امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کابوس یک گیمر| قسمت سوم
#1
به نام خداوندی که ترس را آفرید
سخن نویسنده
خب بعد دو روز استراحت تصمیم گرفتم قسمت سوم را بنویسم.
امیدوارم لذت کافی رو ببید.
شروع داستان
قسمت سوم(مرگ عزیزان)
نگرانی و ترس در صورت امیر موج میزند.

خون از روی سقف و چاقوی امیر بر روی زمین میچکد.

صدای خورده شدن آن انسان ترس در دل امیر میندازد.

اتاق تاریکی مطلق است و هر چند لحظه یک بار با نور رعد و برق روشن میشود.

امیر قدم ب قدم به موجود نزدیک میشود.

.

ناگهان سر آن موجود 180 درجه میچرخد و فریاد میزند.

امیر از فرصت استفاده میکند و چاقو را در سر موجود فرو می کند و آن موجود بر زمین میفتد.

جسد به طور وحشتناکی سلاخی شده و ترس بیشتری در دل امیر و احسان میندازد.

امیر صورتش را به سمت احسان میچرخاند و میگوید  :"احسان ما باید از این وضعیت خلاص بشیم و باید با سختی ها روبرو بشیم. فقط یک خواسته ازت دارم اونم اینه که شجاع باش"

احسان نیز با سرش حرف امیر را تایید می کند.

امیر احساس می کند که چیزی بیرون از خانه است.

صدای کشیده شدن تبر بر روی زمین از بیرون از کلبه  میاید.

امیر و احسان با احتیاط نزدیک به پنجره ی شکسته کلبه میشوند.

موجودی به قد چند متر بیرون از خانه راه میرود

در یک دستش تبری بسیار بلند و در یک دستش جسد نصف شده ی انسان و سر آن موجود نیز با فلزی مکعبی شکل پوشانده شده است.

آن موجود رد می شود و احسان و امیر نفسی راحت می کشند.

طوفان همراه با باران شروع می شود

درختان تکان میخورند و سایه ای بسیار وحشتناک را بر روی زمین میندازند.

مهتاب از بین درختان به سختی به صورت امیر و احسان میرسد.

آن ها از دور نوری را میبینند و

با خوشحالی به سمت نور میدوند و خیال می کنند که از سختی ها راحت شدند

آن ها به خانه ای میرسند و میبینند که آن موجود وارد آن خانه میشود و

از پنجره داخل زیر زمین خانه را میببیند.

لامپ بسیار کوچکی در زیر زمین وجود دارد و و دیوار های زیر زمین اعشته به خون هستند و بوی بسیار بدی از زیر زمین میاید.

دست علیرضا به همراه جسد های زیادی به غلاب بسته شده است و علیرضا تقلای زیادی میکند تا خود را آزاد کند.

موجود به زیر زمین می آيد و جسدی که در دستش  وجود دارد را بر روی جسد های دیگر میندازد

ترس در  صورت علیرضا موج میزند و فریاد میزند : من را نکش .

آن موجود همراه  با تبرش به سمت علیرضا میرود.

تبرش را بلند می کند و بعد از چند ثانیه سر علیرضا بر روی زمین می افتد.

احسان نمیتواند تاب بیاورد و با صدای بلندی نام علیرضا را صدا می کند.

 

سر آن موجود به سمت احسان و امیر بر میگردد و احسان و امیر وحشت زده فرار می کنند و موجود نیز با سرعت به سمت در زیر زمین میدود.

باد صورت احسان و امیر محمد  را نوازش می کند.

آن ها از بین درختان و گیاهان رد میشوند و به خانه ی بلندی میرسند.

در آن خانه قفل است و صدای کشیده شدن تبر بر روی زمین از دور شنیده میشود.

احسان در کنار در تیغه ای میبند و لای در متروکه ی خانه میگذارد و با هم در را باز می کنند.

آن ها به داخل خانه ی بزرگ میروند

با اندکی دقت زیر لب میگویند : بله این یک تیمارستان متروکه هست.

پایان قسمت سوم
امید وارم لذت برده باشید
[تصویر:  VabQe.jpg]
اصلا مگه داریم؟؟؟مگه میشه؟؟؟
بقیه استودیو ها یاد بگیرن
psn id : amir110111112
پاسخ
#2
میشه لینک ها قسمت های قبلی رو بزاری
[تصویر:  Serv5.jpg]
Negan
پاسخ
#3
(08-19-2015, 09:17 PM)amir23189 نوشته است: میشه لینک ها قسمت های قبلی رو بزاری
قسمت اول
https://forum.gamefa.com/Thread-%DA%A9%D...9%88%D9%84



قسمت دوم
https://forum.gamefa.com/Thread-%DA%A9%D...9%88%D9%85

(08-19-2015, 09:17 PM)amir23189 نوشته است: میشه لینک ها قسمت های قبلی رو بزاری
قسمت اول
https://forum.gamefa.com/Thread-%DA%A9%D...9%88%D9%84



قسمت دوم
https://forum.gamefa.com/Thread-%DA%A9%D...9%88%D9%85
[تصویر:  VabQe.jpg]
اصلا مگه داریم؟؟؟مگه میشه؟؟؟
بقیه استودیو ها یاد بگیرن
psn id : amir110111112
پاسخ
#4
Evil Within S0 (63) 
داره جالب میشه امیر. تا تهش رو خوندم و ارزشش رو داشت. موجوده رو خوب توصیف کردی. سعی کن دفعه ی بعد علاوه بر ظاهرشون، حرکاتشون رو هم وصف کنی. داره کامل میشه داستانت ;)
منتظرم ببینم چه بلایی سر تو احسان میاد S0 (2) 
دمت گرم
[تصویر:  j7hb_59873-true-detective-cohle-quotes.jpg]
پاسخ
#5
ممنون داش.

داستان های خوبی می نویسند کاربران!ولی در این تابستون و بیکاری کلاً همه زدن رو فاز داستان نویسی!داستان شما هم خیلی جالبه داش.ادامه بده به همین خوبی!یا حتی بهتر!
[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ
#6
علیرضا بدبخت چرا مرد؟
پاسخ
#7
(08-19-2015, 09:29 PM)0099 نوشته است: علیرضا بدبخت چرا مرد؟

به هر حال داداش
پایان همه چی نباید خوب باشه
[تصویر:  VabQe.jpg]
اصلا مگه داریم؟؟؟مگه میشه؟؟؟
بقیه استودیو ها یاد بگیرن
psn id : amir110111112
پاسخ
#8
Evil Within ه  Eee
هوس کردم بخدا ایول ویتین بزنم :|
[تصویر:  au3i7l6pt76a84m7fnic.jpg]
پاسخ
#9
بدبخت علیرضا S0 (43)
بسیار زیبا و عالی ادامه بده


پاسخ
#10
عالی
حتما ادامشو بنویس
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Big Grin موجودی به اسم گیمر alisalar11 4 1,663 11-29-2019, 04:46 AM
آخرین ارسال: alisalar11
  اوضاع گیمر ها در ایران(مالی) alisalar11 2 1,493 03-19-2019, 04:57 AM
آخرین ارسال: alisalar11
  17 عادت عجیب گیمر ها! Saysooka 15 5,422 12-10-2015, 03:47 PM
آخرین ارسال: Station
  نظرات گیمر های just cause 3 در ign |هنوز هم دوسش دارند.. Saysooka 0 1,115 12-08-2015, 05:21 PM
آخرین ارسال: Saysooka
  یک گیمر پر دردسر / قسمت 2 Be the story 20 5,525 08-08-2015, 12:57 PM
آخرین ارسال: Be the story

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان