسیار محدود است و شما هیچ تیری را بدون هدفگیری شلیک نمیکنید. البته اگر مهمات تمام شد میتوانید خود تفنگ را پرتاب کنید و همچنین از وسایل اطرافتان مانند لیوان، کوزه و چماق استفاده کنید یا با دست خالی به مصاف دشمنان بروید.
همانطور که گفتم شما باید دشمنان خود را بشکنید زیرا آنها از جنس بلور هستند و برای کشتن آنها باید آنها را شکست. طراحی دشمنان و همچنین محیط بازی به صورت مینیمال است و همین ویژگی نیز بر مرموز بودن بازی افزوده است. در کل بازی تنها سه رنگ قرمز، سفید و سیاه وجود دارد که به بازی حس متمایز بودن میبخشد.
در بازی شاهد مراحل متنوعی هستیم که دارای طراحی استانداردی هستند. محیط بازی بهگونهای طراحی شده است که با ایده اصلی بازی مرتبط است. سازندگان بازی از محیط به خوبی استفاده کردهاند و شاهد چالشهای محیطی جذابی هستیم.
گرافیک هنری بازی قابل قبول است و با توجه به سبک گرافیکی آن نباید انتظار زیادی از آن داشت. اما نکته منفی گرافیک این است که محیط سفید بازی ممکن است باعث خستگی بازیباز بشود. البته شما میتوانید بازی را بین یک تا دو ساعت تمام کنید و شاید این نکته به چشم نیاید اما قطعا ارزش تکرارپذیری بازی را کم میکند.
شاید بتوان گفت صداگذاری بازی مهمترین ضعف آن است. در کل بازی تقریبا به جز یکی دو صدا، چیز دیگری نمیشنوید. البته در نسخه اولیه بازی، بازی دارای یک قطعه موسیقی بود که به هر دلیل سازنده ترجیح داد تا در نسخه پایانی آن را حذف کند.
بازی SuperHot معجونی از ایدههای فوقالعاده است که یونیک بودن آن باعث میشود تا مدتها در ذهن بازیباز بماند. شاید بازی هنوز جای رشد دارد و یکی از نقدهایی که به آن وارد میشود این است که انگار بازی هنوز در مرحله پیشتولید قرار دارد و پتانسیل زیادی برای بهتر شدن دارد.
اما همه این حرفها را بگذارید کنار. لحظهای در تهیه این بازی شک نکنید. بازی شما را به درون خود میکشد و برای لحظاتی شما را از هیاهوی روزگار دور میکند و تا مدتها در ذهن شما باقی میماند.
این بازی برای پلتفرمهای PlayStation, Xbox, PC, Mac و Linux عرضه شده و همچنین نسخه VR آن نیز موجود است که میتوانید آن را تهیه کنید.