11-07-2015, 04:36 AM
بارها و بارها می خواهید دسته را به زمین بکوبید، سازندگان را با انواع ناسزاهای آب دار مورد لطف خود قرار می دهید، هر بار به فواصل کوتاه در بازی و با روش های بعضا نامردانه می میرید و تمام تجربه ای که با بدبختی جمع آوری کرده اید روی جنازه ی شما می ماند و یک بار فرصت دارید تا به سر قبر خود برسید! و تجربه های از دست رفته را از بقایای خود بردارید، باس ها و بعضی دشمنان بازی شما را بایک یا دو ضربه می کشند و تازه یک نفر یک نفر هم به سراغ شما نمی آیند و برایتان کمین نیز می کنند، دارید راهتان را می روید که ناگهان در یک تله می افتید یا یک تیغ از بغل به سمت شما می آید و شما را به رحمت ایزدی می فرستد! و …
تمام این ها را در نظر بگیرید و بگویید چطور می شود که یک بازی این گونه با شما رفتار کند ولی طوری عاشق آن شوید که نه تنها تمام این مصیبت ها را رحمت می پندارید بلکه حتی نمی توانید از پای آن بلند شوید و دل بکنید. می دانید چطور می شود که این گونه می شود؟! جواب در کلمه ای به نام نبوغ نهفته است. نبوغ یک سازنده که جهانی را برای شما خلق می کند که می سوزید ولی با عشق پای آن می سازید. نبوغی که طوری این مکانیسم های مرگبار و دشمنان و باس های بی رحم را با دنیای بازی مخلوط می کند که حتی نمی دانید با این همه سختی جرا باز هم نمی توانید از پای آن بلند شوید. انگار که تمام این سختی ها برای شما حکم لذت را دارند و با آن ها زندگی می کنید و بدتر از آن ناگهان به خود می آیید و می بینید که به آن معتاد شده اید و مانند نویسنده ی مطلب هر شماره از آن را بالغ بر ۱۵۰۰ ساعت و بیشتر! تجربه کرده اید و هنوز هم نمی توانید بی خیال آن شوید و گاها تا روزی ۱۷ ساعت پای آن نشسته اید! باور کنید که تنها نبوغ یک سازنده است که می تواند این کار را با شما بکند و البته علاقه ی شدید شما به یک سبک و یک فرنچایز.
یکی از زیباترین تصاویر منتشره از بازی… والپیپر با کیفیت این تصویر را از دست ندهید
با این که هنوز نامی از یک سری بازی خاص نبرده ایم ولی همه ی شما حتی اگر تیتر مطلب را هم نخوانده باشید با چند سطر نخست متوجه شده اید که تنها یک سری است که این قدرت را دارد که مکانیسم های بدبختی گونه ی! ذکر شده را به جای خوشبختی به شما غالب کند و شما را در دنیایی بی رحم به نقش آفرینی بفرستد در حالی که هیچ نقطه ی امنی در بازی وجود ندارد. این سری تنها می تواند سری عناوین Souls باشد که تاکنون با یک Demon’s Souls و ۲ نسخه از عنوان شاهکار Dark Souls (و البته فامیلی به نام Bloodborne) توانسته است تا خود را به نوعی به عنوان هارکورترین و حرفه ای ترین گیم در یکی دو نسل اخیر معرفی نماید و تبدیل به یک بت برای بازی بازان هاردکور که تشنه ی عناوین سخت هستند شود.
در پس تمام عناوین نام برده شده (غیر از نسخه ی دوم Dark souls) یک نام به عنوان سازنده و کارگردان به چشم می خورد و آن هیدتا میازاکی است. نابغه ای که با بینشی متفاوت موف به خلق عناوینی شد که تحسین همگان را در دنیای بازی های رایانه ای برانگیخت و هر بار با انتشار هر عنوان نقدهایی عالی و نمراتی فوق العاده را تجربه کرد. این بار استاد میازاکی پس از ساخت شاهکاری بی بدیل و انحصاری برای کنسول قدرتمند نسل هشتمی سونی یعنی Bloodborne دوباره به سری Souls بازگشته است و قصد دارد با انتشار شماره ی سوم بازی Dark Souls حسن ختامی برای این سری ترتیب دهد و ۳ گانه ی Dark Souls را برای همیشه به عنوان میراث بی نظیر خود در صفحه های تاریخ این صنعت جاودانه کند و بار دیگر ما را به قعر سیاهچال های مخوف و نبرد با دشمنان بی رحم و باس فایت هایی از جنس برترین ها در تاریخ بازی های ویدئویی ببرد و استرس و ترس از مرگ را بار دیگر بر جان می بیاندازد.
