مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبتنام کنید.
|
آمار انجمن |
» اعضا: 111,346
» آخرین عضو: Matthewnip
» موضوعات انجمن: 24,256
» ارسالهای انجمن: 225,259
آمار کامل
|
کاربران آنلاین |
درحالحاضر 654 کاربر آنلاین هستند. » 1 عضو | 649 مهمان Applebot، Bing، Google، Yandex، Matthewnip
|
آخرین موضوعها |
نظرسنجی برای ایجاد دو انج...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: Forestdem
5 ساعت پیش
» پاسخ: 24
» بازدید: 29,881
|
تغییر نام کاربری
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: SpertTut
01-27-2025, 10:33 PM
» پاسخ: 526
» بازدید: 124,465
|
کانال رسمی تکفارس در تلگر...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: SpertTut
01-27-2025, 10:30 PM
» پاسخ: 7
» بازدید: 3,629
|
RHO
انجمن: تصاوير بازي ها
آخرین ارسال توسط: Raymondcix
01-27-2025, 06:14 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 14
|
Rumor: Call of Duty 2016 ...
انجمن: Gamefa English Articles
آخرین ارسال توسط: hsolrohit009
01-27-2025, 11:39 AM
» پاسخ: 16
» بازدید: 3,366
|
تیزر دومین شماره از مجله ...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: daviddub
01-27-2025, 10:49 AM
» پاسخ: 5
» بازدید: 1,966
|
طراحی سایت هوشمند
انجمن: اخبار نرم افزار
آخرین ارسال توسط: Alireza Rostam
01-26-2025, 11:41 AM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,175
|
ریسه های ال ای دی برای ات...
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: qeshm
01-22-2025, 08:38 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 32
|
بازی مدیریت انبار
انجمن: اخبار بازی ها
آخرین ارسال توسط: alishadow
01-21-2025, 01:27 PM
» پاسخ: 1
» بازدید: 62
|
آموزش طراحی گرافیک
انجمن: گرافیک
آخرین ارسال توسط: azadkarsho
01-19-2025, 12:58 PM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,005
|
|
|
تکنیک خیابانی:نقد و بررسی بازی FIFA Street |
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:27 PM - انجمن: نقد و بررسی
- بدون پاسخ
|
|
آخرین بار وقتی که EA یک فوتبال خیابانی منتشر کرد به سال ۲۰۰۸ بر میگردد.مردم بازی و تکنیک های آن را دوست داشتند ولی این بازی از سوی منتقدان نظرات و نمرات منفی زیادی دریافت کرد که این نشان میداد این عنوان موفقی نیست. حالا پس از یک فاصله ۴ ساله دوباره عنوانی متفاوت با Fifa street قبلی منتشر شده است.متفاوت به این دلیل که این بازی دیگر شخصیت ها و گرافیک کارتونی نداشت و فقط تیمهای ملی و خیابانی جزو آن نبودند. این بازی علاوه بر تیمهای ملی تیم های باشگاهی حاضر دنیا را هم در بر داشت .این بازی حالت های مختلفی برای سرگرم شدن دارد و گرافیک و جذابیت بیشتری هم دارد.من در این نقد قصد دارم که تمام حالت های بازی را برای شما توضیح مختصری بدهم.امیدوارم که لذت ببرید.
World Tour Mode:قابل توجه ترین بخش و قلب فیفا استریت World Tour Mode است.این بخش به شما اجازه میدهد که بازیکن و تیم خود و لوگوی باشگاه خود را طراحی کرده و در شهر ها و کشور های مختلف به رقابت با تیم های مختلف در سه حالت Easy(برنز) Normal(نقره ای)(طلا)Hard پرداخته و سرگرم شوید.منظور از برنز و نقره ای و طلا این است که مرحله ای که شما میروید ۳ لباس مختلف دارد که اگر بر روی Hard(طلا) تمامش کنید هر ۳ لباس و آن دو حالت همانطور که همه میدانید آزاد میشود.هر مرحله در هر شهر حالت مختلفی از بازی است برای مثال در شهری شما مسابقه فوتسال میدهید و در شهر دیگر مسابقه خیابانی معمولی.شما این حالت را میتوانید آنلاین هم بازی کنید.هیچ چیز خسته کننده ایی در این مسابقات وجود ندارد و همه آن را دوست دارند.Last Man Standing and Futsal Match Type:در Fifa street بازیکن ها از بازی ها و حالت های مختلف لذت میبرند.به عنوان مثال در حالت Last man standing هر بازیکنی که یک گل بزند از زمین بازی خارج شده و هر تیمی که زودتر بازیکنانش از زمین خارج شود برنده است.این بازی ها فقط با دفاع قوی و محکم میتواند به سرانجام برسد.نوع بازی بعدی مسابقه فوتسال استدر واقع در این بازی ها اوت وجود دارد و در مکانی سرپوشیده انجام میگیرد.Hit the Street Mode:شما فضای خود را در این بازی دارید و بهترین مثال این حرف Hit the street mode است.این حالت اجازه می دهد شما به شیوه ای که آرزو دارید و میخواهید بازی کنید پس اگر شما دوستی در خانه دارید میتوانید با هم بروید هر حالت که دوست دارید بازی کنید.Graphics and Visuals:فیفا استریت گرافیکی فوق العاده دارد.قیافه تمامی بازیکنان با همتایان اصلی آن ها یکی است.استادیوم و مکان های اطراف بازی همه بسیار طبیعی و زیباست.موسیقی بازی بسیار زیبا است و حسی خاص در هنگام بازی کردن به شما می دهد.نتیجه گیری:فیفا استریت قطعا بازی بسیار زیبایی است که بازی آن به تمامی گیمر ها توصیه میشود.این بازی یک بازی است که اگر طرفداران فوتبال آن را بازی کنند قطعا راضی خواهند شد.گیم پلی:۹موسیقی:۱۰گرافیک:۱۰نمره کلی:۹٫۵پرهام برازنده(sandman 360)امیدوارم لذت برده باشید.
|
|
|
نامهبازی: اسطوره ها همیشه در یادها خواهند ماند |
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:26 PM - انجمن: نقد و بررسی
- پاسخ (2)
|
|
بنام خدا
برگ دفتر خاطرات گیمی خود را که ورق می زنیم در جای جای صفحات آن نام بازیهایی نقش بسته اند که یاد آور لحظه هاییست که ما را با خود همسفر جاد ه هایی کرده اند که مقصدش سرزمینی است به اسم عشق های ماندگار. این عناوین فراموش نمی شوند چرا که همین ها هستند که گذشته ی ما را به مانند نقاشی توانا رنگارنگ کرده اند. این ها شایسته ی احترام وتکریم هستند .سازندگانش را باید ستود و به خودمان باید ببالیم که توفیق تجربه ی آن ها داشته ایم . تعداد آنها بسیار زیاد تر از آن است که در یک یا دو مقاله بیان شوند . پس به ناچار مجبور شدم چند شاخه گل از گلستان بی پایان نسل گذشته بچینم تا شاید عطر خوش بویشان شما را شاد کند.البته اگر این مقاله مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد باعث افتخار است که آن را ادامه بدهم واز شاهکارهای بیشتری یاد کنیم.
MAFIA1.
.
