The Witcher:Wild hunt

[Oliver Allen]

پس از 4 سال انتظار ها برای هواداران به پایان رسید.کسانی که قبل از ویچر 2 اطلاعی از وحود این کاراکتر نداشتن در این مدت با خواندن کتاب ها و کمیک های ویچر خود را برای یکی از بهترین بازی های 5 سال گذشته آماده میکردند.در Witcher:Wild hunt جزئیات بسیاری در نبردها و سرهای قطع شده و خشونت و زشتی های جنگ وجود دارد.این عوامل در بسیاری از بازی های دیگر نیز وجود دارند اما فاکتور متمایز کننده ویچر 3 تراژدی داستانی و ماجراجویی های شگفت انگیز است که بازی را از حالت معمولی خارج میکنند.در ویچر هر چیزی فوق العاده است.ماجراجویی های فوقالعاده،طراحی موجودات فوق العاده،فیزیک کمبت فوقالعاده و بنظر خودم از همه مهمتر،طراحی شخصیت فوق العاده.در یک ماموریت باید یک زوج را به هم برسانید که یکی از آن ها یک hug در حال پوسیدن با زبانی در حال چرخش دور صورتش است.در دیگری باید خواهری را که بخاطر علاقه به مرد گرگینه ای خواهر خود را به لانه گرگینه فرستاده قضاوت کنیدواین ها ساده ترین موانع زندگی در دنیای بیرحم ویچر هستند.در جزایر Mists و یا شهر Novigrad هیچ لذت بدون رنجی وجود ندارد.شما در نقش Geralt با موجودات مختلفی روبرو خواهید شد.بعضی غیر قابل پیشبینی و بعضی به حدی قابل پیشبینی که شمشیر را از دقایقی قبل از غلاف بیرون میکشید! در داستان اصلی برای نجات دادن دختر خوانده خود Ciri مجبور به زیر و رو کردن دنیای بیکران ویچر میشوید.سکانس اول بازی گرلت جوان را در خواب نشان میدهد که مشغول تمرین دادن Ciri کودک با کمک استاد خود Vesemir است.در آخر خواب ارتشی به نام Wild hunt با اسب های آهنین و زره های سنگین از آسمان با سرمای فراوان وارد قلعه Keer Muhan شده و Ciri را میکشند.پس از بیدار شدن گرلت با استاد خود در White Orchaid به دنبال Yenifer دوست قدیمی گرلت میگردند.در یک Inn با شخص مرموزی روبرو شده و این شخص شمارا راهنمایی میکند.یکی از نکات جالب این است که همان شخص درDLC Heart of stones نقش بسیار مهمی ایفا میکند.سرانجام ینیفر را در قصر پادشاه Nilfgaard ها پیدا کرده.دو ارتش Nilfgaard و Northen realm ها کل جهان ویچر را با جنگ خود تحت تاثیر قرار داده اند.پادشاه نیلفگارد ها برای پیدا کرن دختر خود Ciri از شما کمک میخواهد.پس از آن با دادن سرنخ هایی داستان اصلی آغاز میشود.داستانی که دست کم 40 ساعت طول میکشد!

---

مهمترین نیروی پیش برنده داستان ارتباط عاطفی بین سیری و گرلت میباشد.جهان ویچر مانند بسیاری از بازی های OW از فرمول کپی- پیست استفاده نمیکند!تمامی مکان ها با داستان خود و جزئیات فوق العاده به تصویر کشیده شده اند.تا جایی که بسیاری از مکان ها یادآور خاطرات ماموریت جالب خود هستند.البته کاراکتر های بکگراند با بی دقتی و فرمول کپی-پیست ساخته شده اند.یکی از ایراد های وارد بر بازی این است که برخلاف سری The elder scrolls امکان صحبت با بکگراند کاراکتر ها وجود ندارد و ماموریت ها در قالب تابلو های اعلانات در لیست quest شما قرار میگیرند.البته در بسیاری از کوجه وخیابان ها بخصوص در Novigrad اتفاقات جالبی در انجام است.مثلا در Novigrad با اولین صحنه ای که مواجه میشوید،سوزاندن sorceress ها و شیمی دان ها است.کشیش های Ethernal fire کل ایالت را در دست گرفته و گروه های تحت عنوان Witch hunter در شهر برای دستگیری این افراد چرخ میزنند.نکته  جالب اینکه Triss دوست قدیمی گرلت هم یکی از افراد تحت تعقیب بزرگ است که نجات دادن تریس و دوستانش از Novigrad خود ماموریت های جالب و مفصلی بدنبال دارد.همین سوزاندن ها اتفاقات جالب ایجاد میکند.مثلا با دیدن تعداد زیادی witch hunter که به یک در میکوبند بهتر است بطرف در روانه شوید تا به جادوگر تحت تعقیب کمک کرده و طلسمی چیزی ازش دریافت کنید.ولی مثل Skyrim امکان صحبت با یک dark Elf و تلاش برای پیدا کردن هویت او وجود ندارد! نکته آزار دهنده دیگر عدم توانایی حمله به بکگراند کاراکتر است.خیلی ساده نمیتوانید به آنها دست بزنید! سیستم ماموریت های جانبی  وقراردادها هم بسیار خوب کار شده اند.قراردادهایی که معمولا با کارآگاه بازی آغاز و گاهی به  کشتن یک ومپایر که به خون افراد مست علاقه مند است تمام میشود!

 
سیستم مبارزات کم نقص است و مدیریت استفاده از روغن ها و شمشیر های مختلف با تونایی های مختلف و معجون هابی مختلف مبارزات را تاحدی استراتژیک میکند.با کشتن هر موجود اسم او در لیشت شما میاید و ضمن نوشتن تاریخچه و توانایی های او Sign ها و بمب های موثر را نیز معرفی میکند.

---

 
درباره موسیقی و صداگذاری انتقادی نمیتوان کرد.موسیقی مناسب با ایالت و ناحیه و موقعیت و ....... همواره شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
ویچر 3 کاری میکند که ناخودآگاه احساس مهم بودن به شما دست دهد.از نجات دادن یک حاکم از دست موجودی شیطانی تا انتخاب پادشاه  Skellige همواره ویچر دنیا دیده را به عنصر مهمی در جهان تبدیل میکند.
در پایان بجز بعضی باگ ها و عدم توانایی ارتباط با اکثر مردم شخصا بسیار لذت برده و حداقل 80 ساعت بازی را به همه توصیه مینمایم!
منبع:Gamespot

[The Wolf Of Rivia]

خسته نباشید میگم بهت .
اما لطفا سر نقد هات وقت بزار ... 
از ویچر میشه یک کتاب نوشت !

[BadBoy4Ever]

خسته نباشید میگم بهت .
اما لطفا سر نقد هات وقت بزار ... 
از ویچر میشه یک کتاب نوشت !

اتفاقا خود بازی هم از یه کتاب ساخته شده 

نقد خوب و رو به بالایی بود
به امید کارهای بیشتر و خفن تر

[Oliver Allen]

خسته نباشید میگم بهت .
اما لطفا سر نقد هات وقت بزار ... 
از ویچر میشه یک کتاب نوشت !

چشمخود گیم اسپات نقدش بیشتر داستانی بود تا فنی.یه نقد فنی  پیدا میکنم تلفیق میکنم با خودم تکمیلش میکنم.

[Moien_fr]

نقد نوشتن باید یکم مرتب و دارای چارچوب درست حسابی باشه. هر بخش بازی رو به طور مجزی مورد بررسی قرار بدید و نکته مهم این که وقتی شما ده خط از داستان میگی، ده خط از گیم پلی میگی از گرافیک و موسیقی هم باید به اندازه کافی بگی نه این که آخر نقد دو خط بنویسی موسیقی خوب بود و نمیشه انتقادی کرد. و این که هر نوشته خوبی نیازمند یک مقدمه خوب هست. مقدمه در حد 3_4 خط اول نوشته و ترجیحا به صورت ادبی نوشته میشه تا ذهن مخاطب رو آماده کنه و احساستش رو درگیر.   ایشالا مقالات بعدی بهتر میشن

[Oliver Allen]

دوستان تو یوتیوب ویچر رو سرچ کنید چند تا ویدیو عینا حرف دل منه که باید تو نقد میاوردم ولی اونجا خیلی بانمک و کامل توضیح داده.

