امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نقد پدر بزرگ Resident Evil
#1
[تصویر:  Resident-evil-directors-cut-ps.jpg]


 Resident Evil یک بازی در سبک ترس است که توسط کپکام منتشر شده و اولین عنوان ساخته شده در این سری می باشد. بازی به صورت رسمی در سال 1996 بر روی کنسول PlayStation 1 عرضه شد .
در همان نگاه اول میتوان حس ترس و تلاش برای بقا را فهمید داستان این بازی در ابتدا به شدت ساده بوده ، تیم Brav از گروه stars برای جست و جوی منطقه ای در کوه فرستاده میشود، در بین راه ارتباط با این تیم قطع شده و تیم Alfa برای بررسی فرستاده میشود اما وقتی به محل حادثه میرسند سگ های زامبی به آن ها حمله کرده و خلبان مجبور به فرار مشود و تیم خود را تنها میگذارد ، تیم برای حفظ جان خود به کاخی که در آن نزدیک آنها بود پناه میبرند. در همان ابتدا متوجه میشویم که فردی گم شده است(اسمشو نمیدونم ولی از اعضای تیم است)  کریس برای بررسی شروع به جست و جوی کاخ میکنند و آن موقع است که با کاخی که در جای جای آن زامبی است رو به رو میشوید  و از هر گوشه اش حس ترس به شما القا میشود  میبارد.همانطور داستان بازی بسیار ساده است و مستقیم لقمه را در دهانتان میگذارد . شخصیت های بازی همگی پلیس های حرفه ای و کار کشته ای هستند که در یک گروه به اسم stars گرد هم آمده اند که همین گروه نیز به دو گروه که در ابتدا نیز گفته ام (Bravو Alfa ) تقسیم میشود. شما میتوانستید از بین جیل ولنتاین و کریس ردفیلد یکی را انتخاب کنید، بازی دارای سطح hard و easy نیست و شما نمیتوانید سطح سختی را انتخواب کنید اما کارکتر ها سخت و آسان دارند منظورم این است که شما وقتی در نقش کریس هستید بازی سخت تر و ترسناک تر است زیرا شما تنها هستید(این خود به حس ترس اضافه میکند) برخی از توانایی های جیل مانند باز کردن در با سنجاق سر را ندارید همچنین مکان کم تری برای نگهداری وسایل نسبت به جیل دارید .
همان طور که گفته شد جیل در ها را باسنجاق باز میکند ولی کریس باید زمین و آسمان را به هم بدوزد تا یک کلید پیدا کند
همچنین جیل همیشه همراهی دارد که باعث میشود بازی باز احساس تنهایی نکند و همین طور او به جیل کمک میکند که البته کریس از همچنین پشتوانه ایی برخوردار نیست .
داستان یکی است اما پیچ و خم هایش  باهم فرق میکرد، گفتگو ها و شخصیت ها باهم فرق میکرد و برای همین است که بازیباز راترقیب به بازی کردن با هر دو شخصیت میشود. در کل بخش داستان بازی به بهترین و خلاقانه ترین شکل ممکن بوجود آمده است و حتی با وجود گذشت 15 سال از زمان عرضه بازی میشود نو آوری هایی در آن دید. به نظر من داستان RE 1 از خیلی از داستان های بازی های امروزی سر تر است.
از داستان که بگذریم  میرسیم به خود بازی که چیزی جز ترس نیست، خوب از همین الان بگم این بازی مثل بازی های الان REنیست  بازی هیچ وقت به شما کیلویی مهمات نمیده مگه علکیه نه کیت خون نه تیر و مهمات درست و حسابی، بله پیک نیک که نیومدی ! اینجا جنگه اونم از نوع ترسناک و همراه با زامبی اش . البته  علاوه بر این مشکلات دشمنان جدیدی نیز به نام هانتر وارد بازی میشوند، مگه کشتن آنها به این آسانی است فک کنم برای مبارزه با هرکدوم باید نصف خون و کلی از مهمات های عزیز تر از جان خود را از دست دهید پس فرار کنید بهتره .بهتزین لحظه های بازی زمانیست که RE به فکر ترساندن شما می افتد (منظورم اینه که سکته ناقصه رو زدی) مثل اکثر بازی ها در بازی 3 نوع ترس وجود دارد :
  1. ترسی که به صورت سریع و لحظه ایی وارد میشود مثلا زامبی به طور ناگهانی رو به روی دوربین میپرد
  2. ترس از اتمام مهمات و جوهر (بهتون میگم قضیه جوهر چیه) این ترس خیلی عمیقه
  3. نمیدونم این ترس یه دسته جدیده یا جز یکی از دسته های بالا است اما این نوع ترس هم خیلی آدم را عذیت میکنه شما میبیند یه چیز پشت بوته ها حرکت میکنه مگه حالا جرعت میکنی بری طرف بوته یا داخل کلبه ایی پرده ها تکون میخوره آخر هم باید با خدا خدا بری و چشمات رو ببند
چیزی که بر این ترس ها اضافه میکنه اینه که :
شما هیچ تسلطی بر روی دوربین بازی ندارید بلکه بازی  آنرا نسبت به وظعیت شما کنترول میکند، مثلا این خیلی سخته که وقتی وارد یه محیط میشوید حداقل نتوانید اطراف خود را ببینید ، البته باید اعتراف کرد که این تکنیک در واقع نامردی تمام است و اصلا طبیعی نیست من بدبخت یه صدا شبیه صدا زامبی شنیدم نمیتونستم سر دوربین رو بچرخانم و ببینم اون چیه بلا خره با کلی استخاره تصمیم گرفتم برم ببینم اون چیه همین که برگشتم سکته را زدم یه سگ زامبی روبروم پرید ...
اگه انساف داشته باشیم  نباید از یک بازی سال 1996 انتظار گرافیک آنچنانی داشت، خصوصا اگر الان بازی کنیم.
پس  نمیتوانیم حرف چندانی راجب آن بزنیم .
در بازی سعی شده موسیقی ترسناک باشه  که هست ولی یه مشکل داره که اونم اینه :
sound track های بازی کمه  و زمانشون کمه مثلا یه sound track 20 ثانیه ایی ساختن همون 20 s رو 1 دقیقه پخش میکنن (مثل این که یه عکس متحرک 5 ثانیه ایی رو 100 با نگاه کنی) درمورد صدا گزاری ها هم نمیشود آنچنان بحث کرد زیرا چیز زیادی وجود ندارد البته در آن زمان تکنولوژی هم نبوده .
 