دیگر خبری از نسخه ی نسل هفتمی نیست…
Dark Souls 3 در راه است و طرفداران و علاقمندان بسیار زیادی را منتظر انتشار خود می بیند که با عشق و شیفتگی و شیدایی (مانند نویسنده ی حقیر) روز ها را می شمارند تا بار دیگر به دنیای این سری سفر نمایند و شاید تا یک سال سمت هیچ عنوان دیگری نروند. بله سری Souls از این دست بازی هاست، عناوینی که ممکن است از یاد شما ببرند که بازی های دیگری نیز وجود دارند که می توانید بازی کنید و شاید ماه ها شما را طوری سرگرم نگه دارند که فراموش کنید بار ششم است که دارید بازی را تکرار می کنید.
در این مقاله قصد داریم تا نگاهی به عنوان Dark Souls 3 بیاندازیم و بر اساس ویدئوها و اطلاعاتی که تاکنون از آن منتشر شده است به بررسی دقیق تر المان ها و مکانیسم های جدید و قدیمی این بازی بپردازیم و به طور دقیق تر متوجه شویم که سازندگان بازی در استدیو توانمند From Software و در راس آن ها استاد میازاکی چه خوابی برای ما با این نسخه دیده اند و آیا اصلا قصد دارند که بگذارند ما ۳ گانه را به اتمام برسانیم یا خیر؟
پس در ادامه با گیمفا همراه باشید تا اطلاعات بیشتری را از شاهکاری به نام Dark Souls 3 به دست آورید. عنوانی که پیش از انتشار مشخص است که شاهکاری در راه است… شاهکاری که ۳ گانه ی سولز را به جاودانه های تاریخ این صنعت پیوند خواهد داد و میراث ماندگار میازاکی لقب خواهد گرفت…
دنیایی ویران و غم زده پیش روی ماست…
داستان: دنیای قصه گو
در مورد داستان نسخه ی سوم بازی تاکنون هیچ گونه اطلاعاتی داده نشده است و البته خودمانیم اگر اطلاعاتی هم داده می شد با توجه به سابقه ی عناوین قبلی سری و روش داستان گویی مورد علاقه ی میازاکی چیز زیادی نمی شد از این قسمت فهمید و تا تجربه ی کامل بازی باید منتظر می ماندیم. در عناوین میازاکی همواره شاهد داستان گویی محیطی هستیم و در واقع داستان بازی را دنیای بازی و مردمان آن بیان می کنند و بازی باز باید با گشت و گذار در محیط و صحبت با آدم های عجیب و غریب آن و … برداشت خود را از داستان کلی بازی به دست آورد. در این سری مانند عناوین روتین و معمولی شاهد این نیستیم که یک داستان خیلی سر راست و واضح وجود داشته باشد که تمام بازی بازان دنیا آن را به یک شکل تجربه کنند و به راحتی آن را دریابند. اینجا برداشت ها از داستان بازی می تواند متفاوت باشد و دنیای بازی برای هر کس با هر سطحی از برداشت می تواند داستان خود را به همراه داشته باشد.
برخی که عادت دارند تمام زیر و بم بازی را در آورند و کوچکترین نقاط آن را جستجو کنند و بارها و بارها با شخصیت های مختلف بازی صحبت کنند قطعا برداشت کامل تر و بهتری را از داستان دنیای بازی کسب خواهند کرد نسبت به کسانی که تنها و تنها مسیر اصلی بازی را پیش می روند و کاری با کسی ندارند. در صحبت با شخصیت های مختلف بازی می توانید از سرنوشت افراد و حتی باس های مختلف بازی اطلاعات کسب کنید و متوجه شوید که چگونه شده است که این دنیا به این روز افتاده است تا در ویرانی و غم و اندوه دست و پا بزند. داستان در این عنوان می تواند برای هر بازی بازی شخصی باشد و برداشت متفاوتی را از دیگر بازی بازان برای او به همراه داشته باشد. البته در مورد ریشه و هسته ی اصلی داستان بازی همان طور که گفتم اطلاعاتی در دست نیست و باید تا انتشار بازی و یا ارائه ی اطلاعاتی بیشتر از سازندگان (که بعید به نظر می رسد) منتظر بمانیم.