راننده ی یک تاکسی در یک شب سرد پاییزی در سال ۱۹۲۹ در انتظار مسافری در خیابانی که سکوت خوش نوا آن رابه بند کشیده ایستاده است. اما این شب سرنوشت سازترین شب زندگی اوست. آینده ی او در این شب بر دفتر سرنوشتش نوشته خواهد شد. در همین حین صدای شلیک گلوله ای سکوت را در هم میشکند وچهره ای غرق در وحشت را برای توماس آنجلو به ارمغان می آورد. دو گانگستری که از دست مهاجمین در حال فرار هستند ویکی از آنها زخمی شده به سمت او می آیند و از او چیزی را میخواهند که جز آن انتظارش نمی رفت. تامی آنها را فراری میدهد و به مقصدشان می رساند و بابت این کمک مبلغ هنگفتی دریافت میکند آنها به وی پیشنهاد همکاری میدهند اما تامی بدون لحظه ای تردید آن را رد میکند.او همه چیز را فراموش کرده وبه زندگی عادی خود ادامه میدهد اما همه چیز به خوبی پیش نمیرود.در یکی از روز ها چند نفر به او حمله ور میشود وی که در خود توانی برای دفاع نمیبیند به ناچار فرار را بر قرار ترجیه می دهد و تنها جایی که میتواند به آنجا پناهنده شوند همانجایی است که در آن شب آن دو نفر را آنجا برد. او برای حفظ جان خود مجبور میشود پیشنهاد آن ها را بپذیرد و عضو گروهی شود که مردم آنها را مافیا می نامند! او کار خود را با چند ماموریت ساده شروع میکند ولی کم کم مهارت وتوانایی های خود را به رخ میکشد و اعتماد سالیاری رییس این باند مافیایی را جلب میکند وجزو ارکان اصلی این گروه می شود.داستان این بازی به شکل حیرت انگیزی زیبا وجذاب بود . داستانی که به لطف شخصیتهایی فراموش نشدنی نظیر پالی سام فرانک سالیاری وینچنزو موریلو و…زیبا و افسانه ای روایت می شود.این بازی را از هر جهت که بررسی کنیم فوق العاده بود.شهر LOST HEAVEN به زیبایی طراحی شده بود واحساس حضور در دهه ی چهل قرن بیستم را به شما منتقل می کرد.گرافیک بازی هم زبان را به تحسین وا میداشت وبر زیبایی های بازی می افزود. مراحل بازی به قدری زیبا ومتفاوت بودند که هنوز گذشت ۱۰ سال باعث نشده فراموششان کنیم .از مرحله ی مسابقه گرفته تا فراری دادن فرانک و سرقت از بانک. همه و همه زیبا بودند و وسواس سازنده ای اهل کشور چک را میتوان در سراسر آن احساس کرد.شاید تنها ایرادی که به بازی بتوان گرفت ماموریتهای فرعی بود که اصلا نداشت.البته اگر بازی را تمام میکردید در قسمتی از منو بخشی وجود داشت که چند کار جانبی میشد انجام داد که البته چندادن جالب نبودند.لازم به توضیح است که بعد از دو سال نسخه های هم برای کنسولهای XBOX و PS2 عرضه شد که در مقایسه با نسخه ی PC کیفیت پایینتری داشت. به هر حال اثری که استودیوی SOFTWORKS ILLUSION خلق کرد چیزی جز شاهکار نبود.MAFIA:HEAVEN LOST OF CITY هرگز فراموش نمیشود.RESIDENT EVIL 4.
.
یکی از مفاخر صنعت گیم سری بازی رزیدنت اویل می باشد که از اولین شماره ی خود طرفداران فراوانی برای خود جذب کرد شماره های اول آن بر مبنای دوربین ثابت وفضا سازی به شدت ترسناکش توانسته بود سر دمدار ژانر وحشت بشود و در کنار آثار موفقی نظیر سایلنت هیل و تنها در تاریکی این ژانر را در اوج نگه دارند. اما استاد نابغه شینجی میکامی در چهارمین شماره ی اصلی این بازی تحولی بزرگ خلق کرد وبا تغییر سبک آن واستفاده از دوربین پشت شانه وبه عبارتی سوم شخص حماسه ای دیگر خلق کرد ویکی از موفقترین شماره های اویل را به وجود آورد.هر چند که از حس ترس بازی کاسته شد اما بازی از هر لحاظی موفق بود . لیون قهرمان محبوب در این بازی برای یافتن اشلی دختر رییس جمهور عازم روستایی میشود که در آن راهی برای بازگشت نیست. اتفاقات به خوبی پیش نمیرود و لیون درگیر حوادثی میشود که هرگز فکرش را نمیکرد .وی با افرادی نظیر ایدا وانگ و جک کرازر روبرو میشود و قدم در مکانهایی میگذارد که در آنها مرگ انتظارش را میکشد . سیستم مبارزات بازی به شدت جذاب و حرفه ای بود و یک تغییر مثبت به حساب می آمد که البته به مذاق طرفداران شماره های قبلی خوش نیامد. بازی از لحاظ مبارزه هیچ گونه کم وکسری نداشت و به لطف وجود غولاخرهای متنوع و جذاب زیباتر هم میشد.سیستم آپگرید سلاح وخرید وفروش آیتمها از فروشنده ی مرموز هم به خوبی پیاده شده بود.در زمینه ی گرافیکی وصداگذاری هم بازی با شکوه بود و رضایت همه را جلب کرد. بخش کمپین فوق العاده ومرسناریس عالی کاری کردند که این بازی ماندگار شود وهنوز هم پس از گذشت سالها از بازی کردن آن سیر نشد. این بازی شایسته ی احترام است وبه خاطر آن باید به کپکام آن سالها ومیکامی تبریک گفت.GOD OF WAR1
.
.
در شروع بازی مردی را میبینیم که بر فراز کوهی قصد دارد خود را به دریا بسپارد. او کیست؟؟ نامش کریتوس(البته KRATOSنه این KRITOOS سایت خودمون!) است میگویند خیلی قوی است.پس چرا میخواهد خود کشی کند؟؟ چون زن وبچه اش را زده کشته!. چرا؟؟ بگذار از اول بگویم .این مرد کچل که میبینی روزگاری فرمانده ای سلحشور بود هیچ کس یارای مقابله با او را نداشت. هر نیرویی که در مقابل او قد علم میکرد به مانند پشه ای که در زیر پشه کشی له شده پرچ میشد.اما در یکی از نبردها او ویارانش در مقابله لشکری از بربرها شکست سختی میخورد. او که نمیخواهد نبرد را ببازد چاره ای ندارد جز اینکه رو به سوی آسمان کند واریس خدای جنگ را صدا کند واز وی کمک میخواهد.اریس هم به شرط اینکه کریتوس از این به بعد رهرو او باشد قبول میکند وبه وی تیغ های بی نظمی را میدهد.کریتوس هم جان دوباره ای گرفته وتمامی بربرها را با خاک و خون یکسان میکند. از این به بعد کریتوس بر تمامی شهر ها میتازد وخون به پا میکند.اما در یکی از روستاهایی که به شغل شریف خود یعنی سلاخی کردن انسانها ی بیگناه مشغول است ناگهان متوجه میشود که دو نفر از کسانی که کشته است زن وبچه اش می باشد .حالا او خشمگین تر از قبل در پی انتقام از اریسی است که باعث وبانی همه ی کشتارهای کریتوس شده است. اما توان مقابله با او را ندارد.پس باید در پی جعبه ای باشد به اسم پاندورا که با قدرت آن میتواند هر خدایی مثل اریس را نابود کند.با هر زحمتی که شده وبا کش وقوس های فراوان به این جعبه رسیده وبا کسب قدرت از آن به مبارزه با اریس میرود ودر یک نبرد جانانه او را به دیار باقی می فرستد و حال اندکی از خشم شعله ورش کاسته شده اما کماکان خاطره ی مرگ زن و بچه اش او را آزار میدهد. به همین خاطر الان میخواد خودشو بندازه پایین! یعنی واقعا میندازه؟؟ آره…ببین…انداخت…وایسا …یکی گرفتتش…اون کیه؟؟ هه…آتنا…این دیگه کیه؟؟ خوب الهه ی دانایی….چرا نذاشت کریتوس خودشو بکشه؟…خودت میشنوی داره چی میگه. میگه …کریتوس تو الان لایق جانشینی اریس هستی .تو باید خدای جنگ باشی!… کریتوس هم که عقلش پاره سنگ بر نداشته که قبول نکنه…. حماسه ای که بر روی کنسول PS2 شروع شد حماسه ای است عظیم که هنوز هم این حماسه ادامه دارد .سونی با این اثر ابر شاهکار انقلابی به پا کرد و سری بازی های H&S را چندین قدم به جلو راند. سیستم مبارزات عالی که هنوز هم کسی نتوانسته به آن برسد واقعا زیباست.نبرد های عظیم با دشمنان وغولاخر هایی که در این بازی تجربه کردیم هنوز هم مزه ی آن در زیر زبانمان است.گرافیکی که قدرت کنسول سونی را به رخ کشید وهمه را مات ومبهوت کرد.روی هر بخش بازی که دست بزنید فریاد آفرین به گوش میرسد .از داستان نفسگیر تا آهنگهای شنیدنی بگیرید تا گیم پلی مجذوب کننده. چه قبول کنید چه قبول نکنید این بازی یک اسطوره است.با تشکر
|
|
|
انتقامجو در برزیل |
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:24 PM - انجمن: نقد و بررسی
- بدون پاسخ
|
|
از آخرین دیدار ما با مکس سال های مدیدی است که می گذرد. کم نبودند افرادی که برای دیدار دوباره با این شخصیت به یاد ماندنی، در طول تمامی این سال ها لحظه شماری می کردند. از واگذاری حق ساخت بازی از Remedy به Rockstar گرفته تا تغییر شکل ظاهری مکس، وقایعی بودند که در کنار اخبار ساخت نسخه سوم بازی، هرازگاهی به گوش می رسیدند. در کناراین موارد، ابراز نگرانی و اعتراضات طرفداران این سری که ماجرای عرضه Max Payne 3 را پیچیده تر می کرد، دست به دست دیگر مشکلات در عرضه بازی داد تا بیش از پیش موجب پر حاشیه تر شدن بازی شود. امّا بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ سومین نسخه مکس پین یک بازی بسیار خوب است که قطعا هم هواداران و هم دیگر بازیباز ها را از خود راضی نگاه خواهد داشت.
از آخرین دیدار ما با مکس سالهای مدیدی است که میگذرد. کم نبودند افرادی که برای دیدار دوباره با این شخصیت به یادماندنی، در طول تمامی این سالها لحظه شماری میکردند. از واگذاری حق ساخت بازی از Remedy به Rockstar گرفته تا تغییر شکل ظاهری مکس، وقایعی بودند که در کنار اخبار ساخت نسخه سوم بازی، هرازگاهی به گوش میرسیدند. در کناراین موارد، ابراز نگرانی و اعتراضات طرفداران این سری که ماجرای عرضه Max Payne 3 را پیچیدهتر میکرد، دست به دست دیگر مشکلات در عرضه بازی داد تا بیش از پیش موجب پر حاشیهتر شدن بازی شود. امّا بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ سومین نسخه مکس پین یک بازی بسیار خوب است که قطعا هم هواداران و هم دیگر بازیبازها را از خود راضی نگاه خواهد داشت.روایت داستانی عالی، دیالوگهای زیبا در بین بازی و مونولوگهای فوق العاده مکس در شمارههای اول و دوم بازی، سبب این شد تا Sam Lake از سوی همه مورد ستایش قرار گیرد. با توجه به این که امتیاز ساخت بازی از خالق آن یعنی استودیوی Remedy به Rockstar رسید، از همان ابتدا ابهاماتی راجع به داستان شماره جدید و نویسنده آن پدید آمد. بالاخره Dan Houser که به سبب داستانسرایی برای عنوانهای بزرگی همچون سری GTA و یا Red Dead Redemption میتوان از او به عنوان یکی از قویترین نویسندگان در صنعت بازیهای رایانهای نام برد، به همراه تیم خود مسئولیت نوشتن داستان Max Payne 3 را بر عهده گرفت و بالتبع، سبک داستاننویسی خود را نیز وارد بازی کرد. به طوری که در طول بازی، شباهتهای بارزی به خصوص روند داستانی به دیگر بازیهای Rockstar به سادگی قابل مشاهده است و به طور کلی میتوان وقایع موجود در بازی را قبل از به وقوع پیوستن آنها پیشبینی کرد.
پس از گذشت هشت سال از وقایع نسخه دوّم، مکس در طی این سالها پیر و شکسته شده و به مصرف قرص و الکل روی آورده است. طی اتفاقاتی که در New York میافتد، مکس پسر رییس یکی از باندهای مافیایی را میکشد و در همین حال با دوست قدیمی خود Raul Passosدیدار میکند. او که دیگر انگیزه و دلیلی برای ماندن در آن شهر ندارد با پیشنهاد Passos به سائوپائولو میرود تا محافظ شخصی خانوادهای ثروتمند شود. باقی ماجرا در راستای همین چهارچوب ادامه مییابد.
وضعیت ظاهری مکس نیز در طول بازی تغییر میکند.
به نظر میرسد داستان کلی بازی به معنی واقعی آن چیزی نیست که مخاطبان مکس پین انتظار آن را میکشیدند و لااقل خود را برای داستانی شخصیتر و عمیقتری از مکس آماده کرده بودند. به هرحال باید این را نیز در نظر گرفت که پرونده داستان کلی مکس در پایان شماره دوم بازی تقریبا بسته شده بود و ادامه دادن آن نیز کمی دور از ذهن به نظر میرسید.
مطمئنا تغییر محیط های تاریک، سرد و بی روح با مکانی گرم، پر نور و شاد میتواند یکی از عللی باشد تا مکس پین آن طور که باید، مورد استقبال هواداران قرار نگیرد. اتمسفر موجود در دو شماره اول به قدری تاثیر گذار بود که میتوان آن را یکی از ارکان اصلی بازی نامگذاری کرد. اما جو تاریک و غمگین کلی بازی باعث شده تا به میزان زیادی همین احساس در این شماره نیز به مخاطب القا شود. به علاوه این که در طول بازی مراحلی وجود دارند که داستانهای قبل از زمان اتفاقات بازی را با همان حس دو نسخه پیشین روایت میکنند.
در کنار چهرهپردازیها و طراحی محیط، یکی دیگر از ویژگیهای برجسته مکس پین های قبلی که در این شماره یافت نمیشود مونولوگها و دیالوگهای ظریف، تاثیرگذار و به یاد ماندنی هستند که در Max Payne 3 اثری از آنها نیست. گرچه تیم سازنده بازی سعی کرده تا با بهره گیری به جا و مناسب از مونولوگها به شباهت بازی با نسخههای پیشین بیفزاید اما متاسفانه تعداد اینگونه دیالوگها و مونولوگهای ناب از چند مورد فراتر نمیرود.
روایت کلی داستان و کاتسینها گرچه دیگر بر پایه نقاشیهای کمیک نیست، اما Rockstar با استفاده از قطعه قطعه کردن تصاویر و نمایش آنها به صورت متحرّک و پویا، سبب آن شده تا این میانپردهها شکلی جذاب و خوشایند را به خود ببینند، در این بین، کلمات و جملات مهم و کلیدی نیز بر روی صفحه درشت نمایان میشوند که در نوع خود جالب هستند.
جدای اعتراضاتی که به بخش داستانی بازی تا حدودی وارد است، تمامی المان های گیمپلی با بهبود نسبی و درست به عرضه در آمدهاند و همین امر باعث شده تا در طول بازی، کاملا حس بازی کردن مکس پین های قدیمی به مخاطب عرضه شود.قابلیت Bullet Time یا همان کند کردن زمان، که به عنوان سمبلی از سری مکس پین نیز شناخته می شود، در صحنههای مناسبی به صورت خودکار فعال میشود. از طرفی پس از پر شدن نوار مربوطه، میتوانید اقدام به استفاده از آن در زمان دلخواه کنید.
کاور گیری، یکی از ویژگیهای مهم اضافه شده به بازی.
سازندگان به موجب جلوگیری از استفاده مکرر از BT و همینطور آسان تر شدن بازی، مکس پین را ضعیف تر کردند اما همین امر و هوش مصنوعی عالی دشمنان دلیلی شده تا مرگ در بازی بیش از حد معمول اتفاق بیفتد. لازم به ذکر است برای بازگرداندن سلامتی، مکس باید همانند گذشته از مسکنهایی استفاده کند که در طول مراحل به دست می آورد و همانند بازیهای امروزی، سلامتی به طور خوردکار پر نمیشود. خوش بختانه MP3 از این حیث به عناوین گذشته خود وفادار است. در نهایت این Set Pieceها هستند که به MP3 نیز راه یافتند و ترکیب آنها با المانهایی چون BT، صحنههای زیبایی را رقم میزند که شاید در هیچ یک از بازیها تا به حال نظیر نداشته باشند. سیستم کاورگیری بازی از فرمول بازیهای سوم شخص پس از Gears of War پیروی می کند. استفاده کردن از قابلیت کاورگیری در این نسخه کاملا قابل پیشبینی بود چرا که عملا این مورد به استانداردی در بازی های اکشن سوم شخص تبدیل شده است و نبود آن در چنین عنوانی، حالتی ناخوشایند به بازی می بخشید. با این وجود Rockstar قبل از این اعلام کرده بود که در صورت تمایل، بازی را بدون کاورگیری نیز می توان انجام داد. اما نکتهای که پیداست، این است که در بازی و خصوصا در نیمه دوم آن، استفاده از سنگر به یکی از کارهای اصلی بازی تبدیل می شود به طوری که بدون آن پیشروی در مراحل ممکن نیست. گرچه اعتدال بین استفاده از BT و سنگرگیری در اوایل بازی امید بخش است، اما در طول بازی به این نتیحه خواهید رسید که کاورگیری حالت پر رنگتری را بهخود میگیرد. با وجود ترکیب کاور گیری و BT، متاسفانه مکانیزم Shoot-Dodge کمرنگتر شده و دیگر کارآیی لازم را ندارد و به نظر میرسد وجود آن در بازی تنها برای رفع تکلیف بوده است. یکی از نکاتی که به تنوع مراحل افزوده است قطعات اسلحههایی به نام Golden Gun است که در هر کدام از مراحل و در نقاط مختلف آن قابل جمع آوریند. این سلاحها پس از تکمیل شدن و یافتن تمامی اجزای درهم ریخته آنها قابل استفاده هستند که نسبت به نمونههای معمولی از قدرت بسیار بیشتری بهرهمندند. به همین سبب گشت و گذار در محیط و تکاپو برای پیدا کردن آن ها، تنوع خاصی را به بازی بخشیده است.
وقتی به زمین میافتید، میتوانید در همان حال به دشمنان تیر اندازی کنید.
بخش مالتیپلیر بازی از آنجایی که داستانی ندارد، از مهمترین اشکال وارده از سوی فنها در امان است. همین باعث میشود تا گیمپلی که به شدت بر روی آن مانور داده شده است بیش از پیش کیفیت بالای خود را به نمایش میگذارد. با انتخاب یکی از دو حالت Free Aim و Soft Lock اولین مرحله از ورودتان به بازی را انجام میدهید. همین تفکیک درست باعث میشود تا بازیکنان به سرورهایی در سطح توانایی خود ملحق شوند. در مرحله بعدی یکی از حالتهای بازی را انتخاب میکنید و در نهایت با گزینش یکی از چهار Class موجود در بازی، کار خود را شروع میکنید. با رسیدن به Level 4 میتوانید تا سقف پنج Class کاملا سفارشی و دلخواه داشته باشید. مطمئنا یکی از جذابترین قسمتهای بخش مالتیپلیر، ساخت Classهای دلخواه میباشد، زیرا که باید فاکتورهایی مانند سرعت دویدن و پرشدن میزان سلامتی را در نظر بگیرید و با استناد به همین ویژگیها، سلاحهای خود را انتخاب کنید. ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این کارها نیازمند پول میباشید. سادهترین روش برای بدست آوردن پول که حتی برای افراد مبتدی نیز آسان میباشد، Loot کردن افراد مرده است. با این حال برای ساختن سریع Class دلخواه، باید به فکر کارهای درآمدزاتری باشید. به همین خاطر در طول هر دوره، یک سری از کارهای چالش برانگیزی نظیر First Kill وجود دارد که با انجام آنها به مقدار بیشتری از این پول خواهید رسید. در ادامه نیز سلاحها و حالتهای جدیدتری قابل دسترس خواهند شد که به طور کامل بازی را از روند تکراری خارج خواهد کرد. قابلیت BT نیز در این بخش قابل دسترسی میباشد و میتوانید به هنگام درگیریها از آن استفاده کنید. در هر بار استفاده از این قابلیت، علاوه بر Slow Motion شدن، هاله قرمز رنگی صفحه را میپوشاند که در واقع به شما هشدار میدهد که کسی این قابلیت را فعال کرده است. میزان سلامتی نیز بر خلاف حالت Single Player به صورت خودکار پر میشود. در پایان نیز بازیکنان با انتخاب یکی از Mapهای پیشنهاد شده، منطقه بعدی را برای بازی انتخاب میکنند. ساخت آواتار شخصی نیز یکی از سایر ویژگیهای بخش آنلاین میباشد که تا حدودی شما را یاد بازیهای RPG میاندازد. در قالب همین آواتارها به چهرههایی بر خواهید خورد که مطمئنا برایتان جذابیت خاصی دارد. با ملحق شده به Crewها نیز میتوانید بازی را از زاویهی دیگری تجریبه کنید. هر بازیکن در آن واحد میتواند در 5 Crew مختلف عضو باشد.
Set Piece ها نیز راه خود را به MP3 باز کردند.
