03-12-2015, 06:02 PM
سلام. در این مقاله میخواهیم به موفقیت بازی هایی کم حجم و مستقل اشاره کنیم. همان طور که می دانید بازی هایی هستند که از اهمیت بالایی برخوردارند و طرفدارانشان برای انتشار انها لحظه شماری می کنند. اما پس از منتشر شدنشان با اینکه فروششان بسیار عالیست اما نمی توانند خواسته های طرفداران خود را بر اورده و در اخر گند می زنند. این موضوع را می توان از امتیازاتی که به بازی های بزرگ می دهند فهمید. در این مقاله می خواهیم به اهمیت بازی های کوچک در مقابل بازی های بزرگ بپردازیم
دلیل1-هایپ نکردن یعنی بیش از حد بزرگ نکردن بازی و از قابلیت های بازی زیاد نگوییم تا لذت بازی از دست برود. به طور مثال بازی ای را تصور کنید که قبل از انتشار سازندگان بازی تمام قابلیت ها و مکان های بازی را برای شما شرح می دهند و قول یک بازی فراموش نشدنی را می دهند. شما هم که انتظارتان از بازی بیش از حد شده و توقع دارید عنوان بزرگی را در روبه روی چشمان خود ببینید. اما پس از انتشار عنوان دیگر چیزی برای کشف کردن و پیش بردن بازی نمی ماند زیرا شما شاهد بوده اید که سازنده عزیز بازی تمام بخش های بازی را برای شما هایپ کرده است و در ان لحظه هر چه حرف است بر دمار ان سازنده ی گرامی می زنید.
حال بازی ای را تصور کنید که سازندگان بازی قبل از انتشار حتی یک تریلر از بازی بیرون نمی دهند و برای شما از قابلیت های بازی و داستانش و حتی شخصیت اصلی بازی صحبت نمی کند. شما با خود فکر می کنید که حتما این عنوان موفق نخواهد شد و نمی تواند انتظار منتقدان را بر اورده و امتیاز بالایی بگیرد. اما پس از انتشار بازی شما شوکه خواهید شد و خواهید دید که نه تنها بازی امتیاز خوبی گرفته بلکه جایزه های زیادی را درو کرده است. در ان موقع است که می فهمید که موفقیت یک بازی به بزرگ نمایی اس نیست بلکه بی سر و صدا بودنش است یعنی از بازی بیش از حدش تعریف نکرده و انتظار بازیبازان را بالا نبرد.
دلیل2-محیطی بزرگ را وقتی سازنده ای می خواهد در بازی خود جای دهد باید بسیار بر روی ان کار کرده و حداقل به مدت یک سال بر روی محیط بازی کار کرده و سپس به بخش های دیگر بازی برسد. متاسفانه در بازی های امروزه شاهد این موضوع هستیم که چه بسا بازی هایی هستند که از محیط بسیار بزرگی استفاده می کنند ولی گیم پلی و داستان ندارند. این موضوع باعث می شود که بازیباز با خود فکر کند که سازنده بازی سر او را کلاه گذاشته به طوری که تکراری از بازی های دیگر است بلکه بدتر هم است. گیمر متوجه خواهد شد که بازی فقط یک محیط بزرگ برای کاوش دارد و چیزی در خود ندارد که گیمر را راضی کند. این موضوع باعث می شود که بازیباز در همان ساعت های اولیه بازی را از سیستم خود پاک کرده و در دهان سطل اشغال فرو نماید.
حال برای شما بازی ای دیگری را مثال می زنیم که سازندگان محیط بسیار کوچکی را درون بازی جا داده اند و به جای محیط بازی بر روی داستان و گیم پلی و حتی صداگذاری پرداخته اند. در ایین لحظه است که بازیباز فکر می کند ه اگر بازی های بزرگ مثل بازی های کوچک از گیم پلی عالی زیبا ارث ببرند عالی می شود و می داند که تا وقتی بازی های بزرگ گیم پلی را خوب درست نکنند بازی دیگر بی بازی می شود و عرصه به دست بازی های کوچک می افتد.