یکی از تصاویر نمادین این نسخه…
گرافیک: من یک بازی نسل هشتمی هستم
در خصوص گرافیک بازی در مقالات قبلی به تفصیل صحبت کرده ایم و به طور مجزا آن را از مبحث هنری و فنی با توجه به ویدئوهای گیم پلی بازی بررسی کردیم. بد نیست تا گریزی به گذشته بزنیم و مباحث گرافیکی این بازی را برای شما عزیزان یادآور شویم:
“در نمایش هایی که تاکنون از این عنوان شاهد بوده ایم، هنگامی که آن ها را از منظر گرافیک و طراحی محیط با نسخه های قبلی مقایسه می کنیم به وضوح می توانیم رد پای دیگر شاهکار میازاکی که در فاصله ی Dark Souls 2 و ۳ عرضه شده است یعنی Bloodborne را ببینیم. وقتی در ویدئوهای مختلف منتشر شده از بازی دقت می کنیم در برخی نقاط طراحی محیط ها را کاملا وام دار طراحی گوتیک و مدرن گونه ی Bloodborne می بینیم و گویی شاهد مرحله ای جدید از آن بازی هستیم. البته اشتباه برداشت نشود که Dark Souls 3 و بازی یاد شده کاملا به یکدیگر شبیه هستند و از طراحی محیط یکسانی بهره می برند بلکه هدف بیان این نکته است که درطراحی دو بازی تشابهاتی از لحاظ برخی محیط ها و معماری ساختمان ها و فضاسازی های مختلف به چشم می خورد که قطعا نه تنها مورد منفی برای بازی به شمار نمی رود بلکه از آن جایی که Bloodborne یک شاهکار بی بدیل در طراحی محیط و فضاسازی می باشد قطعا شباهت با آن برای یک بازی نکته ی مثبت و امتیازی خاص به شمار می رود. این شباهت ها بسیار زیبا و جذاب هستند و سبب شده اند در برخی قسمت ها جهان Dark Souls از آن تم قدیمی و باستانی همیشگی کمی فاصله بگیرد و به محیط هایی با طراحی و معماری قرون وسطی شباهت هایی پیدا کند.
طراحی خاص هنری در تصاویر بازی مشهود است…
اگر از منظر طراحی محیط و گرافیک هنری فاصله بگیریم و بخواهیم در مورد گرافیک فنی بازی با توجه به نمایش های آن صحبت کنیم و آن را بانسخه های قبلی Dark Souls مقایسه نماییم باید گفت نسبت به نسخه های نسل هفتمی Dark Souls 2 شاهد یک جهش گرافیکی فوق العاده در کیفیت بافت ها و و همچنین نورپردازی می باشیم و بازی کاملا از جلوه ی نسل هشتمی برخوردار است. ناخود اگاه با توجه به یکی بودن سازنده های این عنوان و Bloodborne بحث مقایسه بین این دو بازی پیش می اید و از آن جایی که Bloodborne نیز یک بازی نسل هشتمی است راحت تر می توان از نظر گرافیک فنی این دو بازی را با یکدیگر مقایسه کرد. از لحاظ گرافیک فنی عنوان Bloodborne تا حدودی از گرافیک صیقل یافته تر و تر و تمیزتری نسبت به نمایش هایی که تاکنون از Dark Souls 3 دیدیم برخوردار است که البته با توجه به این که هنوز نسخه ی نهایی Dark Souls منتشر نشده است نمی توان در این مورد نظر قطعی داد و قطعا تا زمان انتشار بازی سازندگان گرافیک بازی و جلوه های مختلف آن را پولیش خواهند کرد و حتما در نسخه ی نهایی شاهد گرافیک صیقل یافته تری نسبت به نمایش هایی که تاکنون از بازی شاهد بوده ایم خواهیم بود.”