---

نقد نوشتن باید یکم مرتب و دارای چارچوب درست حسابی باشه. هر بخش بازی رو به طور مجزی مورد بررسی قرار بدید و نکته مهم این که وقتی شما ده خط از داستان میگی، ده خط از گیم پلی میگی از گرافیک و موسیقی هم باید به اندازه کافی بگی نه این که آخر نقد دو خط بنویسی موسیقی خوب بود و نمیشه انتقادی کرد. و این که هر نوشته خوبی نیازمند یک مقدمه خوب هست. مقدمه در حد 3_4 خط اول نوشته و ترجیحا به صورت ادبی نوشته میشه تا ذهن مخاطب رو آماده کنه و احساستش رو درگیر.   ایشالا مقالات بعدی بهتر میشن

قربونت.منظور از مقدمه مشابه همینه که از دنیای ویچر نوشتم یا تاریخچه بازی های ویچر؟

[Moien_fr]

دوستان تو یوتیوب ویچر رو سرچ کنید چند تا ویدیو عینا حرف دل منه که باید تو نقد میاوردم ولی اونجا خیلی بانمک و کامل توضیح داده.

---

نقد نوشتن باید یکم مرتب و دارای چارچوب درست حسابی باشه. هر بخش بازی رو به طور مجزی مورد بررسی قرار بدید و نکته مهم این که وقتی شما ده خط از داستان میگی، ده خط از گیم پلی میگی از گرافیک و موسیقی هم باید به اندازه کافی بگی نه این که آخر نقد دو خط بنویسی موسیقی خوب بود و نمیشه انتقادی کرد. و این که هر نوشته خوبی نیازمند یک مقدمه خوب هست. مقدمه در حد 3_4 خط اول نوشته و ترجیحا به صورت ادبی نوشته میشه تا ذهن مخاطب رو آماده کنه و احساستش رو درگیر.   ایشالا مقالات بعدی بهتر میشن

قربونت.منظور از مقدمه مشابه همینه که از دنیای ویچر نوشتم یا تاریخچه بازی های ویچر؟

مقدمه میشه اطلاعاتی درباره سبک بازی، نسخه های قبلی بازی ، فضا و سوژه کلی بازی، یه سری حرف که مخاطب رو آماده کنه

[Oliver Allen]

دوستان تو یوتیوب ویچر رو سرچ کنید چند تا ویدیو عینا حرف دل منه که باید تو نقد میاوردم ولی اونجا خیلی بانمک و کامل توضیح داده.

---

نقد نوشتن باید یکم مرتب و دارای چارچوب درست حسابی باشه. هر بخش بازی رو به طور مجزی مورد بررسی قرار بدید و نکته مهم این که وقتی شما ده خط از داستان میگی، ده خط از گیم پلی میگی از گرافیک و موسیقی هم باید به اندازه کافی بگی نه این که آخر نقد دو خط بنویسی موسیقی خوب بود و نمیشه انتقادی کرد. و این که هر نوشته خوبی نیازمند یک مقدمه خوب هست. مقدمه در حد 3_4 خط اول نوشته و ترجیحا به صورت ادبی نوشته میشه تا ذهن مخاطب رو آماده کنه و احساستش رو درگیر.   ایشالا مقالات بعدی بهتر میشن

قربونت.منظور از مقدمه مشابه همینه که از دنیای ویچر نوشتم یا تاریخچه بازی های ویچر؟

مقدمه میشه اطلاعاتی درباره سبک بازی، نسخه های قبلی بازی ، فضا و سوژه کلی بازی، یه سری حرف که مخاطب رو آماده کنه

OK

---

یک نکته عجیب اینکه بعد از تموم شدن Main quest همچین دلم گرفت که اصن در دم زدم بیرون.اصلا و ابدا فکر ادامه کانترکت ها و ماموریت های جانبی به سرم نزد.شماهم همینجور بودین؟