دلیل3-باگ یکی از مشکلات فنی گرافیکی است که حاصل از کم کاری سازندگان بر روی بازی و بزرگ بودن بیش ازحد بازی است که موتور یا انجیل بازی در پردازش بازی بعضی مواقع کم میاورد و باعث این موضوع می شود. این موضوع به قدری ادم را عصبانی می کند که غذای سوخته نمی کند. این باگ باعث می شود که شما نتوانید بازی را پیش برده و تمام کنید. البته باگ های دیگری هم داریم که باعث می شود شما قدرت های بی نهایتی مانند خون یا تیر بی نهایت بگیرید که باز هم گیمر را عصبانی می کند. باگ های دیگری هم داریم که در موقع پیاده روی در بازی شما گیر کرده و نمی توانید جلوتر بروید و مجبورید بازی را ری استارت کنید که باعث می شود باز هم سازندگان بازی از طرف شما بد و بیراه بشنوند
اما بازی های کوچک در حد موتور بازی بر روی ان ها کار شده است که باعث می شود باگ ها کمتر شود. البته همان طور که میدانید انتظار داشتن از این که یک بازی باگ نداشته باشد اشتباه است چون بالاخره در یک جای بازی و در یک زمان باگ خود را نمایان می کند و به عبارتی دیگر هیچ بازی ای فاقد باگ نیست.
دلیل4-افت فریم از نظر خورد کردن اعصاب تقریبا با باگ یکسان است و اگر به بازی های بزرگ بنگریم خواهیم دید که این عنوان ها از افت فریم رنج می برند و در شلوغی جمعیت بازی صحنه اهسته یا اسلومشن می شود. این کار باعث می شود که بازی نصف موفقیت های خود را از دست بدهد. در این موقع است که بازیباز فکر می کند که مشکل از سخت افزار کامپیوتر خودش است اما اینطور نیست یعنی همه اش اینطور نیست. نصف دیگر افت فریم به کم و کاستی هایی است که سازندگان بر روی بازی انجام می دهند. اگردست اندرکاران بازی بتوانند بازی خود را به طور قابل قبولی بهینه کنند دیگر شاهد این نخواهیم بود که هر جای بازی که می رویم افت فریم داشته باشد و باعث عصبانیت ما شود.
نمونه بارز کار و تلاش را می توانیم در ساختن بازی های کوچکی ببینیم که سازندگان با دل و جان بر روی ان کار می کنند و محصول نهاییشان قطعا بدون افت فریم خواهد بود. در این جا است که پی خواهیم برد که همه چیز یک بازی بزرگ بودن ان نیست بلکه کار کردن بر روی ان است نه به این صورت سازندگان فکر کنند که طرفداران فقط یک محیط بزرگ می خواهند بلکه بازیبازان یک بازی بدون مشکل می خواهند تا بتوانند راحت به انجام بازی به پردازند
خب دوستان این اولین قسمت این مقاله بود و تا چند روزه دیگه قسمت اخرش هم می رازم.
اگه دیدید ب هم ریختست متاسفم چون با ورد نوشتم ولی در اینده ویرایشش می کنم
حال بازی ای را تصور کنید که سازندگان بازی قبل از انتشار حتی یک تریلر از بازی بیرون نمی دهند و برای شما از قابلیت های بازی و داستانش و حتی شخصیت اصلی بازی صحبت نمی کند. شما با خود فکر می کنید که حتما این عنوان موفق نخواهد شد و نمی تواند انتظار منتقدان را بر اورده و امتیاز بالایی بگیرد. اما پس از انتشار بازی شما شوکه خواهید شد و خواهید دید که نه تنها بازی امتیاز خوبی گرفته بلکه جایزه های زیادی را درو کرده است. در ان موقع است که می فهمید که موفقیت یک بازی به بزرگ نمایی اس نیست بلکه بی سر و صدا بودنش است یعنی از بازی بیش از حدش تعریف نکرده و انتظار بازیبازان را بالا نبرد.