علاوه بر قسمت جذاب و متفاوت مولتی پلیر بازی، بخش آرکید نیز می تواند برای مدتی توجه شما را به خود جلب کند. این بخش با دارا بودن Modeهایی نظیر (New York Minute که اغلب طرفداران با آن آشنا هستند) برای مدت زمان کوتاهی سرگرم کننده است. با این حال داستان به همین جا ختم نمیشود. گیم پلی بازی به قدری پرکشش و انعطافپذیر میباشد که که به جرات میتوان گفت یکی از بهترین سیستم و چیدمان را در خود می بیند. وجود برخی از نوآوریها در زمینه گیمپلی باعث شده است تا بازی از حالت تکراری که در بازیهای مشابه دیده میشود، متمایر شود. برای مثال مکس بعضا بعد از استفاده از Shoot Dodge بر زمین میافتد که بر خلاف بازیهای مشابه بدون اینکه به سرعت از زمین بلند شود، در همان حالت نیز میتواند با تیر اندازی یه جهتهای مختلف، دشمنان خود را از پای در آورد. علاوه بر واقعگرایی و هیجانی که این مکانیزم به شما میدهد، این حالت نوعی ناامنی و در معرض خطر بودن مکس را دو چندان میکند. به همین دلیل با وجود اینکه تیر اندازی به دشمنان راحتتر است، مرگ نیز به سرعت به سراغ مکس میآید. از طرفی وجود مبارزه تنبهتن نیز در روند گیمپلی تاثیر بسزایی در تنوعبخشی به سیستم مبارزات کردهاست و بر جذابیت آن افزوده است. قابلیت Last Man Standing نیز از آن دسته ویژگیهایی است که به طرز هوشمندانهای به بازی اضافه شدهاست، به این ترتیب که بازیباز پس از از دست دادن کامل سلامتی خود و در صورت داشتن دست کم یک مسکن، میتواند شانسی دوباره برای احیای خود داشته باشد و با کشتن شخصی که آخرین تیر را به طرف شما شلیک کرده است، بازی را ادامه دهد. صحبت از اسلحه شد؛ در MP3 فقط قادر به حمل 3 نوع اسلحه خواهید بود. دو نوع اسلحه سبک و یک اسلحه سنگین. این امر به به واقع گرایانهتر شدن بازی افزوده است و جای شبهه را برای این موضوع از میان برده است. البته لازم به ذکر است که هنوز هم در دست داشتن دو اسلحه در دستهای مختلف و استفاده همزمان از آن ها در بازی وجود دارد. رندر شدن همزمان گلولهها و حضور داشتن آنها در محیط و همچنین تاثیرات آنها بر هر کجا از بدن دشمنان یکی دیگر از بخشهایی بود که پیش از عرضه بازی نیز به دفعات بر آن اشاره شده بود.خوشبختانه تمامی گفتههای پیش از عرضه به درستی در بازی پیاده شدهاند و به خوبی به چشم میآیند. در کنار گیم پلی خوب MP3، چیزی که تجربه آن را بهتر از بازی های دیگر میکند چالشهایی است که در طول مراحل بازیبازان با آن ها مواجه خواهند شد. هوش مصنوعی عالی و تفکیک این مورد در دشمنان مختلف (برای مثال هوش مصنوعی افراد خطرناکتر، بسیار بهتر است) حاکی از آن است که قطعا MP3 در درجه های سخت تر به معنای واقعی چیزی است که یک بازی کننده Hardcore انتظار آن را دارد.
جلوه های بصری عالی است.
گرچه موتور گرافیکی RAGE (مخفف Rockstar Advanced Game Engine) صرفا برای ساخت بازی های Open-World مختصRockstar ساخته شده بود اما نمایش انیمیشنهای فوق العاده، تخریبپذیری عالی و دیگر موارد فیزیکی و بصری موجود، باعث شده تا بتوان از آن به نیکی یاد کرد. همینطور نورپردازی عالی که درمحیطهای گوناگون به چشم میخورد گواهی دیگر بر زیباتر دیدهشدن بازی است. از نکات قابل توجهی که در بازی به چشم میخورد، عرق کردن مکس میباشد. برای این کار مکانیزم دقیقی در بازی در نظر گرفته شده است؛ به طوری که از ناحیه زیر گردن شروع میشود و پس از مدتی تمامی پیراهن او را فرا میگیرد. در مجموع پیادهسازی خوب تکنیکهای گرافیکی و دلایل دیگری که پیش از این به آن ها اشاره شد موجب این میشود تا کمبودی در بخش گرافیکی دیده نشود و جزو بازیهای موفق از نظر جلوههای بصری قرار بگیرد.
Rockstar در حین کاتسینهای بازی تلاش کرده است تا به طور کامل، حالات روحی و روانی نامساعد مکس را به همراه اعتیاد و وضعیت آشفته او به تصویر در بیاورد. به این منظور سازندگان در طول پخش این کاتسینها به وسیله افکتهای Noiseدار این وضعیت را به نمایش در میآورند. متاسفانه این افکتها به شدت به کیفیت پخش ویدئوها آسیب میرسانند و دیدن این افکتها که بیشتر شما را به یاد بازی Kane and Lynch 2 میاندازند، چندان خوشایند نیست. البته به جز مواردی خاص استفاده از این افکت ها به چشم نمیآید و نمیتوان چندان به آنها خرده گرفت.
در اولین معرفی MP3 توسط Rockstar، خبرهایی مبنی بر این که صداپیشگی مکس در MP3 بر عهده James McCaffrey نخواهد بود، به گوش میرىسید. خوشبختانه James McCaffrey در این قسمت از بازی نیز حضور موثری دارد و خود نقش به سزایی را در وفادار بودن بازی به شماره های قبلی ایفا میکند. در کنار صداپیشگی خوب شخصیتها، موسیقیهای دلنشین و زیبایی نیز شنیده میشوند که همه در قالب تم اصلی مکس پین اجرا شدهاند.
در آخر باید به این اشاره کرد که با وجود وقفه بلند مدت موجود در عرضه شماره جدید Max Payne و ساخته شدن آن توسط استدیویی دیگر، به نظر میرسد Rockstar به خوبی از پس ساخت آن بر آمده است و با وجود نواقص در خلال داستان، توانسته گیم پلی و سبک گرافیکی گذشته را به خوبی به نسل حاضر منتقل کند تا بتوان از تجربه آن به عنوان یک دنباله خیلی خوب و یک بازی مستقل عالی نام برد.
|
|
|
نسل بعدی را رو کنید |
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:23 PM - انجمن: نقد و بررسی
- بدون پاسخ
|
|
اخیرا، بین منتقدان و خبرنگاران صنعت بازیهای رایانهای بحثی در گرفته است در رابطه با اینکه آیا سال 2011 دستاوردی برای صنعت بازی داشته است و سال خوبی بوده یا نه.
یکی از موضوعاتی که در این زمینه مورد بحث قرار گرفته است این است که عدهای میگویند در سال 2011 هیچگونه نوآوری و ابداعی انجام نشده است، و این نقطه منفی برای صنعت گیم و سال 2011 به شمار میرود، در حالی که گروه مقابل اعتقاد دارند که بازیها و صنعت بازیسازی آنقدر پیشرفت کرده اند که جای هیچگونه نوآوری نمانده است و هر بازیای که شما بخواهید بسازید، در قالب همین ژانرها و ساختارها خواهد بود.
البته این ایرادی نیست که تنها منتقدان و یا گیمرها به صنعت بازی وارد کنند، بلکه حتی اقتصاددانان نیز در گزارش مخصوصی که منتشر نمودهاند اعلام کردهاند که صنعت بازی و بازیسازی، صنعتی پر از ریسک با سود کم است که همین سود کم نیز فقط به عده خاصی تعلق میگیرد. به همین دلیل سازندههای بازی سعی میکنند تا مطمئن به موفقیت بازی نیستند، آن را نسازند. به همین دلیل با احتیاط بیشتری کار میکنند و بیشتر در قالبها و ژانرهایی دست به ساخت بازی میزنند که امتحان خود را پس داده و موفقتر بودهاند.