یکی دیگر از نکاتی که تاکنون در ویدئوهای بازی به چشم می اید زشت تر بودن طراحی لباس شخصیت اصلی بازی نسبت به لباس فوق العاده زیبای شخصیت اصلی بازی در معرفی دارک سولز ۲ می باشد. لباس شخصیت اصلی بازی در این نسخه بسیار شباهت به لباس و زره شخصیت بازی در کاور و تریلرهای عنوان Demon’s souls دارد که البته نمی توان از آن به عنوان نکته ای منفی یاد کرد ولی شاید یک لباس جذاب تر تاثیر بیشتری در دلنشین تر کردن نمایش بازی برای طرفداران داشت.
اگر به صورت کلی بخواهیم به گرافیک بازی نگاهی بیاندازیم باید گفت در یک کلام گرافیک هنری بازی در نمایش هایی که تاکنون از آن دیده ایم مانند همیشه خارق العاده است و میازاکی باز هم در طراحی محیط ها و مراحل قدرت خود را به رخ کشیده است. از لحاظ فنی نیز با یک عنوان بسیار زیبا روبرو هستیم که نشانگر یک گرافیک نسل هشتمی است و البته هنوز جای کار بیشتری را نیز دارد تا به سطح گرافیک هنری بازی برسد. همان طور که قبلا نیز خدمت شما عزیزان عرض کرده ام با توجه به این که هنوز تا انتشار نسخه ی نهایی بازی زمان داریم سازندگان قطعا بازی تر و تمیز تر و روان تر و صیقل یافته تری را نسبت به ویدئوهای کنونی بازی به ما تحویل خواهند داد و با توجه به سابقه ی تیم سازنده می توانیم با خیالی آسوده به انتظار این شاهکار بنشینیم.
هیجان مبارزات در همین یک تصویر کاملا واضح است
گیم پلی: آمده ام تا پرچم مرگ برافرازم
نقطه ی قوت یک عنوان سری سولز بدون شک گیم پلی آن است که با مکانسم ها و نوع مبارزات خاص خود توانسته است تا نوع جدیدی از سیستم سختی را به دنیای بازی ها نشان دهد و تبدیل به یکی از اعتیاد آورترین و در عین حال دشوارترین سیستم های مبارزات در تاریخ بازی های رایانه ای گردد. مهمترین نکته در گیم پلی نسخه ی سوم این سری استفاده از سیستم جدیدی به نام Battle Art ها است که جلوه و عمق تازه ای را به مبارزات کامل و دوست داشتنی این سری می بخشد. در واقع ستاره ی اصلی بازی در نسخه ی سوم همین Battle Art ها هستند. در مورد این سیستم جدید قبلا به تفصیل برای شما عزیزان توضیحات کاملی را ارائه کرده ام که بد نیست نگاهی دوباره به آن داشته باشیم:
“در نمایشگاه E3 و هنگام معرفی بازی استدیو from software ار سیستم جدیدی در مبارزات این بازی نام برد که “weapon arts ” نام داشت و اکنون نام خود را به battle arts تغییر داده اند. battle art ها تعدادی حملات و ضربات ویژه را برای هر اسلحه به صورت اختصاصی بازی می کنند. به عنوان مثال زمانی که دو اسلحه در دو دست خود گرفته اید می توانید از قابلیت چرخش های ۳۶۰ درجه ای برای آسیب زدن به دشمنانی که اطرافتان هستند استفاده کنید. شما می توانید از این battle art ها حتی زمانی که سپر به دست گرفته اید نیز استفاده کنید.
خودتو با من چیکار داری؟!
battle art ها تفاوت اصلی مبارزات این نسخه با بازی های قبلی هستند و روح جدیدی را در سیستم مبارزات این عنوان دمیده اند. در واقع آن ها ستاره ی بی چون و چرای نسخه ی سوم در مسیر تکراری نشدن مبارزات بازی و تفاوت با نسخه های قبلی می باشند و یک سیستم ریسک و پاداش جدید را به بازی Dark Souls 3 اضافه می کنند. حتی سیستم سپر جدیدی نیز در این نسخه وجود دارد که مثلا برخی از سپرها قابلیت دفع (parry) کردن حملات حریف رادارا هستند و برخی دیگر این قابلیت را ندارند.
