03-14-2016, 01:47 AM
(آخرین ویرایش: 03-17-2016, 05:21 PM، توسط Devil Prince.)
نقد و بررسی بازی Superhot
تاریخ انتشار بازی: 2016 - 25 February تاریخ انتشار نقد: 2016 - 14 March
By Devil Prince
"این نقد مربوط به نسخهی PC است"
________________________________________________________________________________________
ذهن تو مال من است!
در این روزگار که بازیهای پر زرق و برق با بودجههای کلان، بازار جهانی را قبضه کردهاند، عرصه برای خودنمایی عناوین مستقل تنگ شدهاست، اما این عناوین یک سلاح قابلاتکا دارند؛ سلاحی که میتواند فرق بین شکست و موفقیت یک عنوان باشد؛ خلاقیت! عناوین زیادی بودهاند که با تکیه بر همین مهم، قلههای موفقیت را درنوردیدهاند و به محبوبیت زیادی رسیدهاند. بهترین مثال برای اثبات این موضوع، عنوان Minecraft است. دنیای پیکسلی این بازی به چشمنوازی ساختههای استدیوهای مطرح دیگر نیست، اما خلاقیت بالای سازندگان سبب شدهاست تا به یکی از غنیترین و سرگرمکنندهترین سرزمینها تبدیلشود. همین سلاح بود که سببشد عنوانی چون Undertale در کنار سوپرIPهای سبک نقشآفرینی، نامزد بهترین بازی RPG سال شود. حال عنوان مستقل دیگری برخاستهاست تا بار دیگر فریاد خلاقیت را سر دهد. عنوانی در سبک شوتر اول شخص که از منوی اصلی تا داستانش سرشار از ابتکار، نبوغ و نوآوری سازندگان است.
یکی از عجیبترین مراحل بازی. این سلاح خطرناک است!
در شروع کار Superhot فقط یک مقصود وجود دارد؛ کشتن انساننماهای قرمز. هیچ پیشزمینهی داستانی وجود ندارد. مکالمهای هم در کار نیست. گویا فقط وارد بازی شدهاید تا تیر شلیک کنید و بکشید، اما بعد از مدتی بازی، شما را غافلگیر میکند. ناگهان پیامی دریافت میکنید. یکی از دوستانتان که با شما دربارهی بازی Superhot و جذابیتش سخن میگوید! مطمئنا هر گیمری با خواندن این مکالمات متنی شکه خواهدشد. بعد از این مکالمه با پیشروی در بازی با مکالمههای دیگری روبهرو میشوید، اما ناگهان یک پیام از خود بازی دریافت میکنید؛ پیامی با این مضمون: «Superhot یک بازی نیست؛ نوعی سلاح است! بازی را ترک کنید! ما شما را تحت نظر داریم!» داستان بازی با روندی رو به رشد و با سبک روایتی فوقالعاده که فقط شامل پیامهای کوتاه در طول مراحل میشود، پیشروی میکند و هر لحظه عطش شما را برای پیبردن به قضایای مشکوک بازی بیشتر میکند. اگرچه روایت بازی تنها به دوش تعدادی پیام است و هیچ مکالمهی کلامی دیده نمیشود، اما جملهبندی ها و انتخاب کلمات به قدری بهجا و حرفهای است که منظور تک تک جملات به روشنی روز منتقل میشود. اگر در Firewatch فقط صدای کاراکتر ها راوی داستان بود، اینجا Superhot، گیمرها را از Firewatch هم محدودتر کردهاست و در عین حال، لطمهای به داستان بازی وارد نکردهاست که هیچ؛ نوعی حس ترس از ناشناختهها را نیز در وجود گیمر پرورش میدهد. این دستاوردی نیست که هر استدیویی به آن نایل شود، اما اعضای استدیوی Superhot Team به این هدف رسیدهاند. پیچشهای داستانی علیالخصوص سورپرایزی که سازندگان در انتهای بازی ترتیب دادهاند، عالی است. پایانی که طرفداران هنر هفتم را به یاد آثاری چون سهگانهی ماتریکس خواهدانداخت، اما نوآوریهای سازندگان فقط به داستان Superhot ختم نمیشود. گیمپلی بازی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اگرچه کل گیمپلی بازی حول یک مکانیزم به ظاهر ساده میچرخد، اما همین مکانیزم تا انتهای بازی جذابیت خود را حفظ میکند و لحظهای از نفس نمیافتد. عملکرد این مکانیزم طوری طراحی شدهاست که با توقف کاراکتر شما در یک نقطه، زمان تقریبا متوقف میشود یا به طور دقیقتر با یک صحنهی فوقآهسته روبهرو میشویم که در آن سریعترین اجسام متحرک، گلولهها هستند که با سرعتی در حد یک زامبی گرسنه به استقبال شما میآیند. شاید فکر میکنید بازی آسان باشد، اما وقتی از هر طرف باران گلوله بر سرتان بریزد، از سختی بازی ناله خواهیدکرد. به محض اینکه دوباره شروع به راهرفتن کنید، زمان به سرعت معمول خود بازمیگردد. توقف زمان به شما این اجازه را میدهد تا برای لحظاتی راجع به برنامهی خود برای نابودی دشمنان فکر کنید و از دست دشمنانی که مثل مور و ملخ از هر طرف شما را به رگبار بستهاند، جان سالم به در ببرید. میتوانید طوری جاگیری کنید که تیر دشمنان به فرد خودی اصابت کند یا می توانید با پرتاب یکی از وسایل اطرافتان باعث دفع گلولهی دشمن یا حتی بهتر از آن، باعث پرتاب شدن سلاح وی به هوا شوید. اینجاست که میتوانید بلافاصله سلاح او را در هوا بقاپید و یکی از صحنه های رویایی فیلمهای اکشن هالیوودی را در قالب یک بازی ویدئویی بازسازی کنید. اینها فقط تعدادی از چندین استراتژی قابلاجرا در Superhot هستند که نهایتا آنچنان تنوع و جذابیتی به بازی میبخشند که حتی بعد از گذشت چندین ساعت، همچنان همان حس طراوت اولیهی خود را حفظ میکند که این نکته قابلتحسین است. حتی سلاح های بازی - مخصوصا سلاحهای گرم - نیز راهها و روشهای جدیدی را به شما ارائه میدهند تا نهایت لذت را از بازی ببرید. برای مثال میتوانید با یک سلاح Shotgun طوری هدفگیری کنید که دو دشمن را به صورت همزمان از پا درآورید.