به نظر میرسد که حرف گروه اول درستتر است. خیلی وقت است که بازیهای کامپیوتری دیگر آن حس مخصوص دنیای خود را به ما نمیدهند. زمانی بود که میشد با اجرا کردن بازیهای مانند Doom یا Mario 64 و یا Guitar Hero خود را در دنیایی نو و متفاوت میدیدیم و فکری جدید و نو در پشت این دنیا پنهان بود. در حالی که اخیرا به نظر میرسد بازیهای کامپیوتری تفاوت چندانی در اصل ندارند، بلکه فقط ظاهرشان با یکدیگر متفاوت است. مخصوصا سالی که گذشت.
به عنوان مثال به بازیهای خوب و ممتاز امسال که جدید بوده و دنباله یک سری نبودهاند نگاهی بیندازید: Rage، Dead Island،Shadow of the Damned،Brink،Homefront و Bulletstorm. این تنها بازیهایی هستند که عضوی از یک سری نیستند و در لیست حدودا 50 تایی بهترین بازیهای سال 2011 قرار میگیرند. خوب، ما اینجا چه داریم؟ یک FPS،Zombie game،Zombie game،FPS،FPS و FPS. جالب است، نه؟ البته در این لیستی که گفته شد، بازی دوست داشتنی و بدیع L.A Noire در نظر گرفته نشده بود. شاید بتوان L.A Noire را تنها بازی جدید سال 2011 در نظر بگیریم.
نکتهای که به نظرم باید متذکر شد این است که، این جرو بحث و مجادله، دلیل بر این نیست که بازیها کیفیت خوبی ندارند و یا جذاب نیستند، من همین الان میتوانم لیستی از بازیهای خوبی که واقعا ارزش داشتند و لذت بخش بودند را نام ببرم. اما مسئله این جاست که این بازیها دستاوردی نداشتند، تکراری جدید بودند از بازیهای گذشته و قدیمی. جر و بحث ما سر آن حس هیجان و شگفت زدگیای است که هنگام بازی به ما دست میداد.
بهترین مثالی که در مورد این حس و بازیهایی که این حس را به ما میدادند، میتوان زد بازی Katamari Damacy است. در این بازی شما باید توپی را هدایت کنید که اشیاء کوچکتر از خود را جذب میکند و بزرگتر میشود. اولین باری که به اندازهای رسیدم تا بتوانم جسمی را که در گذشته بزرگتر از من بود را به خودم جذب کنم، واقعا هیجان زده شدم. این بازی کاملا من را تحت تاثیر قرار داد. چیزی که در آن زمان طبیعی بود. اصلا برای من مهم نیست که امسال دستاوردی داشته است یا نه، فقط یک سوال دارم، چرا نمیتوان همان گونه که در گذشته میشد با بازیها ارتباط برقرار کرد؟
بعد از اندکی تامل در این موضوع، به نظر میرسد بهترین راه برای به وجود آوردن همان حس خوب و هیجان انگیز، فعالتر کردن بازیبازها در جریان بازی است. یعنی بازیها به گونهای ساخته شوند تا گیمر بتواند آنها را حس کند و خود را در دنیای آنها بیابد. گرافیکهای سه بعدی توانستند انقلابی در این زمینه به وجود آورند. چرا که محیط واقعیتری را به شما معرفی میکردند و شما میتوانستید خود را در بازی تصور کنید. یا مثلا آنلاین شدن بازیها نیز همین کارکرد را داشت، شما دیگر با هوش مصنوعی از قبل تعیین شده رقابت نمیکنید، بلکه با آدمهایی که مانند خودتان فکر میکنند بازی میکنید. یا حتی کنترلرهای آنالوگ نیز شما را اندکی به دنیای بازیها نزدیکتر کردند.
ولی کنترلرها و سنسورهای حرکتی بهنظر نتوانستند خیلی تغییری ایجاد کنند، مخصوصا با توجه به قیمتشان. درست است که آنها بازیباز را بیشتر درگیر میکنند، اما ارتباط با بازی را کندتر میکنند. شاید آیفون در این زمینه بهتر عمل کند، اما مشکلی که وجود دارد این است که در آی فون و گوشیهای هوشمند و تبلت ها، همه چیز پشت لایهای از شیشه قرار دارند، و لمس شیشه با دست به انسان یادآور میشود که این یک بازی و یک دنیای مجازی است.
خوب راه حلی که به نظر من میرسد این است که دیگر با کنسولها بازی نکنم. شاید روزی از خواب بیدار شویم و ببینیم که مایکروسافت و سونی نسل بعدی را معرفی کردهاند و کنسولهایی فراتر از حد انتظار رونمایی کردهاند. اما برای من مهم نیست که زمانی این اتفاق خواهد افتاد یا نه. هم اکنون بازیها باید جهشی داشته باشند و کنسولهایی با قدرت بیشتر ساخته شوند تا ظاهر بازیها حداقل به همراه فکر پشت آنها پیشرفت کند.
بنابراین تا زمانی که نسل بعدی رونمایی شود، من یک PC نو و پرقدرت خواهم خرید، زیرا صبر من تمام شده است. کامپیوتر شخصی کنسول بعدی من خواهد بود تا بتلفید را با بهترین تنظیمات اجرا کنم و در مه بازی غرق شوم و یا از تپهای در اسکایریم پایین بروم و پایین تپه واقعا یک مزرعه را ببینم، نه بافتی از پیکسلها که باید جلوتر بروم تا تبدیل به یک مزرعه شوند. شاید PSN یا Xbox Live نداشته باشم، اما Steam را دارم که میتواند به خوبی آن دو باشد.
در نهایت، باید بگویم که من خواهان بازیهایی با گرافیک بهتر هستم. به این دلیل که پیشرفت گرافیک، یک شروع برای پیشرفت بقیه وجهها نیز هست و به این دلیل که لذت بیشتری میتوان از بازیها برد اگر شباهت بیشتری به دنیای واقعی داشته باشند.
|
|
|
Best Graphics Cards For The Money | راهنمای خرید کارت گرافیک ویژه |
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:21 PM - انجمن: سخت افزار
- پاسخ (14)
|
|
شما چه میزان از وقت خود را صرف جست و جو برای خرید قطعه سخت افزاری رایانهتان میکنید؟ تا چه حد به کارائی قطعه خریداری شده حساسیت نشان میدهید؟ به دنبال خرید بهترین گزینه با توجه به بودجه پرداختیتان هستید؟ با ما باشید تا بهترین راه را به شما نشان دهیم.
در این مقاله سعی داریم به بررسی بهترین کارتهای گرافیک موجود دربازار بپردازیم. در هر بازه قیمتی بهترین انتخابها را با توجه به نسبت بازده به هزینه پرداختی در اختیارتان گذاشته و از هر انتخاب چند برند موجود در بازار کشور را به همراه قیمت آنها ذکر میکنیم. تعدادی از کارتهای اشاره شده به تازگی عرضه شده و تقریبا کمیاب میباشند. قیمت این کارتها را به ناچار به نرخ مرجع (دلار) اعلام میکنیم. جزئیاتی را نیز از هر کارت معرفی شده مطرح میکنیم. در این ماه شاهد عرضه غول گرافیکی جدید انویدیا یعنی GTX 680 بودیم. اولین کارتی که از معماری نسل بعد انویدیا، Kepler، در آن استفاده شده است. GK104 اولین چیپست این معماریست که قلب تپنده GTX 680 بوده و به آن لقب سریعترین کارت تک پردازندهای (تکGPU) دنیا را بخشیده است. GTX 680 از 192 cuda core و 1536 واحد سایه زنی به علاوه 128 واحد تکسچر بهره میبرد. برای درک این اعداد و ارقام و پی بردن به قدرت فوقالعاده 680، جالب است که بدانید تعداد واحدهای سایه زنی برای برادر کوچکتر این کارت، GTX 580، نصف این مقدار و تعداد هستههای کودا 1/3 مقدار اشاره شده برای 680 بوده است. بازار شایعات در رابطه با دوهستهایهای این سری همچنان داغ مانده است.