دلیل2-محیطی بزرگ را وقتی سازنده ای می خواهد در بازی خود جای دهد باید بسیار بر روی ان کار کرده و حداقل به مدت یک سال بر روی محیط بازی کار کرده و سپس به بخش های دیگر بازی برسد. متاسفانه در بازی های امروزه شاهد این موضوع هستیم که چه بسا بازی هایی هستند که از محیط بسیار بزرگی استفاده می کنند ولی گیم پلی و داستان ندارند. این موضوع باعث می شود که بازیباز با خود فکر کند که سازنده بازی سر او را کلاه گذاشته به طوری که تکراری از بازی های دیگر است بلکه بدتر هم است. گیمر متوجه خواهد شد که بازی فقط یک محیط بزرگ برای کاوش دارد و چیزی در خود ندارد که گیمر را راضی کند. این موضوع باعث می شود که بازیباز در همان ساعت های اولیه بازی را از سیستم خود پاک کرده و در دهان سطل اشغال فرو نماید.
حال برای شما بازی ای دیگری را مثال می زنیم که سازندگان محیط بسیار کوچکی را درون بازی جا داده اند و به جای محیط بازی بر روی داستان و گیم پلی و حتی صداگذاری پرداخته اند. در ایین لحظه است که بازیباز فکر می کند ه اگر بازی های بزرگ مثل بازی های کوچک از گیم پلی عالی زیبا ارث ببرند عالی می شود و می داند که تا وقتی بازی های بزرگ گیم پلی را خوب درست نکنند بازی دیگر بی بازی می شود و عرصه به دست بازی های کوچک می افتد.
اما بازی های کوچک در حد موتور بازی بر روی ان ها کار شده است که باعث می شود باگ ها کمتر شود. البته همان طور که میدانید انتظار داشتن از این که یک بازی باگ نداشته باشد اشتباه است چون بالاخره در یک جای بازی و در یک زمان باگ خود را نمایان می کند و به عبارتی دیگر هیچ بازی ای فاقد باگ نیست.
دلیل4-افت فریم از نظر خورد کردن اعصاب تقریبا با باگ یکسان است و اگر به بازی های بزرگ بنگریم خواهیم دید که این عنوان ها از افت فریم رنج می برند و در شلوغی جمعیت بازی صحنه اهسته یا اسلومشن می شود. این کار باعث می شود که بازی نصف موفقیت های خود را از دست بدهد. در این موقع است که بازیباز فکر می کند که مشکل از سخت افزار کامپیوتر خودش است اما اینطور نیست یعنی همه اش اینطور نیست. نصف دیگر افت فریم به کم و کاستی هایی است که سازندگان بر روی بازی انجام می دهند. اگردست اندرکاران بازی بتوانند بازی خود را به طور قابل قبولی بهینه کنند دیگر شاهد این نخواهیم بود که هر جای بازی که می رویم افت فریم داشته باشد و باعث عصبانیت ما شود.
نمونه بارز کار و تلاش را می توانیم در ساختن بازی های کوچکی ببینیم که سازندگان با دل و جان بر روی ان کار می کنند و محصول نهاییشان قطعا بدون افت فریم خواهد بود. در این جا است که پی خواهیم برد که همه چیز یک بازی بزرگ بودن ان نیست بلکه کار کردن بر روی ان است نه به این صورت سازندگان فکر کنند که طرفداران فقط یک محیط بزرگ می خواهند بلکه بازیبازان یک بازی بدون مشکل می خواهند تا بتوانند راحت به انجام بازی به پردازند
خب دوستان این اولین قسمت این مقاله بود و تا چند روزه دیگه قسمت اخرش هم می رازم.
اگه دیدید ب هم ریختست متاسفم چون با ورد نوشتم ولی در اینده ویرایشش می کنم