کلام پایانی : به جرئت میتوان شماره اول RE را جزو یکی از خاطره انگیز ترین بازی های دوران و همچنین سر دمدار ژانر ترس دانست، بازی که به خوبی توانسته تمامی المان های موجود برای ترساندن و ایجاد حس بقا را در بازیکن ایجاد کند، چون شما اگر دقت داشته باشید ترس یک چیز است و بقا چیز دیگریست ! ایجاد حس ترس کار سختی نیست ! اما ایجاد حس بقا فوق العاده سخت و ریسک پذیر است، شینجی میکامی و تیمش هم به زیبا ترین و حرفه ای ترین شکل ممکن این دو حس را آمیخته با هم در قالب RE 1 در آوردند
[تصویر:  residc_004-large.jpg][تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcTZqrdanf2n9amNBU-vkrd...fmVlml1LDY][تصویر:  Resident-evil-1.jpg] 
The End
ای داشت یادم میرفت قضیه جوهر رو بگم شما نمیتونید کشکی بازی رو هر 10 دقیقه یه بار سیو کنید باید با حساب و کتاب سیو کنید چون برای سیو باید به اتاق سیو بروید و پشت ماشین تحریر با استفاده از جوهر بازی را سیو کنید . اگه جوهر تمام شد ...
ـــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه ببخشید میدونم یه کم مطلب به هم ریخته هست و قاطی پاتیه
تاریخ بازی و ... رو که خودم نمیدونستم کپی کردم (البته به هزار بد بختی (
تنها انگیزه هم از نوشتن این مطلب این بود که این بود که رفته بودم خونه ی عموم اینا و اونجا بود که وقتی داشتیم دنبال یه بازی قدیمی کامپیوتری تو کمد همه چیز رو بالا پایین میکردیم جعبه بسته بندی شده ps 1 اون رو از پشت cd و کتاب ها کشیدیم بیرون بعد با هم فکر کردیم که به جای بازی های جدید یه سری به قدیم بزنیم با هزار سلام و صلوات وصلش کردیم به tv و دعا میکردیم که سالم باشه (خدا را شکر هنوز کار میکرد) ولی اکثر cdهاش خراب بود یکی از محدود cd های سالم  RE1بود زدیم و تمومش کردیم به خدا شرف داشت به  REهای الان.
حالا دیگه واقعا The End
 


 

 
.Oh, then that's the rule you'll have to break to know the truth
پاسخ
#2
عالی خیلی قشنگ بود[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
پاسخ
#3
دقیقا همین الان داشتم بازیش می کردم [img]images/smi/s0 (5).gif[/img]
پاسخ
#4
خیلی خوب بود[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]یاد قدیم افتادم[img]/images/smi/new/241.gif[/img]

 
[تصویر:  x1rccnw4nku5svyowiat.jpg]
پاسخ
#5
(04-12-2014, 05:37 PM)'krazy_kow@' نوشته است: دقیقا همین الان داشتم بازیش می کردم [img]images/smi/s0 (5).gif[/img]

 
نگاه برادر لاف آبادانی نیا دیگه :)


 
.Oh, then that's the rule you'll have to break to know the truth
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  روزی روزگاری تلاش برای بقا نقدوبررسیResident Evil 4 PC FAN 0 1,305 08-02-2019, 11:02 AM
آخرین ارسال: PC FAN
  نقد و بررسی بازی Just Cause 2 | دنیایی بزرگ hadiac 14 14,027 02-26-2019, 03:34 PM
آخرین ارسال: amir.gamer
  روزی روزگاری در قلمروی بیکرها | نقد و بررسی Resident Evil 7: Biohazard Lazaretto 4 3,593 04-23-2017, 01:19 AM
آخرین ارسال: Death Lord
  بازبینی بازی Resident Evil 7 بر روی MSI GS43VR Phantom Pro Gabit0 0 1,534 04-04-2017, 10:50 AM
آخرین ارسال: Gabit0
  آفریقای وحشی با چاشنی زامبی:نقد وبررسی عنوان Resident Evil5 S.T.A.R.S 9 4,707 10-21-2016, 08:05 PM
آخرین ارسال: S.T.A.R.S

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان