مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت‌نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 111,313
» آخرین عضو: nasim_molaie
» موضوعات انجمن: 24,255
» ارسال‌های انجمن: 225,251

آمار کامل

کاربران آنلاین
درحال‌حاضر 597 کاربر آنلاین هستند.
» 1 عضو | 593 مهمان
Bing، Google، Yandex، DJpaica

آخرین موضوع‌ها
Rumor: Call of Duty 2016 ...
انجمن: Gamefa English Articles
آخرین ارسال توسط: hsolrohit009
5 ساعت پیش
» پاسخ: 16
» بازدید: 3,356
نظرسنجی برای ایجاد دو انج...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: Michaelmoolo
6 ساعت پیش
» پاسخ: 19
» بازدید: 29,710
تیزر دومین شماره از مجله ...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: daviddub
6 ساعت پیش
» پاسخ: 5
» بازدید: 1,936
طراحی سایت هوشمند
انجمن: اخبار نرم افزار
آخرین ارسال توسط: Alireza Rostam
دیروز, 11:41 AM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,174
ریسه های ال ای دی برای ات...
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: qeshm
01-22-2025, 08:38 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 29
بازی مدیریت انبار
انجمن: اخبار بازی ها
آخرین ارسال توسط: alishadow
01-21-2025, 01:27 PM
» پاسخ: 1
» بازدید: 61
آموزش طراحی گرافیک
انجمن: گرافیک
آخرین ارسال توسط: azadkarsho
01-19-2025, 12:58 PM
» پاسخ: 2
» بازدید: 1,999
دانلود بازی های ایرانی
انجمن: بازی های ایرانی
آخرین ارسال توسط: rahmanpaidar
01-14-2025, 01:27 PM
» پاسخ: 4
» بازدید: 3,237
Assassin’s Creed 3 Makers...
انجمن: Gamefa English Articles
آخرین ارسال توسط: Lisa024
01-11-2025, 11:13 AM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,308
جی تی ای سن اندرس انلاین
انجمن: PC
آخرین ارسال توسط: fitclown.ir
01-10-2025, 11:09 AM
» پاسخ: 2
» بازدید: 509

 
  پیش نمایش عنوان uefa euro 2012
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:16 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

باز هم با نزدیک شدن به یک رویداد فوتبالی مهم،شاهد عرضه ی عنوان ویژه ی دیگری به مناسبت برگزاری رقابت های جام ملت های اروپا موسوم به “یورو” از سوی شرکت الکترونیک آرتز خواهیم بود.این بازی دومین بازی عرضه شده،در سری بازی های جام ملت های اروپا،پس از عنوان سال۲۰۰۸ خواهد بود.عنوان “ویژه” قبلی که شرکت الکترونیک آرتز برای جام جهانی عرضه کرده بود”که پنجمین عنوان از سری جام جهانی بود” با استقبال خوبی مواجه شده و توانسته بود با به همراه داشتن بخش های جذاب،تجربه ی خوبی برای مخاطبان به ارمغان اورد.این عنوان نیز قسمتی از آن بخش ها را به همراه بخش های جدید دارا است.
یکی از بخش هایی که به این بازی منتقل شده،بخش “چالش ها” است.

این بخش که دارای چالش هایی جذاب بر اساس پیشامد های دنیای واقعی و لحظات حساس و کلیدی تورنومنت هست،قرار است در چند بازه ی زمانی به روز رسانی شود.البته این بخش پیش از آغاز رسمی رقابت ها،دارای چالش هایی که در مشابقات انتخابی روی داده است،خواهد بود.و با سپری شدن مراحل گروهی و حذفی به تعداد انها افزوده خواهد شد.که موفقیت در آن ها،منجر به کسب امتیاز تجربه یا xp خواهد شد.بوسیله ی این امتیازات می توانید جایگاه تیمی را که از آن طرفداری می کنید را در سطح جهانی،ارتقاء دهید.بخش آفلاین بازی هم که مثل همیشه پای ثابت این سری عنوان ها است و می توانید رقابت را از مرحله ی انتخابی تا مسابقه ی پایانی رقابت ها به طور مجازی،با تیم مورد علاقه تجربه کنید.
دیگر بخش این عنوان،بخش آنلاین این بازی است که سازندگان مانور زیادی روی این بخش داده اند.بازی کننده ها می توانند به صورت آنلاین،در رقابتی برای به موفقیت رسیدن در قالب تیم محبوب اروپایی شان،در تورنومنت های مجازی شبیه سازی شده،شرکت داشته باشند.و پس از طی مرحله گروهی و عبور از بازی های حذفی برای رسیدن به عنوان قهرمانی در یورو۲۰۱۲ شانس خود را امتحان نمایند.



بخش جدید این عنوان که به طور ویژه برای یورو۲۰۱۲ طراحی شده است؛”اعزام” یا expedition نام دارد.که قبل تر هم شاهد بخشی شبیه به این بخش در فیفا استریتی که امسال عرضه شده بودیم.
این بخش به کاربران اجازه می دهد که تیمی با قابلیت شخصی سازی خود را بسازند،در رقابت هایی در مقابل تیم های اروپایی شرکت دهند و آن را هدایت کنند.در این بخش کاربر با انتخاب بازیکن اروپایی مورد علاقه ی خود یا بازیکن از پیش ساخته شده”virtual pro” به عنوان کاپیتان تیمشان،با تیم های دیگر مسابقه دهند و با کسب پیروزی توانایی گرفتن بازیکنان بهتر از تیم های بازنده را خواهند داشت.و با پیروزی مقابل تیم های بهترین کشورها،بهترین بازیکنان را در راه “پیروزی مقابل همه ی ۵۳ تیم اروپایی” کسب خواهید کرد.با انجام این مهم،این سفر در سراسر اروپا را با تسخیر کل اروپا توشط تیمتان به پایان خواهید رساند.
در پایان هم لازم به ذکر است که این عنوان به صورت بسته ای الحاقی برای فیفا۱۲ با قیمت۲۰$ یا ۱۸۰۰ امتیاز مایکروسافت در روز ۲۴ آپریل “۵اردیبهشت” عرضه خواهد شد.
این عنوان حاوی ۵۳ تیم عضو اتحادیه اروپا “یوفا” و ۸ استادیومی که میزبان این رقابت ها هستند،خواهد بود.
تورنومنت یورو۲۰۱۲ در روز۸ژوءن”۱۹خرداد” به میزبانی مشترک دو کشور اکراین ولهستان برگزار خواهد شد.

چاپ این مطلب

  بررسی طرح روی جلد: Darksiders 2 و Assassin’s Creed 3
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:14 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

به نام خدا
در دومین مطلب بررسی طرح روی جلد بازی ها به سراغ دو بازی Darksiders 2 و Assassin’s Creed 3 میرویم.
[]Darksiders 2


راستش را بخواهید برای این مطلب میخواستم سه طرح جلدی را که برای نظرسنجی گذاشته بودند بررسی کنم؛ اما با تایید باکسآرت Darksiders 2 هر چه داشتیم پنبه شد! این بازی همان طور که میدانید در سبک HACK&SLASH ساخته شده است. این سبک در سال ۲۰۰۱ و با انتشار بازی «شیطان هم میگرید (Devil May Cry)» متولد شد. در حال حاضر هم سردمداران این سبک این سری بازی و سری خدای جنگ (God Of War) هستند. در سال ۲۰۰۹ در حالی که جای خالی این دو بازی به شدت احساس میشد، آن هم در حالی که DMC 4 دو سال پیش از آن عرضه شده بود و خبری از DMC بعدی نبود و همچنین GOW3 نیز در حال ساخت بود.این اتفاقات باعث شده بود عطش طرفداران بازی های این سبک بالا برود. این جا بود که استودیوی VIGIL GAMES به داد این طرفداران رسید و با عرضه Darksiders در سال ۲۰۰۹ عطش طرفداران را تا حد خوبی کم کرد. حال امسال Darksiders2 میآید؛ آن هم در حالی که رقیبی جدی به نام dmc دارد. دو سال پیش با جنگ همراه بودید، امسال با مرگ…۱- از همان اول که کانسپت آرت های شخصیت «مرگ» منتشر شدند چیزی که بیشتر از همه توجه ها را جلب کرد نقابی بود که بر صورت «مرگ» قرار داشت.همان طور که میبینید، علاوه بر اینکه نقابی بر روی صورت «مرگ» هست، این چهره با نقاب در سایه قرار دارد. احتمالا داستان این بازی ما را با ابهاماتی در مورد شخصیت «مرگ» همراه خواهد کرد که ممکن است در شماره های بعدی Darksiders این ابهامات رفع شوند.
۲- تا به حال هیچ عکسی از Darksiders 2 منتشر نشده که بر روی سیاره زمین باشد. این بدان معناست که تمام بازی در آن دنیا (!) جریان خواهد داشت و «مرگ» برای اثبات بیگناهی «جنگ» باید با خود موجودات آن دنیا مبارزه کند.
۳- مرگ در سرتاسر این عکس موج می زند. اتمسفر سیاه عکس، محیط پشت «مرگ» و اسبش، آن عدد دو رومی و Q آخر THQ که به رنگ بنفش است، ظاهر اسب «مرگ» که مانند اسبی که ۳۰ سال از مرگش گذشته باشد و گوشت بدنش تحلیل رفته و استخوان هایش نمایان شده است، نقاب «مرگ» ، زنجیر آویزان از گردن اسب و صد البته رنگ چشم اسب! در نظر عامه مردم رنگ سبز نماد طبیعت و شادابی است. اما در بعضی ادیان نماد مرگ است. به عنوان مثال در بودایی، سبز کمرنگ مظهر سلطنت مردگان است، جسد، و یا هر چیزی که با قلمرو مردگان درارتباط است. همچنین در بعضی موارد سبز تیره هم به عنوان نماد مرگ عنوان میشود. در ضمن در مسیحیت، سبز کمرنگ نماد شیطان، شر و مرگ ذکر شده است.
۴- رنگ چشم «مرگ» مانند آتش است، ظاهرا جناب «مرگ» هم مانند «کریتوس» و «آسورا» هم آتش خشمش شعلهور شده و میخواهد انتقام بگیرد و تا آن دنیا را از سکنه خالی نکند آرام نمیگیرد.حالا دلیل انتقام چیست معلوم نیست.
دیگر چیزی که در تصویر هست هم سلاحی است که در دست «مرگ» است که سلاح اول او نیز خواهد بود. شاید تصویر زیر دلیلی بر این باشد که چرا یکی از آن باکسآرت های قبلی به عنوان باکسآرت نهایی انتخاب نشد.
برای دو باکسآرت دیگر عکس مشابهی پیدا نکردم. اگر شما دیدید در همین جا لینکش را بگذارید. [لینک ممنوعه، مگه نمیدونی؟]

[] Assassin’s Creed 3


بیرون کشیدن اطلاعات جدید از این باکسآرت سخت بود. تقریبا هر نتیجه ای که میشد گرفت را یوبیسافتی ها قبلا گفته بودند.۱- تا به الان چند اسکرینشات از بازی منتشر شده اند و اگر همه آنها را دیده باشید تایید میکنید که «کانر» تنها بر روی یک ساعدش دستش چیزی بسته است.اما در اینجا بر روی هر دوساعدش وسیله ای بسته است. احتمالا در طول بازی می توانید به انتخاب خود بر روی هر دو ساعد یا تنها یک ساعد Hidden Blade قرار دهید.شاید هم در ابتدای بازی یک Hidden Blade خواهید داشت و در طول بازی این تعداد به دو افزایش پیدا خواهد کرد.۲- تیر و کمان، تبر و تپانچه در کنار Hidden Blade سلاح هایاصلی «کانر» خواهد بود.۳- در اولین اطلاعاتی که از بازی منتشر شد، گفته شده که «کانر» طرفدار هیچ کدام از دو طرف نخواهد بود.اگر اینطور است،پس چرا در این عکس:
الف)«کانر» در حال کشتن یک فرمانده انگلیسی است؟. در حالیکه می توانست «کانر» را در حال کشتن یک سرباز انگلیسی و یک سرباز آمریکایی نشان دهد.
ب) پرچم سمت راست که پرچم آمریکایی ها است در نمایی نزدیکتر نسبت به پرچم سمت چپ که پرچم انگلیسی ها است قرار دارد؟در حالی که میشد هر دو پرچم به یک اندازه از دوربین فرضی فاصله داشته باشند.(این دور و نزدیک بودن پرچمها احساس غلبگی سمت راست بر سمت چپ را دارد.)۴- «کانر» در این عکس در حال کشتن یک فرمانده انگلیسی است. دو احتمال پدید میآید:الف) تعدادی از ماموریت های شما شامل قتل فرماندهان انگلیسی است.(به صورت مخفیکاری و با نفوذ به پایگاه های دشمن) شاید این بخش مانند بخش قتل فرماندهان برج ها در AC های قبلی باشد و در اینجا مکانهایی که ارتش دشمن چادر میزند یا شهر هایی که بدست انگلیسی ها افتاده جایگزین مناطق مختلف شهر در AC های قبلی باشد.
ب)در نبرد نهایی بازی هدف نهایی شما کشتن فرمانده اصلی انگلیسی ها است.۵- این باکسآرت شلوغ ترین باکسآرت سری است.این یعنی دیدن جنگ های وسیعتر و شلوغتر، رویارویی با دشمنان بیشتر در یک زمان و احتمالا بخش چند نفره شلوغ تر و وسیعتر.بیایید در پایان این متن تاریخ ۵ سالهی سری فرقهی اساسین را با عکس های زیر مرور کنیم.خداحافط الطیر،خداحافظ اتزیو………….و سلا م به کانر.

چاپ این مطلب

  یک تابلوی نقاشی موزیکال
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:13 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

همه چیز از یک بیابان خشک و سوزان آغاز می گردد. درخشش ستاره ای در آسمان و غریبه ای بی نام و نشان که در پی مسیر آن ستاره، افتان و خیزان از تپه ای بالا رفته و سپس حیرت زده در جای خود می ایستد! پیش رویش کوهستانی در دور دست قرار دارد، کوهستانی عظیم و اسرار آمیز. با تمام وجود خواهان رسیدن به آن جاست، بی هیچ دلیلی، فقط اشتیاقی وصف نشدنی برای رسیدن به کوهستان دارد، گام هایش یک به یک او را به جلو می رانند و بدین گونه سفر آغاز می شود.

استودیوی thatgamecompany به عنوان یک استودیو خلاق با بازی های متفاوت شناخته می شود. آثار قبلی این استودیو flOw و Flower هر کدام آثار متفاوت و عجیبی بودند که در عین عجیب بودن، کیفیت بالایی نیز داشتند. حال این استودیو دست به خلق یکی از منحصر به فرد ترین بازی های این نسل زده، عنوانی که در زمینه متفاوت بودن در بین سایر بازی های چند سال اخیر همتایی ندارد. Journey محصولی عجیب، از ذهن خلاق این استودیو است!

از بدو ورود به بازی و در اختیار گرفتن کنترل شخصیت اصلی متوجه می شوید عنوانی همانند Journey را پیش از این تجربه نکرده اید. هیچ HUDدر بازی وجود ندارد و تا انتها نیز به آن نیاز پیدا نخواهید کرد. در این بازی نه اسلحه ای وجود دارد، نه خط جان،نه آیتمی برای برداشتن و نه هیچ چیز دیگر. تاکید بازی فقط بر روی یک چیز است،تلاش برای رسیدن به هدف. هنگامی که برای اولین بار شروع به چرخاندن دوربین و حرکت کردن می کنید بدون شک شگفت زده خواهید شد. بیابان بازی به شکل عجیبی سوت و کور است و حس تنهایی خاصی در آن موج می زند، موسیقی اعجاب انگیزی که در طول بازی پخش می شود این تنهایی را به نقطه اوج خود رسانده و موجب می گردد که با تمام وجود به سوی کوهستان حرکت کرده و خود را از این تنهایی نجات دهید. ایده اصلی سازنده القا حس تنهایی به بازیکن بوده و باید گفت به بهترین شکل ممکن به هدف خود رسیده است.




هدف اصلی بازی رسیدن به کوهستانی بلند است که تقریبا در تمامی مراحل می توانید یک نمای دور دست از آن را ببینید. برای رسیدن به این کوهستان باید از بیابان عبور کرده، از تپه ها بالا رفته و معماهای مختلفی را حل کنید. حرکت کردن شخصیت اصلی بسیار جالب و تماشایی است و لغزیدن وی بر روی شن های بیابان، و در پی آن پراکنده شدن شن ها به اطراف با هنرمندی خاصی طراحی شده. تلاشی که او برای بالا رفتن از یک تپه شیب دار انجام می هد کاملا قابل لمس است، بعد از رسیدن به بلندی یک تپه و سپس سر خوردن و یا پرواز به سمت پایین، چنان زیبا طراحی شده که اشتیاق رسیدن به هدف نهایی را بیشتر از گذشته افزایش می دهد. البته گیم پلی بازی فقط به بالا رفتن از تپه و سرخوردن محدود نمی شود! همان گونه که ذکر شد، در هر مرحله شما باید معماهای مختلفی را حل کنید. معماهای بازی نیز در نوع خود عجیب و منحصر به فرد هستند،در ابتدا شما باید تلاش کنید به کمک یافتن آیتم هایی خاص قدرت پرواز شخصیت اصلی را افزایش داده و سپس به وسیله اشیا موجود در هر مرحله به نقطه ای بلند که پایان آن مرحله به حساب می آید، برسید. این معماها چینش جالبی داشته و برای حل برخی از آن ها باید مسیرهای طولانی را طی کرده و از مکان های صعب العبور گذر کنید. با این وجود درجه سختی این معماها عموما پایین بوده و مشکل خاصی برای شما بوجود نمی آورند.

Journey بیشتر از این که عنوانی مبتنی بر گیم پلی باشد، یک عنوان هنری و به تعبیری یک تابلوی نقاشی موزیکال است. تک تک صحنه های بازی به شکل هنرمندانه ای طراحی شده و دور نمای برخی محیط ها به حدی زیباست، که شما گاهی بازی را رها کرده و از یک بلندی به منظره پایین دست که در انتهای آن کوهستان عظیم قرار دارد، خیره خواهید شد. تابش آفتاب سوزان بر روی شن های بیابان و تشعشع نور حاصل از آن، لحظاتی را به وجود می آورد که پیش از این در هیچ عنوانی مشاهده نکرده اید. محیط های بسته از طراحی های باستانی بهره می برند که در این مکان ها حس مخوف و وهم آلودی موج می زند. در کنار این طراحی های بکر و زیبا، موسیقی بازی قرار دارد که با هنرمندی هر چه تمام تر ساخته شده. قطعات موسیقی بازی هماهنگی کاملی با تنهایی و خاموش بودن محیط داشته و با تم هایی شنیدنی این حس تنهایی را به اوج خود می رساند. در لحظات پایانی بازی تم موسیقی آن چنان شورانگیز می شود که شما با تمام وجود سعی در رسیدن به نقطه نهایی و دیدن سرنوشت قهرمان بازی دارید، و از این نظر باید لب به تحسین سازنده بازی گشود!



شاید بتوان تنها ایراد بازی را غنی نبودن گیم پلی آن دانست. معماهای بازی چندان پیچیده نیستند و چالش خاصی در گیم پلی دیده نمی شود. در برخی مراحل ریتم معماها تغییر کرده و بازی بیشتر به عناوین پلتفرمر تشابه می یابد که در آن باید با حرکات و پرش های صحیح به هدف مورد نظر برسید. علاوه بر این غولی عظیم در تعدادی از مراحل مزاحم شما می شود که البته تاثیرش به همان مزاحمت های کوتاه مدت، خلاصه می گردد! بازی بسیار کوتاه است و در عرض کمتر از 3 ساعت به پایان می رسد، البته تعدادی آیتم مخفی که در بخش های مختلف محیط پنهان شده اند بهانه خوبی برای تکرار مجدد بازی به حساب می آیند.

تمام المان های Journey عجیب هستند ولی به جرات بخش Co-Op آن را می توان عجیب ترین بخش بازی برشمرد. همکاری دو نفره ای که در این بازی وجود دارد را پیش از این به ندرت در عنوان دیگری تجربه کرده اید. در طول مراحل شما با شخصی همراه می شوید که هیچ چیزی درباره او نمی دانید و تنها راه ارتباط برقرار کردن با وی، صدای خاصی است که شخصیت بازی از خود ساطع می کند! لذت انجام بازی با یک غریبه بسیار وصف نشدنی بوده و با وجود اینکه نوع گیم پلی بازی به گونه ای است که انجام دادن آن به صورت دو نفره تفاوت چندانی با بخش تک نفره ندارد، ولی همان حس همکاری خاص بازی موجب می گردد تمایل بیشتری به انجام بازی به صورت دو نفره داشته باشید.


Journey بازی عجیبی است، عجیب تر از آن که تصور کنید. ثانیه های پایانی بازی تا مدت ها در ذهن شما باقی خواهد ماند، لحظه رسیدن به هدف، پاهایی که دیگر به سختی حرکت می کنند و امیدی که رو به خاموشی می رود، ولی این پایان ماجرا نیست. Journey را برای تحسین هنر باید بازی کنید، پس بار سفر را ببندید، کوهستانی در دور دست منتظر شماست!

چاپ این مطلب

  فوتبال بی چمن| نقد بازی FIFA Street 2012
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:12 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

من بعد از چندین روز بازی کردن تصمیم گرفتم این بازی را نقد کنم… راستش خیلی دلم می خواست یک روز یک بازی ورزشی را بررسی کنم که خوشبختانه این امر اتفاق افتاد…
بازی گذشته FIFA Street با گیم پلی جذاب و طنز و گرافیک و صداگذاری زیبا توانست قدمی شگرف را برای ارائه ی یک بازی کامل بردارد اما بعضی اشکالات نسخه ی پیشین مانند باگ های زیاد باعث شد که بازی نتواند آن طور که باید مورد توجه قرار گیرد.
-
-
مطمئناً وقتی برای بار اول بازی می کنید بیشتر از اینکه به گیم پلی بازی توجه کنید نگاه تان به سمت گرافیک خیره کننده بازی می رود که در قیاس با نسخه ی پیشین زمین تا اسمان فرق کرده و دیگر مثل نسخه ی ۲۰۰۸ شاهد هیکل های طنز نیستیم. این امر برای کسانی که نسخه های قبلی این عنوان را بازی نکردند می تواند شگفت انگیز باشد ولی شاید برای کسانی که ۴ سال انتظار این بازی را کشیدند و با نسخه های قبلی این بازی زندگی کردند بخصوص گرافیک طنزگونه و تکنیک های ماورایی نسخه ی ۲۰۰۸ جالب نباشد… اما بازی این قدر امکانات و تنوع در مسابقات و سیستم های جدید دارد که حتما طرفداران قدیمی این سری را هم راضی خواهد کرد…
یکی از نکات بارز بازی قرار دادن و لایسنس شدن تیم های باشگاهیست که حتما باعث خوشحالی همه خواهد شد… بازی دارای مود های متفاتی است که بهترین آن ها را می توان مود فوتسال بازی دانست که از دو بخش اصلی دیگر پیشی گرفته.
Last Man Standing هم تناسب زیبایی بین موفقیت و سختی پدید آورده که این مود از فرعیات زیبای بازی است.
یکی از نکات منفی بازی کند شدن بازی و ازبین رفتن تکنیک های غیر واقعی است به طوری که در بازی فوتسال اصلاً نمی شود از تکنیک استفاده کرد و با پاسکاری می شود به نتیجه ی مطلوب رسید. درکل بازی کاملاً سعی کرده به سمت طبیعی شدن گام بردارد. موتوری که بازی با آن ساخته شده است همان موتور گرافیکی FIFA 12 یعنی Impact Engine است. محیط بازی به زیبایی طراحی شده است و شاید برای اولین بار در این سری به طراحی چهره ی بازیکنان بسیار دقت شده است. در کل می توان گفت که گرافیک بازی بسیار خوب عمل کرده…
-


-
موسیقی بازی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و همخوانی بسیاری با زمین بازی دارند برای مثال در هر زمین آهنگ های محلی آن جا پخش می شود.
EA در بخش صداگذاری بازی سعی کرده که خاطرات کودکی مخاطبان خود را زنده کند برای مثال وقتی توپ به خارج از زمین می رود بازیکنان ناراحت می شوند و با یک دیگر حرف می زنند و ابراز تاسف می کنند.
تماشاگرانی که در کنار زمین هستند نیز بازیباز را در بازی راهنمایی میکنند و به تشویق و یا اعتراض به او می پردازند.
لازم است که توضیح مختصری درباره ی Last Man Standing بدهم. در این مود هر بازیکنی که گل بزند از بازی بیرون می رود و تیمی که گل زده یک بازیکن را از دست می دهد و به این ترتیب ۴ بازیکن یک تیم باید گل بزنند تا بازی تمام شود.
بخش دیگری هم در این بازی وجود دارد World Tour نام دارد، در این بخش شما می توانید تیمی را با مشخصات دلخواه خود طراحی کنید و پا به مسابقات محلی بگذارید.
مُد آخر هم Panna Rules نام دارد که سه نقطه در سه تا از ناحیه های زمین قرار دارد که بازیکنان باید برای رسیدن به آن ها و حذف آن، حرکات نمایشی انجام دهند.
-


-
در آخر FIFA Street جدید بازیست که با تغییرات کاملاً جدی آمده که به بهتر شدن بازی کمک شایانی کرده… به شخصه شاید خیلی ها از تغییرات به وجود آمده ناراضی باشند اما به نظر خودم این بازی گام بزرگی برداشته و یکی از بهترین شماره های فوتبال خیابانی است که به همه ی شما پیشنهاد می کنم آن را بازی کنید…
-گیم پلی: ۷
گرافیک: ۱۰
صداگذاری: ۹
تنوع: ۹
نمره ی کلی: ۹

چاپ این مطلب

  انقلاب گیم در ایران
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:10 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

سلام دوستان عزیز امروز دو بازی خاطر انگیزی که در ایران موج جذب افراد معمولی را به گیمر های حرفه ای تبدیل کرد برای دوستان یاد اوری کنم .
Winning Eleven 3



دوستان عزیزی که الان در PES بازی قوی دارند مدیون این بازی هستند این بازی در سال ۱۹۹۸ بصورت انحصاری برای PS توسط KONAMI منتشر شد.



این بازی شبیه به ویروسی بود که تمام کلوپ های گیم ایران را دوچار پیشرفت کرد این بازی انقدر نو آورنه بود که جمعیت زیادی از گیمرها این بازی را یکی از بهترین بازی های سری Winning Eleven که حال منتشر نمی شود می دانند . دو دلیل محکم برای محبوب شدن در ایران وجود داشت :
۱٫وجود ایران در بین تیم های قابل بازی
۲٫ضربه استگاه ی زدن توسط روبرتو کالوس
Counter Strike



بازی که تیر اندازی دقیق و بازی شبکه را وارد دنیای گیمر های ایرانی کرد .این بازی توسط Sierra Entertainment در سال ۲۰۰۰ برای PC منتشر شود . و طرف داران زیادی پیدا کرد .

چاپ این مطلب

  خونسرد،تمیز،بی رحم : پیش نمایش Hitman Absolution
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:08 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

این بار دوستان فرهیخته پیش نمایشی که انتخاب کردم مربوط به کاراکتری در دنیای بازیهای ویدئوییست که بسیار بی رحماتوکشیده و البته خونسرد و حرفه ایست و البته کچل!یکی از کلاسیک ترین و استخواندارترین بازی های ویدئویی که از سالیان پیش مهمان خانه های ما بوده، همین عنوان هیتمن هست .بعد ۵سال قرار هست باز هم آن را ملاقات کنیم و شاهد هنرنمایی آن در کشتن افراد باشیم!اینبار آمرزش مامور ۴۷ ما دارای ایهام هست!آمرزش در معنای نزدیک:عفو و بخشش.آمرزش در معنای دور: مرگ!آمرزش برای کسانی که به مامور ما خیانت کردند و اورا در یک دایره توطئه جهانی قرار دادند!او اکنون به دنبال عدالت جویی نیست او به دنبال انتقام جوییست!با دنیروی دنیای بازی همراه شوید تا داستان آمرزش مامور۴۷ را در این اولین نگاه برای شما بازگو کند.



داستان
بوی واژه خیانت را در جای جای کالبد داستان بازی میتوان استشمام کردتمامی افراد مورد اعتماد مامور ما به وی خیانت کردند و اکنون او تنهای تنهاست.در پایان نسخه قبل دیدیم که دایانا به مامور ما کمک کرد تا با مرگی ساختگی از چنگ گروه the franchise بگریزد.در حالیکه تمامی افراد داخل ساختمان گمانشان به مرگ مامور۴۷ بود ناگهان او بیدار شده و رئیس گروه و نیز رئیس FBI یعنی الکساندر را به گلوله بست.اما داستان همینجا قیچی نمیشود زیرا که الکساندر عضو جامعه مخفی کاری بزرگتری با نام Alpha Zerox نیز بود.در تیزر این نسخه شاهد بودیم که مامور ما با کشتن چند تن از محافظین وارد ساختمانی شد که دایانا در آن حضور داشت ،آیا قصد کشتن وی را دارد؟آیا قصد دادن اولتیماتوم به وی را دارد؟آیا قصد نجات وی را دارد؟شخصیت منفی بازی دکستر خواهد بود که صدا پیشگی وی را keith carradine برعهده خواهد داشت.

گیم پلی
با زدن دکمه ای کاورگیری خواهید کرداز لبه دیوارها به مانند نیتن میتوانید بالا بروید و یا افراد را از گوشه های دیوارها و یا بالکن به پایین پرتاب کنید.سیستمی با نام غریزه در بازی وجود دارد که امکان رویت مکان دشمنان از میان قفسه ها و دیوارها را به شما خواهد داد.همچنین توسط این سیستم میتوانید ردپای دشمنان را توسط مسیری نارنجی رنگ مشاهده کنید و اینکه به کجا رهسپار خواهند شد.با استفاده از موقعیتهای محیطی میتوانید باعث حواس پرتی دشمنان شوید مثلا قطع فیوز برق یا پرتاب شیئی.میتوانید از وسایل موجود در محیط برای کشتن افراد استفاده کنید مانند سیم برق یا مجسمه و… ، گروگان گیریشلیک به لوستر و مسدود کردن مسیری افراد پلیسسیستم کارآمد و قدیمی تغییر لباسپایین کشیدن کلاه برای عدم شناسایی و…مواردی بود که به وضوح در دموهای بازی قابل مشاهده هست.



صداگذاری
صداپیشگی مامور ۴۷ ما را دیوید عزیز بر عهده نخواهد داشت و اینکه صداگذاری بازی در دموهای اولیه بازی واقعا زیبا کار شده است .صدای خرد شدن شیشه هاهلیکوپترافراد دشمنباران و…



گرافیک
موتور بازی با نام Glacier2 معرفی شده که با دیدن دموهای بازی شاهد قدرتنمایی آن هستیم.نورپردازی عالیفیزیکی جالبطراحی لباسی خوبجزئیاتی وصف ناپذیرجلوه باران زیبا و… ، طراح گیم پلی بازی میگوید:ما نگاهی به گذشته و عناوین قبلی هیتمن انداختیم و از خود پرسیدیم که مهمترین قسمتهای هیتمن چه چیزهایی بوده و دست به ساخت و توسعه موتور بازی از اول زدیم و موتور گرافیکی گلسیر۲ را طراحی کردیم.هوش مصنوعی بازی پیشرفت قابل توجهی داشته است به طوریکه افراد پلیس کاملا طبیعی با یکدیگر صحبت میکنند و حتی همدیگر را مسخره میکنندبا انجام کوچکترین اشتباه بازی از تم مخفی کاری به سمت اکشن حرکت خواهد کردافراد معمولی و خلافکار و پلیس با دیدن لباس شما عکس العمل های متفاوتی نشان خواهند دادحملهترستمسخر و یا حتی شوخی!

نتیجه
هوش مصنوعی پیشرفتهکنترلی عالیگرافیکی زیبا و از همه مهمتر ملاقات مامور ۴۷ کت شلواری کفش واکس زده نوید انتشار یک بازی خوب و کلاسیک را میدهد.و اینکه ما را به قطع خوشنود و خوشحال خواهد کرد.بازیهای زیاد و البته زیبایی در این سبک منتشر شدند که موفق هم بودند باید دید آیا مامور ۴۷ ما بازهم با حرفه ای بودن خود در زمینه جنایت میتواند در زمینه رقابت با این عناوین هم موفق باشد یا خیر!نظر شما در این مورد چیست؟

چاپ این مطلب

  بی نشان یا نشان افتخار؟ ا پیش نمایش Medal of Honor Warfighter
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:07 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

به نام خداوند حکیم-
-
Medal Of Honor Warfighter عنوان:
Danger Close سازنده:
EA Games ناشر:
Action/Shooter/First_Person/Modern سبک:
۲۳ October تاریخ انتشار:
-
مقدمه
واقعاً وقتی که نسخه ی اول مدال افتخار حمله متفقین رو چندین سال پیش که کارگردانیش را اسبیلبرگ بزرگ که ۲ اسکار را برای خود به خانه برده و شهره به ساخت فیلمهای پر فروش هست و آن هم از روی فیلمی به عظمت نجات سرباز رایان که اسکارها رو درو کرد و سکانس حمله به ساحلش به یاد ماندنی ترین سکانس فیلم های جنگی است بازی کردید چه حسی بهتون دست داد؟ به شخصه ساعت ها محو محیط ها و کارگردانی عالی بازی بودم و از اون نهایت لذت رو می بردم. استدیوی EA Los Angeles که به Danger Close تغییر نام داده سازنده بازی است که هر سال یا هر ۲ سال شاهد نسخه ای از بازی هستیم. مدال از نبرد در جنگ جهانی دوم شروع کرد که در سه شاخه زمینی، دریایی و هوایی و در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، فرانسه ،آفریقا و حتی حمله به بندر پرل هاربر تمرکز کرد و ما را با حال و هوای واقعی جنگ مواجه کرد تا نسخه ی قبلی بازی که مثل بازی ندای وظیفه به سبک مدرن تغییر داده شد که البته بازی بدی نبود ولی در کنار ابر رقیب خودش حرف چندانی برای گفتن نداشت. هم اکنون این استدیو در حال کار بر روی عنوانی دیگر از این مدال هست با نام مبارز جنگ که قرار است ۲۳ام اکتبر ۲۰۱۲ منتشر شود. در ادامه deniro ی دنیای بازی قصد معرفی این بازی رو به طور مختصر دارد که امیدوارم مورد پسندتان واقع بشود. پس می رویم برای دریافت مدال افتخار دیگری در دنیای بازی ها…
-

-
داستان
داستان بازی پیرامون ماموریت های افراد عضو گروه Tier 1 هست که در نسخه ی قبلی هم شاهدش بودیم اما به اقتضای حملات تروریستی و دشمنان قوی تر این گروه این بار وسیع تر شده و افراد خبره تری را از کشورهای مختلف به استخدام خود در آورده. تک تریلری که از بازی به نمایش گذاشته شده در ابتدای آن بزرگ بودن این گروه و افرادش را بیان می کند. گویا داستان بعد از جنگ افغانستان هست و البته در فیلیپین جایی که نا امنی هایی در آن بوجود آمده، اتفاق خواهد افتاد. نویسنده ی بازی قول کلیشه ای نبودن داستان بازی را داده و گفته که داستان بازی عمیق تر خواهد بود و بیشتر به احساسات و مسائل خانوادگی افراد نظامی خواهد پرداخت.
-

-
گیم پلی
در مورد گیم پلی گفته شده که المان های بازی به روز شده اند و این که در تیزر بازی مرحله ای که افراد سوار بر قایقی روی آب هستند و به افراد بالای ساختمان ها شلیک می کنند وجود دارد که خوب طراحی شده و اینکه مرحله ای در فیلیپین موجود هست که سیل شهر رو فرا گرفته و شما باید در آن وضعیت ماموریت تان را به پایان ببرید. ماموریت های مخفی کاری هم در بازی موجود هستند و استفاده از صدا خفه کن ها و چاقو برای پیشبرد ماموریت و اینکه در صورت لو رفتن بازی از تم مخفیانه به سمت اکشن تیراندازی متغیر خواهد بود.
-

-
فیزیک و موتور بازی
تغییر موتور بازی از UE3 به Frostbite2 قابل توجه هست که شاهد قدرتنمایی این موتور در بازی بتلفیلد ۳ بودیم. وجود افکت های انفجار و کشتار و تخریب پذیری بازی جالب هست. نکته مهم طراحی تاریک و تیره مراحل و محیط های بازی است. در مورد فیزیک هم که با استفاده از C4 و نارنجک ها و RPG و انواع بمبها می توانید محیط اطراف تان را تخریب کنید و یا حتی با استفاده از آن ها پلهای ماشین را منهدم کنید. شکستن و لگد زدن به درب های ساختمان ها و خرد شدن زیبای آن ها از نکات تخریب پذیری بازی است.
-

-
نتیجه
قول بازی وسیع تر و داستانی احساسی تر و عمیقتر و المان هایی به روزتر داده شده، چیز زیادی از بازی به نمایش گذاشته نشده و یا حتی تصاویری از گیم پلی بازی که واضح باشن و از همه مهمتر دموی فوتیج بازی که ببینیم داخل بازی دقیقاً چه خبر هست ولی مدال همیشه دوست داشتنی بوده و روندی خوب را داشته و بازی بدی نبوده این بار هم می شود به عنوان یک بازی خوب روی آن حساب کرد و منتظر انتشارش بود. منتظر نظرات و یا حتی اخباری به روز از شما عزیزان در این تاپیک هستم. امید به اینکه مورد نظرتان واقع شده باشد.
با تشکر

چاپ این مطلب

  عملیات نابودی Resident Evil
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:06 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

وقتی نام Resident Evil را میشنوید، به یاد چه میافتید؟ راهروهای تنگ و تاریک؟ ساختمانهای سرد و نمناک که پشت هر درش ترس و اضطرابی پنهان است؟ معماهایی که برای حل کردنشان مجبورید وجب به وجب محیط را بگردید؟ یا شاید داستان مرموز و گیرایش؟ بگذارید با شما روراست باشیم. Operation Raccoon City بر خلاف نامش، یادآور هیچ کدام از اینها نیست. ORC یک عقب گرد کامل در سری بازیهای RE است.
داستان از جایی شروع میشود که Capcom بعد از ساخت Resident Evil 5 تصمیم گرفت در راستای غربی پسند کردن IP هایش، ساخت آنها را به استودیوهایی در سرتاسر دنیا بسپارد و در این بین، قرعه Resident Evil به نام استودیوی کانادایی Slant Six games افتاد. استودیویی که پیش از این ساخت سه عنوان نه چندان موفق Socom را در کارنامه خود داشت. بازیهایی صرفا شوتر که تمرکزشان بر روی بخش آنلاینشان بود. از همان نمایشها و اطلاعات اولیه میشد حدس زد که Slant Six قصد ندارد به ریشههای RE بپردازد و همان رویه Socom ها را با چاشنی RE ادامه خواهد داد. نتیجه به چیزی تبدیل شد که دست کمی از فاجعه ندارد.