باتوجه به نکاتی که ذکر شد شاید اولین موردی که به ذهن برخی افراد خطور کند این باشد که سیستم مبارزات بازی در نسخه های قبلی به اندازه ی کافی پیچیده و تاکتیکی بود چه برسد به حالا که یک سری حرکات جدید نیز به بازی اضافه شده اند و بازی را پیچیده تر می کنند. پس با این حساب شاید بازی در جذب کسانی که برای اولین بار می خواهند وارد این سری شوند زیاد موفق عمل نکند و کار را برای آن ها سخت کند.
از دو منظر می توان به این نکته پرداخت. اول این که اگر قبول کنیم که این سیستم جدید مبارزات را پیچیده تر کرده است (که در این مورد صحبت خواهیم کرد) پس ما طرفداران این سری باید از سازندگان ممنون باشیم که باز هم طرفداران بازی را نسبت به جذب افراد جدید ترجیح داده اند و بازی را در جهت پیچیده تر کردن و جذاب تر کردن برای علاقمندان هاردکور خود پیش برده است. با این حساب خیال طرفداران می تواند از بابت ساده نشدن بازی برای جذب مخاطب عام راحت باشد.
البته در بازی برعکس است چون دشمنان هستند که قایم می شوند و ناگهان می پرند بیرون!
از جهت دیگری که می توان این نکته را تحلیل کرد این است که با قرار دادن این سیستم در بازی مبارزات بازی در دسترس تر شده اند و گزینه های بیشتری را در اختیار بازیبازان قرار می دهد. مگر نه این که وقتی آپشن ها و حق انتخاب های بیشتری را در اختیار افراد می گذاریم در حقیقت راه های بیشتری را برای آن ها آزاد کرده ایم و در دسترس آن ها قرار داده ایم؟
نظر سازندگان بازی در مورد این نکته با نظریه ی دوم منطبق است و به اعتقاد آن ها این حرکات جدید بازی را برای همه در دسترس تر (و نه ساده تر) می کند و هر دو قشر طرفداران قدیمی و جدید را راضی نگه خواهد داشت. البته باید این موضوع را هم در نظر داشته باشید که استفاده از این حزکات محدودیت دارد و قطعا در ازای چیزی که در این بازی به دست می آورید چیزهای دیگری را از دست می دهید و اگر غیر از این باشد که اصلا دارک سولز نمی شود. Brandon Williams یکی از سازندگان بازی در این مورد می گوید :
” ما امیدواریم که battle arts system بازی را در دسترس تر کند. درست است که Dark Souls برای سختی اش مشهور است ولی ما نمی خواهیم کسی با ناراحتی بازی را به خاطر سختی نامعقول پس بزند. البته ما به سیستم سختی بازی دست نمی زنیم و بازی همان گونه که قبلا بوده است خواهد بود ولی ما می خواهیم بازی برای افراد مختلف در دسترس تر و نه ساده تر شود. یکی از گزینه ها در این راه دادن آپشن های بیشتر به بازیبازان است. اگر شما برای یک اسلحه انتخاب های بیشتری داشته باشید پس بازی برای شما در دسترس تر خواهد بود. ”
مبارزاتی مرگبار تر از همیشه انتظارمان را می کشند… ما هم که تنمان می خارد البته!
battle art ها ضربات بسیار قدرتمند و ویژه ای هستند که نسبت به حملات معمولی سلاح های شما آسیب بسیار بیشتری را به دشمنان وارد می کنند و در مبارزات این نسخه از بازی اضافه شده اند. خب وقتی این تعریف را در ذهن خود تحلیل می کنیم و با صحبت های سازندگان بازی که چند خط قبل به آن اشاره کردیم در مورد دست نخوردن سیستم سختی بازی مطابقت می دهیم تضادی به وجود می آید مبنی بر این که حالا که این سیستم جدید و ضربات قدرتمند به بازی اضافه شده اند پس ما کار راحت تری در کشتن دشمنان خواهیم داشت. آیا این گونه است؟
خیر دوستان این طور نیست. می پرسید چرا؟ بگذارید توضیح دهم. اول این که زمانی که شما از این حملات استفاده می کنید بسیار در برابر ضد حملات دشمنان آسیپ پذیر هستید و کاملا با گارد باز آماده ی دریافت ضربات مرگبار خواهید بود. دوم این که استفاده از این ضربات محدودیت دارند. در نمایشگاه E3 برای استفاده از این ضربات محدودیتی ذکر نشده بود ولی در نمایشگاه گیمزکام تعداد آن ها به ۲۰ عدد محدود شده است و مانند Estus flask ها هر بار با استراحت در bonfire مجددا پر می شوند. حتما می دانید که به این راحتی نیست که هر بار به bonfire بازگردید و بخواهید پشت سر هم این ضربات را پر کنید. زیرا با هر استراحت تمامی دشمنان آن منطقه که با زحمت کشته اید دوباره در خدمتتان خواهند بود و یا بهتر است بگویم به خدمتتان خواهند رسید!
البته این تعداد به گفته ی سازندگان هنوز قطعی نیست و تا زمان انتشار بازی ممکن است تغییرات زیادی در آن به وجود بیاید و در نهایت به روندی ختم شود که بیشترین کارایی را از نظر سازندگان بازی داشته باشد.
جلو نیا وگرنه…. می میرم!
پس از بازگشتی به گذشته و ارائه ی توضیحاتی کامل در خصوص سیستم جدید Battle Art دوباره باز می گردیم تا در مورد دیگر المان های گیم پلی نسخه ی سوم سر دارک سولز صحبت نماییم.
تا به اینجا و در نمایش هایی که از گیم پلی بازی مشاهده کرده ایم و سازندگان بازی نیز بر آن صحه گذاشته اند تعداد کمتر اسلحه ها در Dark Souls 3 نسبت به شماره های قبلی این سری است و در واقع تا حدود زیادی در این مورد سازندگان به عنوان Bloodborne نگاه کرده اند تا نسخه های قبلی دارک سولز. Brandon Williams در این باره می گوید :
” Dark Souls 3 به طور کلی تعداد سلاح های کمتری نسبت به نسخه های قبلی دارد و ما بیشتر تمرکز خود را بر روی بالابردن عملکرد و قابلیت هر نوع از سلاح ها در سیستم battle art گذاشته ایم “.
از نکات دیگری که در مورد گیم پلی بازی باید به آن اشاره کنیم و در این مورد هم قبلا با شما صحبت کرده ایم، باید به سرعت بیشتر گیم پلی و مبارزات بازی اشاره کرد که کاملا در جاخالی دادن شخصیت بازی به چشم می آید و بادآور Bloodborne برای ما می شود. “البته منظور از سریع تر شدن روند بازی چیزی دقیقا مثل عنوان Bloodborne نیست. به هر حال این دنیا دنیای Dark Souls است و قوانین خودش رادارد. در اینجا مجددا سپر داریم که همین وجود سپر در بازی بازی را نسبت به Bloodborne کند تر می کند و دوباره برای طرفداران قدیمی سری Souls سیستم ” سپر را همیشه بالا بگیر مگر این که خلافش ثابت شود! ” وجودخواهد داشت. یعنی دفاع مطلق با سپر سپس یک ضربه و دوباره دفاع مطلق. همین موضوع سرعت بازی را نسبت به Bloodborne که در ان تنها باید به اطراف غلت میزدیم و جاخالی می دادیم پایین تر می اورد. در Dark Souls 3 نیز مانند نسخه های قبلی شاهد تاثیر وزن آیتم ها بر روی سرعت شخصیت بازی می باشیم که این نیز یکی دیگر از عوامل کندتر بودن بازی نسبت به Bloodborne است که چنین سیسیتمی در آن وجود نداشت.
توکلت به خدا باشد!
به طور کلی روند مبارزات و حرکت شخصیت در Dark Souls 3 نسبت به ۳ نسخه ی قبلی سری Souls مقداری سریع تر به نظر می رسد ولی نه تا مقداری که بخواهد به ریشه های این سری پشت کند و یک بازی سرعتی را برای ما نمایش دهد. بلکه این بازی هنوز هم با تمام وجود یک Dark Souls است و بس.