+ گیمپلی غنی و سرگرمکننده - سختی بیش از حد مرحلهی پایانی بازی
+ گرافیک بینقص - نبود موسیقی در طول گیمپلی
با کیبورد نزن! با کیبورد نزن!
در Superhot مشکلاتی هم دیده میشود که به گیمپلی بازی ضربه میزنند. مهمترین مشکل بازی عدم هماهنگی دوربین و محل اصابت گلوله هاست. برای مثال فرض کنید گلولهای از سمت چپ دوربین در حال نزدیک شدن به شماست. فاصلهی گلوله و دوربین طوریاست که تصور میکنید گلوله از کنار شما عبور خواهدکرد، اما در عین ناباوری شما را به صفحهی بارگذاری مجدد هدایت میکند! این مشکل با گذشت یک ساعت از تجربهی بازی تا حدودی رنگ میبازد و به نوعی عیار کار دستتان میآید، اما کمبود دیگری که تا انتهای بازی حسرت آن را خواهیدخورد، نبود سیستم خم شدن (Crouch) است. این کمبود در مواقعی که گلوله ها به سمت بالاتنهی کاراکتر شما شلیک میشوند و هیچ راهی برای فرار به طرفین وجود ندارد، به شدت احساس میشود. نکتهی دیگری که ذکر آن خالی از لطف نیست، عدم تطابق مرحلهی انتهایی بخش داستانی بازی با سایر مراحل است. این مرحله به طرز کابوسواری مشکل و طاقتفرسا است و هیچ شباهتی به مراحل قبلی ندارد. گویا سازندگان به طور ناگهانی تصمیم گرفتهاند تا در مرحلهی آخر، حسابی گیمر را گوشمالی دهند و یک ترمیناتور آبدیده از او بسازند! شاید یکی از کمکاریهای سازندگان را بتوان به عدم استفاده از هیچگونه موسیقی در طول انجام بازی، نسبت داد. یک موسیقی هیجانانگیز میتوانست آدرنالین خون شما را به سقف بچسباند و لذت بازی را دوچندان کند، اما همچنان میتوان از بازی لذت برد. مواقعی وجود دارد که سازندگان شما را از مبارزات نفسگیر بازی بیرون میکشند و دعوت به چت با دوست صمیمیتان یا خود Superhot می کنند. شما چیزی تایپ نمیکنید و فقط با زدن کلیدهای کیبورد به صورت تصادفی، تظاهر به تایپکردن، میکنید در حالی که نوشتهها از پیش رندر شدهاند. این بخشها اگرچه از نظر گیمپلی، حرف خاصی برای گفتن ندارند، اما برای همذاتپنداری هرچه بیشتر با کاراکتر اصلی، حرکت جالب و بدیعی هستند. بخش گرافیک بازی تقریبا بینقص است و تمام انتظارات شما را از گرافیک یک بازی مستقل برآورده میکند و حتی در مواردی فراتر از حد انتظار ظاهر میشود. تنها نکتهی آزاردهندهی گرافیک، رنگبندی یکنواخت محیط است که باعث خستگی چشم میشود، اما میتوان آن را به پای سبک خاص طراحی سازندگان گذاشت.
اوج هنر سازندگان در طراحی گرافیکی بازی در این صحنه هویداست!
Superhot یک بازی مستقل بینظیر است که در رگهای آن ابتکار و خلاقیت جریان دارد. اگر از طرفداران بازیهای شوتر تاکتیکی هستید، تجربهی این بازی را از دست ندهید، اما اگر از طرفداران شوتر Run & Gun هستید و حوصلهی فکر کردن در میدان مبارزه را ندارید، Superhot را به لیست سیاه خود اضافه کنید! Superhot به شما نشان میدهد که بزنبهادرهای سینمایی که همزمان با 10 نفر مبارزه میکنند، چگونه میدان مبارزه را میبینند.
8.8/10
+ داستان درگیرکننده - برخی مشکلات دوربین+ گیمپلی غنی و سرگرمکننده - سختی بیش از حد مرحلهی پایانی بازی
+ گرافیک بینقص - نبود موسیقی در طول گیمپلی
!Praise Prince of Persia