سری بازیهای Resident Evil همیشه دارای داستانی گیرا و پر رمز و راز بوده است و این مورد از عوامل موفقیت این بازیها محسوب میشود. متاسفانه ORC به کلی به این نکته کلیدی پشت پا زده و به روایت یک داستان به شدت سطحی و بدون کوچکترین پیچ و خم پرداخته است. ویلیام بیرکین قصد دارد تا اسنادی مربوط به T-Virus را به مقامات امریکایی تحویل دهد. هدف Umbrella این است تا از این کار جلوگیری کند و ویروس جایگزین G را به چنگ آورد. به همین منظور گروه دلتا متشکل از 6 سرباز زبده، به تشکیلات زیرزمینی Umbrella نفوذ کرده و در این بین با HUNK رهبر گروه دلتا برخورد می کنند. گروه دلتا و آلفا به کمک هم محل دکتر بیرکین را شناسایی و مانع از افشاگری او شده و نمونهای از ویروس G را در اختیار میگیرند. اما دکتر بیرکین مقداری از ویروس را به خود تزریق کرده و خود به یک Tyrant تبدیل شده و به گروه آلفا و دلتا حمله میکند. گروه دلتا از چنگ Tyrant میگریزد و به سطح شهر وارد میشود و مشاهده میکند که ویروس در سطح شهر پخش شده و تمام سکنه راکون سیتی به زامبی تبدیل شدهاند. حال در این آشفتگی، هدف گروه دلتا از بین بردن مدارک دخالت Umbrella در پخش شدن ویروس است. همان طور که مشاهده میکنید، اکثر وقایع بازی بازگویی مجدد وقایع RE2 و RE3 از زاویهای دیگر است. شاید درنگاه اول، تجربه وقایع راکون سیتی از زاویهای متفاوت جالب به نظر برسد. ولی با پیش روی در بازی مشاهده میشود که تمام ایدههایی که میتوانست باعث جذابیت ORC شود، یکی پس از دیگری میسوزد. یکی از بزرگترین ایده سوزیهای بازی، وارد کردن Nemesis، یکی از محبوب ترین BOW های سری به جریان بازی است. سیستم های Nemesis دچار مشکل شده است و شما باید با تزریق مادهای به او، دوباره او را راه اندازی کنید. حال مشاهده میکنید موجودی که شکست دادنش در RE3 به اندازه کل بازی طول میکشید، اینجا فقط در یک محوطه چند متری به دور خود میچرخد و به سمت شما شلیک میکند! شما نیز با چند شلیک ساده، بدون هیچ گونه پیچیدگی خاصی، او را ضعیف کرده و تزریق را انجام میدهید. در این بخش سازندگان حتی به خود زحمت ندادهاند تا برای مبارزه با Nemesis، یک روش خاص یا یک نقطه ضعف طراحی کنند. شما اینقدر باید به او شلیک کنید تا از پا در بیاید. اینگونه است که این باس فایت به یکی از سطحیترین باس فایتهای سری تبدیل شده است. این گونه ایده سوزیها فقط به همینجا ختم نمیشود. وارد کردن Leon.S Kennedy به داستان نیز به همین شکل است. سطحی و بدون تفکر. در حالی که Slant Six میتوانست از حضور او نهایت بهره را ببرد، مشاهده میکنیم که از او و دیگر شخصیتهای محبوب سری استفاده صرفا ابزاری کرده و خواسته تا با وارد کردن آن ها به داستان، بار نوستالوژی آن را بالا ببرد، ولی این کار نتیجه عکس داده است.
یک داستان سطحی با روایتی بدتر و عدم وجود پازل و معما کافی است تا یک Resident Evil حتی با وجود Spin Off بودن به یک فاجعه تبدیل شود. حتی در کمال تعجب مشاهده میشود با وجود اینکه بازی در راکون سیتی جریان دارد و کلیه امکانات برای خلق یک اتمسفر قوی، مرموز و ترسناک آماده است، Slant Six به بدترین شکل ممکن آن را بازسازی میکند. پیش از این، دو عنوان RE Outbreak با وجود Spin Off بودن توانسته بود به تمام این المانها وفادار باشد. از طرفی این بازی lموفق شد با ابهام زدایی از برخی وقایع Raccoon City (همانند سرگذشت ماروین)، اتمسفر سری کلاسیک را به خوبی بازسازی کند. بدیهی است که نمیتوان این مشکلات را با Spin Off بودن توجیح کرد.
از Resident Evil فقط اصالتش مانده بود که ORC همان را هم به باد داد. ولی حتی اگر به ORC به دید یک RE هم نگاه نکنیم، از دید یک شوتر نیز بازی بسیار ضعیف عمل میکند. در ابتدای هر مرحله، شما از بین 6 سرباز گروه دلتا یک نفر را انتخاب میکنید. هر کدام از این افراد ویژگی خاص خود را دارند. Vector سربازی زبده و متخصص مبارزات تن به تن، Bretha پزشک تیم، Four Eyes یکی از دانشمندان Umbrella که به تیم اضافه شده، Beltway متخصص مواد انفجاری، Spectre تک تیر انداز و در نهایت Lupo رهبر تیم، اعضای گروه دلتا را تشکیل میدهند. مراحل بازی به شدت خطی، کوتاه و بدور از کوچکترین خلاقیت در طراحی است. باگ، کنترل نا کارآمد در برخی مواقع و تنوع بسیار کم دشمنان نیز مزید بر علت میشود تا مدت زمان تقریبا 4 ساعته کمپین بازی بسیار عذاب آور باشد. تنها نکته مثبت در این بخش، امکان تجربه کمپین بازی به صورت Co-op (تا سقف چهار نفر) است که نبود حالت Split Screen و System Link ضربه بزرگی به این بخش از بازی میزند. ولی با این حال ما قویا پیشنهاد میکنیم در صورت تمایل به بازی کردن ORC، حتما مد Co-op را تجربه کنید. چون این حالت تنها حالتی است که شما را از دست AI اسفبار یاران خودی نجات میدهد! سه یار دیگری که همواره و در طول تمام مراحل با شما هستند، نه تنها در طول بازی تقریبا هیچ کمکی به شما نمیکنند، بلکه در پارهای از مواقع جلوی هدف گیری شما را نیز میگیرند. AI دشمنان بازی نیز دست کمی از یاران خودی ندارد. سربازان Spec Ops از لحاظ هوش مصنوعی تفاوت زیادی با زامبی های بازی نمیکنند! جالب اینجاست نوعی از زامبی در بازی وجود دارد که بهتر از این سربازان از تیررس اسلحه شما فرار میکند! باس فایتهای بازی نیز چه از لحاظ کمی و چه کیفی، در پایینترین سطح ممکن قرار دارند، مخصوصا باس نهایی بازی که مبارزه با او بیشتر شبیه جوک است. متاسفانه مجموعهی اینها باعث شده است تا BOW هایی که زمانی منشا ترس و اضطراب در بازی بودند، اکنون به اسباب خنده بازیکن تبدیل شوند.

سیستم کاورگیری بازی نیز به شدت پر ایراد و بد قلق است. بدین صورت که با نزدیک شدن به سنگر، کاراکتر شما به صورت خودکار سنگرگیری می کند. ولی این سیستم در بسیاری مواقع بد عمل کرده و کار نمیکند. اینجاست که برای سازنده مکانیزم کاورگیری kane & Lynch دعا میکنید! ولی تنوع اسلحهها مناسب است و قابلیتهای خاص هر فرد، با وجود اینکه برخی از آنها هیچ سنخیتی با جو RE ندارد، تا حدودی بخش شوتر بازی را سرگرم کننده میکند. ولی با پیشروی در بازی و آشکار شدن مشکلات ریز و درشت آن، این سرگرم کنندگی رفته رفته کمرنگ و کمرنگتر میشود. ORC به شدت از طراحی مراحل و مشکلات ریز و درشت تکنیکی رنج میبرد. به طوری که این مشکلات، کاملا بخش تیراندازی بازی را تحتالشعاع قرار داده و به تجربه سرگرمکنندگی آن صدمات جدی وارد میکند. یکی از این مشکلات، عدم امکان Revive شدن توسط افراد خودی است. در حالی که شما، هر وقت یکی از افراد گروهتان کشته شد، میتوانید او را دوباره احیا کنید، در صورت تمام شدن جان خودتان، این امکان را ندارید تا دوباره به بازی برگردید. حتی Epic نیز در ساخت GeOW بعد از یک شماره به اشتباهش در این مورد پی برد و آن را در دو عنوان بعدی تصحیح کرد، ولی با این حال Slant Six همان اشتباه را بعد از 6 سال تکرار کرده است. البته باید از Slant Six برای قرار ندادن این مورد سپاسگزار بود، چون در غیر این صورت بازی احتمالا در کمتر از 2 ساعت تمام میشد! یکی از موارد جالب بازی، آلوده شدن شما به ویروس T پس از آن که یک زامبی شما را گاز میگیرد است. در این حالت، نوار سلامتی شما به رنگ آبی در آمده و رفته رفته از میزان سلامتی شما میکاهد. شما باید با پادزهرهایی که پیدا میکنید، از ادامه این روند جلوگیری کنید، در غیر این صورت پس از اتمام نوار سلامتی، به زامبی تبدیل میشوید. سازندگان میتوانستند یک مینیگیم خوب از این بخش خلق کنند، ولی متاسفانه شاهد همچین خلاقیتی نیستیم. البته مشکلات بازی آن قدر زیاد است که این مشکلات ریز در مقابل آن ها به چشم نمیآید. در مبحث تیراندازی، یکی از اصلیترین موارد این است که با شلیک کردن اسلحه و برخورد گلوله، آن حس سنگینی برخورد گلوله با بدن دشمنان، توسط بازیکن به خوبی حس شود. متاسفانه در ORC، زامبی ها و سربازان همانند کیسههایی انسان نما و پُر شده از کاه هستند! همین موارد به ظاهر سطحی، به شدت از لذت تیراندازی بازی میکاهد و آن را هم رده عناوین نسل قبل قرار میدهد.
حرف از نسل قبل شد! برخی از جلوههای بصری بازی، حقیقتا دست کمی از جلوههای به کار رفته در عناوین نسل قبل ندارد! کیفیت بسیار پایین آتش و انفجار، بافتهای بی کیفیت زمین، افکت خون اسفناک، مدل سازی ضعیف دشمنان و کاملا معمولی افراد گروه دلتا و موارد از این دست که در طول بازی به وفور یافت میشود، همه و همه باعث می شود تا ORC از لحاظ گرافیک تکنیکی در سطح بسیار پایینی قرار گیرد. از لحاظ هنری نیز انتظاری از آن نمیرفت و Slant Six نیز ما را غافلگیر نکرد! موسیقی بازی تقریبا بهتر از سایر قسمتهای آن است و در سطح معمولی قرار میگیرد! ولی صداپیشگی بازی به شدت مصنوعی و اغراق شده است. همچنین بازی از ضعف شدید دیالوگ نویسی رنج میبرد. یکی از ویژگیهای سری بازیهای RE دیالوگهای قوی و پُرمفهوم آن بود که مشاهده میشود سازندگان در این بخش به شدت کم کاری کرده اند و شاهد دیالوگهای سطحی و بعضا خنده دار، مخصوصا برای شخصیتهای شناخته شدهای نظیر کلر و لیان هستیم. دیالوگ های لیان در طول بازی به زحمت به 2 خط می رسد، در حالی که او به نوعی باس نهایی بازی نیز به حساب می آید.

از آنجایی که که بخش آنلاین بازیها معمولا فارغ از یک سری المانها میباشد، لذا همین باعث میشود که تا این قسمت از بازی، تنها بخش قابل تحمل بازی باشد. . وجود چند حالت مختلف در بازی به همراه حضور برخی از شخصیتهای قدیمی موجب میشود که تا این بخش تا حدودی جذاب باشد. در حالت Biohazard باید در زمان 5 دقیقه، نمونههای ویروس G را پیدا کرده و آنها را به مقر خود برسانید. لیان،کلر، جیل، هانک و ... نیز در حالت Heros در کنار هم جمع شدهاند تا روند تخریب شخصیتها را کامل کنند. طراحی بد چهرهها اینجا نیز بیشتر به خواهد خورد. در Team Attack با انتخاب یکی از دو تیم دلتا و نیروهای امنیتی، همزمان با نفرات تیم مقابل و B.O.Wها مبارزه میکنید. در حالت Survivor نیز باید تا مدت زمان مشخصی زنده بمانید تا توسط هلیکوپتری که برای نجات شما فرستاده میشود، از شهر خارج شوید. شاید در نگاه اول بخش آنلاین به کمک تنوع مراحل، سلاحها و قابلیتهای افراد لذت بخش باشد، اما به علت اشکالات فراوانی که در هستهی بازی دارد این بخش نیز به مرور جذابیش نه چندان زیادش را از دست میدهد.

Operation Raccoon City میتواند زنگ خطری برای RE6 باشد. اگر قسمت ششم هم بخواهد همانند ORC بیش از اندازه بر روی بخش شوتر تمرکز کند، بعید نیست به سرنوشت این بازی تبدیل شود. ORC میتوانست با روایت حوادث راکون سیتی از دید ماموران Umbrella برخی ابهامات داستانی شمارههای قبل را پوشش داده و به بعضی سوالات بی پاسخ جواب دهد و حتی با حوادث RE6 ارتباط داشته باشد. ولی بی کفایتی Slant Six در الهام گیری از یک منبع غنی و در کنار آن مشکلات ریز و درشت که گریبان گیر تمامی قسمتهای بازی است، باعث شده است تا ORC نه تنها به عنوان یک Resident Evil به یک فاجعه تبدیل شود، بلکه از دیدگاه یک شوتر سوم شخص نیز کاملا ناموفق باشد.

چاپ این مطلب

  لیگ قهرمانان Sony
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:05 PM - انجمن: ™ PlayStation 3 , PlayStation 4 - SONY - بدون پاسخ

یکی از جدیدترین بازی هایی که به تازگی برای PS3 معرفی شد، عنوانی بود با نام PlayStation All-Stars: Battle Royale که به وسیله SuperBot Entertainment در دست ساخت است. اما اول از هر چیز باید به این موضوع اشاره کرد که این بازی را می توان مانند سری Super Smash Bros دانست که Nintendo در ساخت آن ها مهارت زیادی دارد. در هر حال این بازی می تواند برای علاقه مندان به شخصیت های دنیای PlayStation جذاب باشد، حتی اگر این بازی یک ایده تکراری با ظاهری جدید باشد. از چند ماه پیش شایعات پیرامون ساخت این بازی قوت گرفتند که خبر از ساخت یک بازی مبارزه ای می دادند که اکنون همه ما می دانیم این عنوان PlayStation All-Stars: Battle Royal نام دارد.البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که استودیوی Sony Santa Monica در ساخت این بازی به SuperBot Entertainment کمک می کند. به نظر می رسد که استودیوی Santa Monica در این روزها بیشتر نقش یک کمک رسان را داشته، چرا که بازی هایی مانند Starhawk ،Journey و Sorcery نیز با همکاری این استودیو در دست ساخت بودند و هستند. زمانی که این بازی را تجربه کنید، متوجه می شوید که این عنوان چقدر به سری Super Smash Bros کمپانی Nintendo شباهت دارد، اما باید به این موضوع هم اشاره کرد که این بازی می تواند واقعاً خوب از کار دربیاید. اینکه چرا این بازی از پتانسیل بالایی برخوردار است، بسیار ساده است.

آقای چن پارک (Chan Park) رئیس استودیوی SuperBot می گوید که آن ها می خواستند یک بازی مبارزه ای همانند سری Super Smash Bros خلق کنند و کاملاً متوجه شباهت این دو بازی با یکدیگر بوده اند. افرادی که روی این بازی کار می کنند، از استودیوهایی که بازی هایی مانند UFC Undisputed و Mortal Kombat را ساخته اند به SuperBot آمده اند. البته آقای پارک به این موضوع اشاره کرد که آن ها نمی خواستند که یک بازی کپی برداری شده از سری Super Smash Bros خلق کنند و ساخته آن ها دارای المان های جدید و سبک گیم پلی خاص خودش است. این بازی فرمولی دارد که بازیکنان را سریع به Levelهای بعدی می برد.تا اینجای کار Sony به استودیوی SuperBot اجازه داده که آن ها 6 شخصیت از شخصیت های موجود در بازی های انحصاری را به نمایش دربیاورند. Fat Princess ،Parappa The Rapper Sly Cooper ،Sweet Tooth ،Colonel Radec و Kratos از جمله شخصیت های موجود در این بازی هستند. همچنین مشخص شد که Sony در آینده و تا قبل از تعطیلات 2012 که قرار است این بازی راهی بازار شود، شخصیت های بیشتری از این بازی را به نمایش درخواهد آورد. تمام شخصیت های بازی دارای سبک مبارزه ای خاص خود هستند. این موضوع را زمانی که کنترل آن ها را بدست می گیرید، مشخص می شود. شخصیت Parappa The Rapper در فاصله های نزدیک بسیار خوب مبارزه می کند و می تواند از فنون Chop Chop استفاده کند که یک کلاس در سبک کنگ فو به حساب می آید.

از طرف دیگر شخصیت Colonel Radec از راه دور شکست ناپذیر است. شخصیت Sweet Tooth قدرت زیاد و سبک مبارزه بسیار خشنی دارد و حالت مبارزه او همانند Kratos می ماند. او توپخانه ای از سلاح های مختلف به همراه دارد. اما دو شخصیت جالب توجه این بازی Sly Cooper و Fat Princess هستند. یکی از قابلیت های Sly Cooper این است که می تواند با سرعت بیشتری دفاع کند. کاری که در واقع تمام شخصیت های بازی می توانند آن را انجام دهند. البته با نگه داشتن L1 او نامرئی می شود و در این حالت می توانید بی سر و صدا خودتان را به حریف نزدیک کنید و روی او بپرید.Fat Princess یک شخصیت فریبنده است و خوب مبارزه می کند، اما باید به این موضوع هم اشاره کرد که او در مبارزه های نزدیک ضعیف ظاهر می شود. او می تواند Forth Minions را احضار کند که یک شمشیر است. همچنین او می تواند آتش هم به سمت دشمنانش پرتاب کند. در عنوانی مانند این بازی نباید از اینکه SuperBot بخواهد بازی اش را بسیار دست یافتنی بسازد، غافل شد. ضربه های حمله ای با دکمه مربع هستند و دکمه های مثلث و دایره هم بسته به جهتی که بازیکنان با D-Pad یا آنالوگ به شخصیت های می دهند، قدرت های خاصی را اجرا می کنند. Stick سمت راست در زمانی که R1 را هم نگه داشته اید، باعث می شود که شخصیت بازی بتواند آیتم های مختلفی را از روی زمین بردارد. از محیط بازی می توان علیه حریف استفاده کرد.

یکی از قدرتمندترین دکمه ها در این بازی، R2 است. یک Special Meter برای این بازی طراحی شده که هر کدام از شخصیت های بازی این المان را خواهند داشت. بازیکنان با این قدرت می توانند ضربه های قدرتمندی را اجرا کنند. شخصیتی مانند Colonel Radec یک Machinegun از Killzone 3 در اختیار خواهد داشت. همچنین شخصیت Sweet Tooth هم از قدرت Special Mater سوار یک کامیون بسیار بزرگ می شود و بر سر دشمنانش خراب می شود. بازی PlayStation All-Stars: Battle Royale را می توان آنلاین و آفلاین به صورت چهار نفره بازی کرد. البته شکی نیست که تجربه این سبک از بازی ها به صورت چندنفره بسیار هیجان انگیز خواهد بود. سازندگان بازی به این موضوع اشاره کرده اند که بخش تک نفره بازی هم بسیار عالی خواهد بود و بازیکنان در این قسمت می توانند تجربه خوبی را داشته باشند.

چاپ این مطلب

  بررسی بهترین کاربرد DirectX 11 در بازی ها: DirectX 11 و بازی Crysis 2
ارسال کننده: K0r0ush - 05-19-2012, 05:03 PM - انجمن: راهنمایی در بازی ها - بدون پاسخ

چند روز پیش خبری در مورد پچ و بسته به روز سازی بازی معروف Crysis 2 منتشر کردیم. این مجموعه، بازی را با استفاده از قابلیت های DirectX 11 به روز میکند. حال نوبت آن است که تاثیر این آپگرید را بررسی کنیم.هدف اصلی این است که قابلیت های DirectX 11 را با DirectX 9 مقایسه کنیم. نسخه ی اصلی بازی برای دو کنسول PS3 و XBOX 360 عرضه شده بود و به همین علت از قابلیت های جالب DirectX 11 در آن استفاده نشده است. البته از همان ابتدا شایعاتی در مورد عرضه ی پچ مخصوص نسخه ی PC شنیده میشد ولی تا روز ۲۷ ژوئن ۲۰۱۱ خبری از آن نشد. با نصب مجموعه ی پچ ۱٫۹ و بافت هایی که رزولوشن بالا دارند و آپگرید به DirectX 11 میخواهیم تاثیرات آن را بررسی کنیم.Crytek باز هم تیغه ی خونین موتور گرافیکی قدرتمند خود را در دست گرفته و کار خود را به نحو احسن انجام داده است، عرضه ی این آپگرید را سریع صورت نداده بلکه سعی کرده بهترین آپگرید را در مقایسه با سایر بازی ها که آپگرید DX11 برایشان عرضه شده، عرضه کند. تاثیر این آپگیرد بیش از هر آپگرید بازی های دیگر تا به امروز بوده است.مجموعه بافت های عرضه شده باعث میشود که رزولوشن اکثر بافت ها در بازی، دو برابر شود. برای ارزیابی و بررسی دقیق این چشم نوازی هایی که به صورت رایگان قابل دانلود و نصب هستند، باید تحلیل دقیقی انجام بدهیم و سایت TomsHardware این بار هم یک بررسی جامع و دقیق از تاثیرات DX 11 روی گرافیک و سرعت اجرای بازی برای ما آماده کرده است.نحوه ی نصب

برخی محدودیت ها و اخطار ها در نصب این بسته وجود دارد، بنابراین توجه کنید: سه مورد پچ و آپگرید وجود دارد که باید نصب کنید. همان طور که قبلا گفتیم Crysis 2 v1.9 و Crysis 2 DirectX 11 patch و همچنین Crysis 2 High-Resolution Texture Pack نام این سه پچ است.