حالا که در مورد گیم پلی بازی صحبت می کنیم نمی توان از یک نکته ی مهم گذشت و آن تغییر الگوی حملات boss ها در میانه ی نبرد می باشد که قرار است در این شماره متنوع تر نیز بشود. این مکانیک که قبلا با نام Heat up مطرح می شد سیستمی در راستای سخت تر کردن بازی است که بر روی رفتار باس های بازی تاثیر می گذارد و باعث تغییر در عملکرد آن ها می شود تا با کمتر شدن خط سلامتی الگوی جملات آن ها نیز تغییر کند و حملات سخت تر و مرگبار تری را بر روی بازی باز بخت برگشته اجرا نمایند.
استرس زا ترین لحظات زمانی هستند که باس ها به شما حمله می کنند…
برای واضح تر شدن این مطلب به مثالی که قبلا نیز برای شما عزیزان مطرح کرده بودم اشاره می کنم تا بیشتر با این سیستم آشنا شوید:
” موجودی که در تصویر بالایی مشاهده میکنید اولین باس بازی است که از سوی سازندگان معرفی شده است و Dancer of the Frigid Valley نام دارد. در ابتدای مبارزه وی شمشیری امیخته در آتش را به دست دارد و با آن به شما ضربات سهمگینی را وارد می کند. پس از آن که مقداری از خون او کم می شود و به درجه ی مشخصی می رسد وی شمشیری دیگر را نیز در دست دیگرش می گیرد که این بار آمیخته در خاکستر است (خاکستر یکی از المان های جدید بازی است) و با این دو شمشیر تعداد زیادی حملات جدید نیز بر علیه شما به کار می برد. شکل تغییر یافته و مرگبارتر این باس را در تصویر پایین می توانید مشاهده نمایید که به وضوح تهاجمی تر و وحشی تر شده است و کار ما را برای شکست دادنش سخت تر می کند.
شاید بگویید این موردی که اشاره شد تاکنون در نسخه های قبلی Dark Souls نیز وجود داشته است و چیز جدیدی نیست. موضوع جدید این جاست که سازندگان قصد دارند این غیرقابل پیش بینی بودن و تغییر رفتار را در تمامی باس های بازی پیاده کنند و آن را به یک امر عادی در بازی تبدیل کنند و البته آن را گسترده تر و متنوع تر از قبل نیز در بازی پیاده کنند. در مورد Dancer of the Frigid Valley این تغییر رفتار همان بیرون آوردن شمشیر دوم است و در باس های دیگر شامل موارد مختلف که بعدا و با معرفی باس های بیشتر متوجه خواهیم شد.
این تغییر رفتار باس ها در بازی واقعا گیمر را وادار می کند که بسیار با دقت تر مبارزه را انجام دهد و البته روش شکست دادن باس را دیر تر یاد بگیرد. خلاصه بگویم گیمر بیشتر بمیرد!”
فرم تغییر یافته و مرگبارتر Dancer of the Frigid Valley
حال که در مورد مکانیزم های مختلف گیم پلی بازی برای شما عزیزان صحبت کردیم بد نیست یک جمع بندی برای نکات مختلف مطرح شده در این بخش داشته باشیم. از یک دورنمای کلی باید گفت گیم پلی این نسخه معجون و مخلوطی است از موارد نام آشنا و دوست داشتنی سری سولز که البته با مکانیزم هایی جدید و جذاب در هم آمیخته شده است تا هم حس مبارزات مرگبار و البته شیرین این سری را حفظ کند و هم به عنوان یک نسخه ی جدید و شماره دار بتواند نکات جدیدی را نیز همراه خود داشته باشد و حرف هایی تازه برای گفتن. قطعا سازندگان بازی و در راس آن ها میازاکی این بار نیز طوری گیم پلی بازی را برای ما آماده کرده اند که همان حس تلخ و شیرین همیشگی این سری را حس کنیم و از مرگ های پیاپی خود درس بگیریم تا بتوانیم برای ادامه ی راه خود در دنیای مرگبار بازی بادقت تر و محتاط تر عمل کنیم و موانع دشوار بازی را از پیش رو برداریم.