با ورود اعضای جدید خانواده سری 7000 شرکت AMD نیز این سری جان تازهای به خود گرفته است. کارتهای 7850 و 7870 ای ام دی رقابت را در محدوده کارتهای Hige-Level برای دشمن سنتیاش، انویدیا، دشوارتر از قبل کرده است.نکاتی که قبل از خواندن مقاله باید بدانید:
[][]مخاطب مقاله و لیست تهیه شده، آن دسته از افرادی هستند که از رایانه خود بیشتر برای پرداختن به بازیهای رایانهای استفاده میکنند. کاربرانی که نسبت به هزینه پرداختی بیشترین کارائی را انتظار داشته و به بیانی دیگر بیشترین بازده (فریم گیری) را در بازیها انتظار دارند.
[][]در برخی محدودههای قیمتی، استفاده از دو کارت یکسان با استفاده از تکنولوژی SLI و یا CrossFire پیشنهاد شده است. چنانچه تصمیم بر استفاده از این آیتم دارید به نکاتی از قبیل: پشتیبانی بورد اصلی دستگاه از SLI و یا Crossfire (بهره گیری مادربورد حداقل از دو پورت Pci_E )، میزان پاور (منبع تغذیه) دستگاه، فضای کافی برای نصب دو کارت و همچنین امکانات لازم برای دفع گرمای تولیدی توجه داشته باشید.
[][]انتخاب های صورت گرفته را به ترتیب اولویت، با عنوان پیشنهاد اول و دوم، و پیشنهادافتخاری اول و دوم مطرح کرده ایم.
[][]قیمتهای ذکر شده تا قبل از نوشتن این مقاله صادق بوده و ممکن است در روزهای آتی تغییراتی را به همراه داشته باشند.
[][] انتخابهای صورت گرفته، صرفا نظر شخص نویسنده نبوده و تیمی متخصص بر آنها نظارت داشتهاند. Radeon HD 6670
عملکرد مطلوب در رزولوشن 1050×1680 در اکثر بازی ها
البته کارت قدیمی تر 5670 نیز انتخاب بدی به نظر نمی رسد اما با وجود سرعت هسته بالاتر و واحد سایه زنی بیشتر در 6670، انتخابی شایسته تر از آن وجود نخواهد داشت.
قیمت در بازار :
Club 6670 1GB : 160.000
XFX 6670 1GB : 165.000
Gigabyte 6670 1GB : 165.000
Asus 6670 1GB OC : 205.000
پیشنهاد دوم : GeForce GT440 GDDR5
عمکرد مطلوب در زولوشن 1050×1680 و بازده مناسب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
GT440 از چیپ GF108 بهره می برد که اگرچه در مقایسه با پردازنده های گرافیکی Turk شرکت AMD، ضعیف تر بوده اما با وجود مقدار حافظه GDDR5 بالا و قیمت کمتر نسبت به رقیب، رقابت تنگاتنگی را با 6670 داشته است.
قیمت در بازار :
Club GT440 1GB : 120.000
Club GT440 2GB : 150.000
Gigabyte GT440 1GB : 125.000
Asus GT440 1GB : 155.000
Radeon 6770/5770
عملکرد مطلوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
5770 از بهترین انتخاب ها در این محدوده قیمت خواهد بود. کارتی که کارائی به مراتب بیشتری را در مقایسه با GTS 450 از خود به نمایش می گذارد. این بهترین انتخاب برای سیستم های متوسط( Main-Stream) خواهد بود.
قیمت در بازار :
Club 5770 1GB : 190.000
XFX 6770 1GB : 260.000
Asus 6770 DC 1GB : 265.000
HIS 6770 1GB : 275.000
پیشنهاد دوم: Radeon HD 7750
عملکرد مطلوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
از نکات مثبت این کارت، تامین برق مورد نیاز خود تنها از طریق Slot بورد اصلی بوده که نیاز شما را به داشتن یک پاور با پورت PCI-e مرتفع می کند. متاسفانه قیمت کارت 7750 به دلیل تازگی در عرضه، به طور دقیق مشخص نیست.
قیمت در بازار جهانی : 110 دلار
بهترین کارت در محدوده 270 تا 300 هزار تومان( حدودا 130 دلاری)
Radeon HD 6790
عملکرد مطلوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
6790 از DirectX11 پشتیبانی کرده به علاوه از قابلیت نمایش تصویر بر روی چند نمایشگر و از طریق ویژگی Eyefinity نیز بهره می برد. کارت مذکور امکاناتی از جمله قابلیت پردازش و تطبیق با صدای کیفیت بالا( Dolby Tru HD و DTS HD Master Audio) نیز دارا می باشد.
قیمت در بازار:
Club 6670 1GB : 270.000
Sapphire 6670 1GB : 280.000
XFX 6670 1GB : 300.000
بهترین کارت در محدوده 300 تا 320 هزار تومان( حدودا 140 دلاری)
Radeon HD 6850
عملکرد مطلوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها
با اینکه GTX460 نیز در این بازه قرار می گیرد اما برگ برنده، فاکتور قیمت، در دست 6850 است. کارت AMD حدود 20 دلار از رقیب خود ارزانتر بوده به علاوه تکنولوژی Eyefinity ای ام دی را نیز به خوبی به اجرا در می آورد. هر دویِ این کارت ها توانایی تطابق با HD Audio را داشته و از DX11 نیز به خوبی پشتیبانی می کنند.
قیمت در بازار:
Sapphire 6850 1GB : 300.000
Club 6850 1GB : 305.000
Gigabyte 6850 1GB : 330.000
Radeon HD 6870
عملکرد بسیار خوب در رزولوشن 1200×1920
در محدوده قیمت اشاره شده 6870 ای ام دی و GTX 560 انویدیا قرار می گیرند. گرچه کارت شرکت AMD از معماری قدیمی تر این شرکت یعنی VLIW5 استفاده کرده و حتی توان بیشتری را از منبع تغذیه استفاده می کند اما بازده به مراتب بیشتری در بازی های اول شخص(FPS) نسبت به GTX 560 از خود نشان می دهد.
قیمت در بازار:
Club 6870 1GB : 365.000
پیشنهاد دوم : GeForce GTX 560
عملکرد بسیار خوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها
GTX 560 نیز از بهترین های این محدوده قیمت محسوب می شود.
قیمت در بازار:
EVGA GTX 560 1GB : 370.000
Palit GTX 560 1GB : 375.000
Asus GTX 560 1GB DC : 415.000
بهترین کارت در محدوده 480تا 510 هزار تومان( حدودا 220دلاری)
GeForce GTX 560 Ti
عمکرد عالی در رزولوشن 1200×1920و بازده مطلوب در رزولوشن 1600×2560در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
560 Ti با غلبه بر 6950 ای ام دی توانست رتبه اول را در این محدوده قیمت به خود اختصاص دهد. البته چنانچه پرداخت 40 دلار بیشتر برای شما مانعی ندارد، می توانید به 7850 نیز بیندیشید.