برای نصب مجموعه ی بافت های رزولوشن بالا و آپگرید DX 11 ابتدا باید پچ نسخه ی ۱٫۹ بازی را نصب کنید. اما توجه کنید که این دو مورد مستقل از هم هستند، یعنی میتوانید مجموعه بافت های رزولوشن بالا را با DirectX 9 هم استفاده کنید، یا بازی را با DX 11 ولی بدون بافت های رزولوشن بالا اجرا کنید.قدم اول: نصب پچ نسخه ی ۱٫۹ با حجم ۱۳۶ مگابایت

با نصب این پچ میتوانید دو پچ دیگر ار هم نصب کنید. این پچ دسترسی به سطوح بالاتر جزئیات در بخش تنظیمات گرافیکی بازی را ممکن میکند. منظور سطح Ultra است. این سطح گرافیک نسبت به سه سطح کلی Gamer و Enthusiast و Extreme که قبلا موجود بود، سنگین تر بوده و سخت افزار بهتری لازم دارد.قدم دوم: نصب پچ DirectX 11 با حجم ۵۴۵ مگابایت (از اینجا دانلود کنید)

این پچ افکت های DirectX 11 را در بازی فعال میکند. نیازی به بافت های رزولوشن بالا ندارد. یادتان باشد که این پچ با تکنولوژی ۳D Vision کمپانی NVIDIA مشکل دارد و منوهای بازی را ناخوانا میکند و مشکلات گرافیکی دیگری نیز ایجاد میکند. بنابراین نمیتوان بازی را به صورت سه بعدی بازی کرد. در این باره از کمپانی انویدیا سوال کردیم ولی آنها ادعا میکردند که چنین مشکلی نباید وجود داشته باشد، با این وجود، مشکل روی هر دو سیستم تست که یکی با پردازنده اینتل و کارت گرافیک های مختلف انویدیا بسته شده و دیگری با پردازنده ی AMD و کارت گرافیک های انویدیا بسته شده مشاهده میشود. چیزی که مایه ی تاسف است این است که این بازی با استفاده از عینک سه بعدی و کارت گرافیک های انویدیا، بسیار زیبا و جذاب و به صورت سه بعدی اجرا میشد.پچ نسخه ی ۱٫۹ و بافت های رزولوشن بالا در بحث سه بعدی مشکلی ایجاد نمیکنند و به نظر ما انجام این بازی به صورت سه بعدی بیشتر از پچ DX 11 جذابیت دارد.قدم سوم: نصب مجموعه بافت هایی با رزولوشن بالا با حجم ۱٫۶۵ گیگابایت (از اینجا دانلود کنید)

بافت های رزولوشن بالا گرافیک بازی را واقعی تر میکنند. برای نصب نیاز به Windows 7 از نوع ۶۴ بیتی دارید و کارت گرافیک شما باید حداقل ۷۶۸ مگابایت حافظه داشته باشد، البته Crytek حداقل ۱ گیگابایت حافظه را پیشنهاد میکند. بیشتر کارت گرافیک های امروزی و حتی کارت های رده متوسط هم ۱ گیگابایت حافظه دارند و این موضوع مشکل خاصی برای بازی خور های نیست. بعد از آشنایی با این سه پچ جدید، سراغ بررسی تاثیرات آنها در بازی میرویم.تاثیرات پچ نسخه ی ۱٫۹ بازی Crysis 2

این تاثیرات در هر دو حالت DirectX 9 و DirectX 11 دیده میشود:تعامل سایه ها (هم در DirectX 9 و هم در DirectX 11 وجود دارد)

نام دیگر این قابلیت SSDO (مخفف Screen Space Directional Occulusion است، یک تکنیک سایه زنی روی اجسامی که نزدیک به هم هستند) میباشد که آپگریدی برای نوع قبلی یعنی SSAO است. SSDO در سایه زنی نقاط تماس اجسام و کار با نورهای پراکنده در محیط نسبت به SSAO بهتر عمل میکند. تصویر زیر نشان میدهد که استفاده از این قابلیت چه تاثیری روی گرافیک بازی دارد:

بازتاب ناحیه ای آنی (هم در DirectX 9 و هم در DirectX 11 وجود دارد)

Crytek سازنده ی موتور بازی Crysis 2 این بار روشی جدید برای تولید بازتاب های ناحیه ای آنی (به عبارت دیگر Real-Time Local Reflections یا RLR گفته میشود) ابداع کرده است. این تکنیک بازتاب های HDR روی اشیاء را با تعقیب اشعه های نور تخمین میزند، درست است که روش چندان ایده آلی نیست اما برای هر نوع سطح منحنی شکلی که در صحنه وجود دارد، قابل استفاده است.RLR قابلیت تولید بازتاب های جسم روی خودش را نیز دارد، چیزی که با روش ترسیم مکعبی Cube Map یا بازتاب های صفحه ای Planer Reflections نمی توان به آن دست یافت. در تصویر زیر اثر آن را مشاهده میکنید:بهبود ترسیم تن رنگ ها (هم در DirectX 9 و هم در DirectX 11 وجود دارد)

ترسیم کننده ی تن رنگ جدید از یک منحنی S شکل کنترل رنگ، استفاده میکند تا محدوده ی وسیع تر با دقت بالاتر تن های تیره، ترسیم کند. روش جدید امکان کنترل بهتر نمایش (exposure) صحنه را به هنرمند میدهد.پیشرفت هایی که تنها در DirectX 11 دیده میشود:

مفروش سازی (Tessellation) و ترسیم جابجایی ها (Displacement Mapping)

یکی از بزرگ ترین محاسن DirectX 11 ، تسلیشن شتاب گرفته با سخت افزار است. Crysis 2 میتواند تسلیشن را روی هر نوع مشی به کار ببرد. سخت افزارهای پیشرفته هنوز قابلیت انجام تمام تسلیشن های دنیای بازی را ندارند، لذا دپارتمان هنرمندان، آن را روی مدل هایی به کار برده اند که بیشترین استفاده را از این قابلیت میکنند و به اصطلاح بیشتر به چشم می آیند. ترسیم جابجایی ها نیز برای بهتر دیده شدن جزئیات هندسی به کار میرود. سطخ برآمده ی آجرها و برآمدگی های سطوح را در تصاویر زیر مشاهده میکنید:ترسیم جفت شدگی به علت اختلاف دیدگاه (POM)

POM یا Parallax Occulusion Mapping برای ایجاد عمق بدون اضافه کردن اجسام هندسی به کار میرود. جسم شبیه سازی شده میتواند سایه هم روی خود ایجاد کند. در تصویر زیر سطح جاده با همین تکنیک دارای برآمدگی شده است:سایه های واقعی با نیم سایه های متغیر

وقتی سایه روی سطوحی که فاصله ی زیادی با جسم دارند، تشکیل میشود، به دلیل فاصله ی زیاد لبه های آن مات میشود و این تکنیک از دنیای واقعی برگرفته شده است. به لبه ی سایه ها در تصاویر زیر دقت کنید:بهبود کیفیت طراحی آب با استفاده از Tessellation و Displacement Mapping

در بسیاری از صحنه های بازی Crysis 2 اجسام آبی استفاده شده است، با استفاده از تسلیشن دینامیکی (پویا و متغیر) سطح آب بهتر از قبل شده است و جزئیات بیشتری دارد. سطح آب متحرک اقیانوس با استفاده از ترکیب موج ها با فرکانس بالاتر، واقعی تر به نظر میرسد. پراکنش آب از زیر صسط شروع میشود، کفی که در قسمت نوک موج ها تشکیل میشود نیز به شیدر ها اضافه شده است. در نهایت فیزیک تعامل آب بهتر شده است مقلا با شلیک کردن به سمت مخزنی که حاوی مایع است، افکت های جذاب تری ایجاد میکند. به سطح آب در تصاویر زیر دقت کنید:مات شدن در اثر تحرک شدید با استفاده ازکیفیت بهتر HDR

مات شدن در اثر تحرک شدید نیز بهبود یافته است. علاوه بر این اجسامی که متحرک هستند و با ناظر حرکت میکنند مثل دست و تفنگ، کمتر مات میشوند یا اصلا مات نمیشوند.

افکت عمق میدان دید با استفاده از روشی بر اساس بلوک پیکسل ها به نام Bokeh

DirectX 11 یک روش جدید طراحی عمق میدان دید بر اساس بلوک پیکسل ها دارد. این قابلیت برای دیدن از طریق دوربین به شکل واقعی تر به کار میرود و همچنین تاثیر شکل دیافراگم دوربین را بهتر تخمین میزند.

بهبود ذرات

مات شدن در اثر تحرک سریع روی ذرات هم اعمال شده است و همچنین ذرات مثل دنیای واقعی دارای سایه شده اند.

تاثیرات پچ بافت هایی با رزولوشن بالا

این پچ باعث میشود که رزولوشن بسیاری از بافت های به کار رفته دو برابر شود اما به یاد داشته باشید که تمام بافت های به کار رفته در بازی جایگزین نمیشوند. اسکرین شات هایی که گرفته ایم نشان میدهد که بهبود رزولوشن بیشتر در مورد عناصری است که دارای نوشته هستند، مثل پوستر ها و نشان ها.

خوبی این بافت ها این است که نیازی به DirectX 11 ندارند و مستقل از آن هستند.تنظیمات پیشرفته ی گرافیکی

پچ نسخه ی ۱٫۹ بر خلاف نسخه ی اصلی بازی Crysis 2، دارای تنظیمات گرافیکی به صورت جزء به جزء است. علاوه بر تنظیمات کلی، قابلیت هایی که در حالت Ultra وجود دارد به صورت زیر است:اجسام: تسلیشن (تنها در DirectX 11 است)، ترسیم جفت شدگی به علت اختلاف دیدگاه (تنها در DirectX 11 است)ذرات: سایه زنی (تنها در DirectX 11 است)، مات شدن در اثر تحرک شدید (تنها در DirectX 11 است)پس پردازش: مات شدن در اثر تحرک شدید با کیفیت بالا و عمق میدان دید بهتر (تنها در DirectX 11 است)سایه زنی: سایه ی در اثر تماس اجسام و بازتاب ناحیه ای آنیسایه ها: سایه های واقعی با نیم سایه های متغیرآب: نسخه ی DirectX 11 آب اقیانوس و مخازن به کار رفته است