بدون شک در این نسخه نیز مانند قبل، گیم پلی نقطه ی عطف و برترین قسمت این بازی و در حقیقت بنیان و شالوده ی بازی خواهد بود که پیوند تمام قسمت های بازی را محکم خواهد کرد و مانند تنه ای استوار سایر بخش ها را بر روی خود سوار می کند تا همگان دوباره طعم لذت بخش یک نسخه ی جدید از سری سولز را بچشیم. می توانیم مطمئن باشیم که میازاکی نخواهد گذاشت تا کوچکترین مشکلی برای این بخش وجود داشته باشد و می توانیم منتظر یک شاهکار دیگر از سازندگان توانمند این سری باشیم.
الهی عاقبت بخیر شی مادر!
نتیجه گیری: میازاکی + Dark Souls = شاهکار
نتیجه گیری در مورد پیش نمایش بازی Dark Souls 3 کار زیاد سختی نیست. وقتی نام این سری به همراه استدیو From Software و هیدتا میازاکی را می شنویم خیالمان باید راحت باشد زیرا این یک فرمول امتحان پس داده است که با مواردی جدید همراه شده است تا بار دیگر خلق یک شاهکار را رقم بزند و بازی بازان را شیفته ی خود کند و البته تحسین منتقدان و صنعت بازی را برانگیزد. بدون شک نسخه ی سوم این سری حسن ختامی بر یک ۳ گانه ی زیبا خواهد بود و میراثی ماندگار را برای میازاکی و استدیو سازنده ی بازی رقم خواهد زد که تا سال ها در خاطره ی تاریخ باقی خواهد ماند و از آن به نیکی یاد خواهد شد (البته بد و بیراه های بازی بازان نیز جزو همین نیکی است زیرا به این معنی است که سازندگان کار خود را درست انجام داده اند!).
اگر جزو گیمرهای هاردکور و آشنا با این سری باشید که قطعا بدون گفتن من نیز از زمان معرفی بازی منتظر آن هستید و برای آن لحظه شماری می کنید، اما اگر با این سری آشنا نیستید و نسخه ای از آن را تجربه نکرده اید شاید بد نباشد که با این نسخه ی نسل هشتمی شروعی با سری دارک سولز داشته باشید هر چند که کار سختی است. باور کنید تنها اگر با مکانیزم ها و قوانین کلی دنیای این بازی و سیستم پاداش و جزای آن آشنا شوید دیگر دل کندن از آن تقریبا غیرممکن خواهد شد و باز خواهید گشت و تمامی نسخه های بازی را حتی تا بازی Demon’s Souls تجربه خواهید کرد. آن جاست که این سری تبدیل به یکی از باارزش ترین خاطرات گیمریتان خواهد شد و البته برگ زرینی بر کارنامه ی شما که می توانید به آن افتخار کنید و بگویید من یک گیمر هاردکور هستم.
YOU DIED… یکی از جملات محبوب بازی!
خلاصه این که نسخه ی سوم دارک سولز در راه است و می دانم که عده ای از شما مانند بنده انتظار برای آن جزو سخت ترین انتظارهای زندگیتان است و برای انتشار و تجربه ی آن لحظه شماری می کنید. Dark Souls 3 می آید تا این ۳ گانه را به سرانجامی خوش برساند و ما را از تجربه ی یک نسخه ی نسل هشتمی در این سری سیراب نماید. امیدواریم تا همه چیز به خوبی پیش برود و شاهد برترین نسخه در تاریخ این فرنچایز باشیم، اتفاقی که با اطلاعاتی که از بازی داریم و ویدئوهایی که از آن دیده ایم اصلا بعید نیست و از هم اکنون می توان این عنوان بی نظیر را مانند نسخه های قبلی در لیست برترین عناوین سال آینده قرار داد.
Dark Souls 3 در ماه آپریل ۲۰۱۶ برابر با فروردین ۱۳۹۵ برای پلتفرم های PC, PS4 و Xbox One منتشر خواهد شد و از هم اکنون بهترین عیدی برای بسیاری از ما است. سال نو همراه با Dark Souls 3 و مرگ هایی شیرین(البته در بازی!).
شاهکاری به نام Dark Souls 3…