قیمت در بازار:
EVGA GTX 560 Ti : 485.000
EVGA GTX 560 Ti SuperClocked : 520.000
بهترین کارت در محدوده 260 دلار
Radeon HD 7850
عمکرد عالی در رزولوشن 1200×1920و بازده مطلوب در رزولوشن 1600×2560در اکثر بازی ها البته برخی با جزئیات پایین
عمکرد 7850 گرچه تقریبا با اختلافی کم مشابه دو کارت قدرتمند GTX 570 و 6970 بوده اما برگ برنده در دستان 7850 خواهد بود. مصرف برق این کارت حدودا نصف دو کارت نام برده می باشد.
قیمت در بازار جهانی : حدودا 260 دلار
پیشنهاد افتخاری
2× Radeon HD 6850
عمکرد مطلوب در زولوشن 1200×1920و بازده مناسب در رزولوشن 1600×2560
بهترین انتخاب در این محدوده قیمت استفاده همزمان از دو کارت 6850 AMD و با بهره گیری از تکنولوژی CrossFire خواهد بود. چنانچه بنا به هر دلیلی استفاده از دو کارت همزمان برای شما مقدور نیست، به انتخاب بعدی بیندیشید.
قیمت در بازار: پیش تر اشاره شد.
بهترین کارت در محدوده 550 تا 700 هزار تومان( 330 تا 380 دلار)
GeForce GTX 570/ Radeon HD 6970
هر دو این کارت ها بازده بسیار بالایی را در بازی ها از خود نشان می دهند.البته قیمت GTX 570 در برندهای مختلف به مراتب از رقیب خود کمتر بوده است.
قیمت در بازار:
Club 6970 2GB : 650.000
GTX 570 : 300~340$
بهترین کارت در محدوده 360دلار
Radeon HD 7870
عمکرد عالی در رزولوشن 1200×1920و بازده بسیار خوب در رزولوشن 1600×2560
7870 هر آنچه را که از یک کارت حتی با قیمتی فراتر از 400 دلار انتظار دارید برایتان فراهم کرده است. این کارت پشت سر 7950 حرکت کرده و از قدرت قابل مقایسه ای با GTX 580 نیز بهره مند است.
قیمت در بازار جهانی : 360 دلار
پیشنهاد دوم : 2× Radeon HD 6870
عملکرد بسیار خوب در رزولوشن 1600×2560
پیشنهاد دوم ما استفاده از دو کارت 6870 به طور همزمان خواهد بود.
قیمت : پیش تر اشاره شد.
پیشنهاد سوم : 2× GeForce GTX 560
عملکرد بسیار خوب در رزولوشن 1200×1920 در اکثر بازی ها
پیشنهاد سوم ما استفاده از دو کارت 560 GTX با استفاده از تکنولوژی SLI و به طور همزمان خواهد بود.
قیمت : پیش تر اشاره شد.
پیشنهاد افتخاری : GeForce GTX 680
عملکرد عالی در رزولوشن 1600×2560
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفته شد، GTX 680 در حال حاضر سریعترین کارت گرافیک تک هسته ای (تک GPU) در جهان می باشد. عملکرد این کارت در بسیاری از آیتم ها از HD 7970 بهتر بوده و حتی در میان HD 6990 و GTX 590 نیز خودنمائی می کند. با کاهش قیمت این کارت و رسیدن به قیمت 475 دلار، برتری آن نسبت به 7970 بیش از پیش نمایان خواهد شد.
اما چرا این کارت قدرتمند در پیشنهاد اول قرار نگرفت؟ دلیل این امر، کم یاب بودن و یا نایاب بودن این کارت می باشد. بعد از عرضه این کارت توسط انویدیا، درخواست های بسیاری برای خرید این کارت داده شد. تعداد بی شماری از آن فروخته شده و اکنون اعلام شده که این کارت قدرتمند در بازار جهانی بسیار کم یاب شده است. البته انویدیا نیز اعلام کرده که تا ماه آینده و پروسه دوم عرضه این کارت، مشکل برطرف خواهد شد.
قیمت در بازار جهانی : حدود 500 دلار
پیشنهاد افتخاری دوم : Radeon HD 7970
عملکرد عالی در رزولوشن 1600×2560
ورود GTX 680 و اختلاف 40 دلاری آن با 7970 از دلایل تنزل کارت خوش ساخت شرکت AMD به رتبه دوم بوده است. البته این دو کارت به غیر از مورد اشاره شده تفاوت آنچنانی با یکدیگر نداشته و چنانچه انتظار تا یک ماه دیگر و عرضه دوباره GTX 680 برایتان دشوار خواهد بود، HD 7970 انتخاب شایسته ای خواهد بود.
قیمت در بازار جهانی : بین 530 تا 570 دلار
کارت دیگری را مد نظر داریم که در این لیست نامی از آن برده نشد، چگونه به بازده کارت انتخابی پی ببریم؟
در این لیست سعی شد که بهترین کارت ها به نسبت هزینه پرداختی معرفی شود. طبیعتا تعدادی از کارت ها وجود داشته که در این لیست جایی نداشته اند و نیاز به این داشته که از بازده و کارائی آن ها مطلع شوید. برای حل این مشکل، چارتی را تدارک دیده ایم که آزادی عمل بیشتری را در انتخاب کارت به شما خواهد داد. هرچه از بالای چارت به پایین آن حرکت کنید، قدرت کارت ها کاهش پیدا کرده و در واقع نسبت کارائی به هزینه پرداختی کمتر می شود. در هر محدوده نیز چند کارت معرفی کرده ایم که انتخاب را برای شما آسان تر خواهد کرد.
برای دریافت این چارت به این لینک مراجعه کنید.
نکته قابل توجه در این چارت این بوده که پردازنده های گرافیکی موبایل( مورد استفاده در لپ تاپ ها و..) و پردازنده های گرافیکی تعبیه شده بر روی بورد اصلی رایانه نیز در آن قرار گرفته اند. البته موقعیت و جایگاه این پردازنده ها بر اساس مشخصات اعلام شده توسط سازنده بوده و نه با بررسی مقایسه های متعدد.
سخن پایانی
از کارت ها گفته شد، بجا است که از برند آن ها نیز سخن به میان آید.
درصورتی که به افزایش سرعت کارت گرافیک خود(OverClock) نمی اندیشید، برندهای مختلف برای شما تفاوتی نخواهند داشت. اما هر برند یک گارانتی مخصوص خود را داشته که اعتبار آن را تضمین می کند. چنانچه وجود یک پشتیبان مورد اطمینان برای شما حائز اهمیت بوده این نکته را مد نظر داشته باشید.
در آخر، تاکید می کنم که احتمال تغییر قیمت های اعلام شده با توجه به نوسانات بازار، بالا خواهد بود. پس با این پیش زمینه به فروشگاه ها مراجعه کنید.
البته ناگفته نماند کارت گرافیک من 6870 می باشد . و در اینده نزدیک کراس فایرش می کنم .
|
|
|
سوالات و مشكلات XBOX 360 |
ارسال کننده: kasra - 05-27-2012, 07:22 PM - انجمن: مشکلات و آموزش ها
- پاسخ (825)
|
|
در اين تاپيک ميتوانيد سوالات و مشكلات كنسول Xbox 360 تان را مطرح نماييد تا من يا ساير دوستان مشكل شما را حل كنيم . تمامي سوال ها پيرامون مشكلات و خرابي هاي كنسول X360 ميباشد و در اين تاپيک مطالب پيرامون شبكه Live را مطرح نكنيد
با تشکر
|
|
|
|