بنچ مارک ها

برای تهیه ی بنچ مارک، (امتیاز به دست آمده توسط تست های معتبر را اصطلاحا بنچ مارک میگویند) از بنچ مارکی که در بازی وجود دارد استفاده نمیکنیم،بلکه برای به دست آوردن یک نتیجه ی واقعی تر و بهتر، یک بخش بازی را بازی میکنیم و چیزی که یک کاربر واقعا تجربه میکند را محک میزنیم.با اورکلاک کردن پردازنده ی چهار هسته ای Core i5-2500K تا ۴ گیگاهرتز، هر نوع مشکل پردازشی که نیاز به پردازنده ی اصلی دارد را حذف میکنیم و تمام تمرکز تست ها به قدرت کارت گرافیک محدود میشود.سخت افزار به کار رفته برای تست کردن پچ های جدید Crytek به صورت زیر است:
سخت افزار به کار رفته در تست ها
پردازنده
Intel Core i5-2500K (Sandy Bridge)
اورکلاک شده تا ۴ گیگاهرتز ، ۶ مگابایت کش سطح L3، تنظیمات کاهش مصرف انرژی فعال شده استTurbo Boost نا فعال است
مادربورد
MSI P67A-GD65 با چیپ ست Intel P67
حافظه
OCZ PC3-16000 2 x 2 GB 1338 MT/s CL 9-9-9-20-1T
هارد درایو
Western Digital Caviar Black 750 GB ۷۲۰۰ RPM 32 MB Cache SATA 3Gb/s
کارت گرافیک
GeForce GT 430
GeForce GT 240 GDDR5
GeForce GTX 550 Ti
GeForce GTX 460 1 GB (تکی و در حالت SLI یا چند کارتی)GeForce GTX 560 Ti
GeForce GTX 570
GeForce GTX 580 در حالت چند کارتی SLIRadeon HD 5570
Radeon HD 5670
Radeon HD 5770
Radeon HD 6850 (تکی و در حالت CrossFire یا چند کارتی)
Radeon HD 6970 (تکی و در حالت CrossFire یا چند کارتی)
پاور
ePower EP-1200E10-T2 1200 W ATX12V EPS12V
خنک کننده ی پردازنده ی اصلی
Cooler Master Hyper TX 2
نرم افزارها و درایور های سیستم
سیستم عامل
Microsoft Windows 7 Ultimate x64
نسخه ی DirectX
DirectX 11
نسخه ی درایور کارت گرافیک
GeForce: 275.33 WHQL
AMD Catalyst 11.6 WHQL
بازی
Crysis 2
ورژن ۱٫۹، بافت های رزولوشن بالا و پچ DirectX 11 نصب شده است، نرم افزار Fraps برای سنجش سرعت اجرای بازی اجرا شده است

قبل از اینکه چیزی را بررسی کنیم، دوست داریم بدانیم که آیا بازی Crysis 2 برای سخت افزارهای ضعیف بهینه شده است یا نه. هر دو کمپانی AMD و NVIDIA از زمان عرضه ی بازی وقت داشتند که درایور خود را بهینه کنند، حال باید دید که این بازی با سخت افزار ضعیف چه طور اجرا میشود:

ما سرعت اجرای ۳۰ فریم بر ثانیه را حداقل سرعت برای اجرای روان بازی در نظر میگیرم. با رزولوشن ۱۲۸۰ در ۱۰۲۴ پیکسل، ارزان ترین کارت گرافیک هایی که از پس اجرای روان بازی بر می آیند، GeForce GT 240 GDDR5 و Radeon HD 6570 هستند. با رزولوشن ۱۶۸۰ در ۱۰۵۰ و همچنین ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل، حداقل به کارت گرافیک Radeon HD 5570 یا GeForce GTX 550 Ti نیاز داریم. این بازی سخت افزاری نسبتا خوب لازم دارد اما به یاد داشته باشید که Crysis 2 حتی با کمترین جزئیات هم بسیار عالی به نظر میرسد.بنچ مارک با جزئیات در سطح Ultra با استفاده از DirectX 9

جزئیات را تا آخرین حد بالا برده ایم ولی DirectX 9 را استفاده میکنیم. این کار معیاری برای مقایسه با DirectX 11 در اختیارمان قرار میدهد.

سطح جدید تنظیمات، سخت افزاری که تست توسط آن انجام میشود را با وحشی گری هدف قرار میدهد. حتی دو کارت گرافیک Radeon HD 6850 و GeForce GTX 460 1 GB هم نمیتوانند حداقل سرعت لازم برای بازی روان (۳۰ فریم بر ثانیه) در رزولوشن های بالاتر از ۱۲۸۰ در ۱۰۲۴ پیکسل، فراهم کنند. در رزولوشن ۱۶۸۰ در ۱۰۵۰ پیکسل، GeForce GTX 460 کمی به حداقلِ مورد نیاز نزدیک شده است و کارت گرافیک قدرتمند HD 6970 هم به سختی سرعت ۳۳ فریم بر ثانیه را ثبت کرده و حداقل لازم را به دست می آورد.

در رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل مشاهده میکنید که قوی ترین کارت گرافیک تک هسته ای AMD یعنی مدل HD 6970 هم از حداقل مورد نیاز فاصله میگیرد و کافی نیست. تنها کارت گرافیک GTX 570 و سیستم های دارای ۲ کارت گرافیک باقی میمانند و برای اجرای واقعی تر و روان تر بازی مناسب هستند.بنچ مارک با جزئیات در سطح Ultra با استفاده از DirectX 11

اینجاست که Crysis 2 سخت افزار را تا آخرین حدی که میتواند، تحت فشار قرار میدهد. همه ی تنظیمات در حالت Ultra هستند و DirectX 11 هم فعال شده است. برای اینکه شانس بیشتری برای دیدن سرعت قابل بازی کردن داشته باشیم، دو کارت گرافیک Radeon HD 6970 را در حالت CrossFire قرار میدهیم، دو کارت گرافیک GeForce GTX 580 را هم در حالت SLI استفاده میکنیم تا بیشترین سرعت اجرای بازی در رزولوشن ۱۰۸۰p را به دست آوریم.


با رزولوشن ۱۲۸۰ در ۱۰۲۴ پیکسل، حتی HD 6850 و GTX 460 شرمنده میشوند، با رزولوشن ۱۶۸۰ در ۱۰۵۰ پیکسل حتی HD 6970 و GeForce GTX 570 و HD 6850 در حالت CrossFire و دو کارت گرافیک GTX 460 در حالت SLI هم به سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه نزدیک میشوند، اگر رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل را انتخاب کنیم، تنها دو کارت گرافیک HD 6970 یا دو کارت گرافیک GTX 580 از پس اجرای کاملا روان بازی بر می آیند.بنچ مارک بافت های رزولوشن بالا

Crytek برای فعال کردن بسته بافت های رزولوشن بالا حداقل ۱ گیگابایت حافظه برای کارت گرافیک پیشنهاد میکند، بنابراین ما هم چند کارت گرافیک با حافظه ی ۱ گیگابایت را برای تست کردن در هر دو حالت DirectX 9 و DirecX 11 انتخاب میکنیم تا بفهمیم که آیا استفاده از این بافت ها روی سرعت اجرا تاثیر میگذارد یا نه.

ظاهر پاسخ منفی است. سرعت اجرا تقریبا تغییر نمیکند. متاسفانه کارت گرافیکی با حافظه ی ۷۶۸ مگابایت در دسترس ما نبود تا ببینیم آیا با حافظه ی کمتر هم تاثیر فعال کردن بافت های رزولوشن بالا همین قدر کم است یا نه. اما به هر حال نتیجه ی خوبی است و کسانی که کارت گرافیکی با ۱ گیگابایت حافظه دارند هم میتوانند از بافت های رزولوشن بالا بدون افت کیفیت استفاده کنند.بنچ مارک CPU یا پردازنده ی اصلی

با فرکانس های مختلف پردازنده ی اصلی، بازی را اجرا میکنیم تا ببینیم سرعت پردازنده ی اصلی چه تاثیری در سرعت اجرای بازی دارد.

سرعت اجرای بازی با هر بار افزایش ۵۰۰ مگاهرتز سرعت پردازنده ی Phenom II X4 بیشتر میشود. در مرحله ی آخر درست است که سرعت Core i5-2500K نسبت به مرحله ی قبل ۵۰۰ گاهرتز بیشتر شده، اما افزایش سرعت اجرای بازی را نمیتوان با افزایش سرعت کلاک پردازنده ی اصلی توضیح داد، بلکه مشخص است که بازی از معماری Sandy Bridge کمپانی اینتل به خوبی استفاده میکند. با سرعت ۲ گیگاهرتز پردازنده ی اصلی هم میتوان سرعت قابل قبولی برای بازی روان به دست آورد اما استفاده از پردازنده های Sandy Bridge تاثیر بیشتری دارد.با در نظر گرفتن این نکته که یک پردازنده ی Phenom II برای پردازنده ی گرافیکی GTX 570 محدودیت ایجاد میکند (چیزی که پس از تهیه ی یک کارت گرافیک قدرتمند نمیخواهید با آن مواجه شوید)، آزمایشی دیگری میکنیم. میخواهیم ببینیم بازی Crysis 2 نسبت به تعداد هسته های کمتر پردازنده ی اصلی، چه طور واکنش میدهد.

با کاهش تعداد هسته ها از ۴ عدد به ۲ عدد، میبینید که کاهش سرعت اجرای بازی زیاد و البته خطی است. بنابراین بهتر است بازی را با پردازنده ای که بیش از ۳ هسته دارد و با سرعت حداقل ۳٫۵ گیگاهرتز اجرا کنید. برای بهترین سرعت اجرا باید سراغ پردازنده های ۴ هسته ای بروید.بازی Crysis 2 در استفاده از قابلیت های DirectX 11، تاکنون بهترین بازی میباشد

بر خلاف تعداد بسیاری از عناوین DirectX 11 که طبیعتا خیلی سطحی ساخته شده بودند، Crysis 2 از کاربرد نسل امروزی واسط برنامه نویسی (API: Application Programming Interface) یعنی DirectX 11 فایده های اساسی برده است. اگر بدانید که باید دنبال چه تغییراتی بگردید، بسیاری از آنها به راحتی قابل مشاهده هستند. حتی کاربرانی که سخت افزار DirectX 10 یا DirectX 9 در اختیار دارند هم از آپگرید جدید و بسته ی بافت های رزولوشن بالا، استفاده خواهند کرد و بازی زیباتری خواهند داشت.

برای عرضه ی این بسته و آپگرید، کارهای زیادی صورت گرفته است، کمپانی Crytek بهترین نمونه ی استفاده از DirectX 11 را خلق کرده است. با این همه کار و فعالیت Crytek، تا مدتی بهترین کاربرد DirectX 11 توسط همین بازی خواهد بود. اگر این بازی را با سرعت بالا بازی کنید و به جزئیات دقت نکنید شاید تغییر زیادی در گرافیک آن مشاهده نکنید.

چاپ این مطلب