THE LAST OF US REVIEW:آخرالزمان در احساسات ما

[nathan drake]

                                                                                                                          نام:THE LAST OF US
                                                                                                                    سازنده:NAUGH...TY DOG
                                                                                            ناشر: SONY COMPUTER ENTERTAINMENT
                                                                                                      سبک:ACTION SURVIVAL HORROR
                                                                                                          موتور: NAUGH...TY DOG ENGINE
                                                                                                                      پلتفرم: PLAYSTATION3
                                                                                                                   کارگردان:NEIL DRUCKMAN
   مقدمه:در آن خیابان جایی که زندگی میکنی, خانه ای بر روی زامبی ها ساخته شده است. ایوان آن خانه محدوده ای قرنطینه به نظر میرسد. دیوار آن با شاخ و برگ درختان درست شده و سقف آن از باقیمانده ی خاطرات. به نظر میرسد کف آن خانه از خود زامبیها ساخته شده است. اما در این خانه دو نفر زندگی میکنند. آنها به اینجا آمده اند تا زندگی ای برای خود تشکیل بدهند و هرکس که در آن محدوده زندگی میکند آنها را به خوبی میشناسد و به آنها اهمیت میدهد. آنها دوران سختی را گذرانده اند. ما نا امیدی و زجر کشیدن آنها را دیدیم.ولی آنها استقامت به خرج دادند و به یکدیگر تکیه کردند. برخلاف بخت و اقبال آنها, داستانشان ما را تحت تاثیر خودش قرار داد.
ناتی داگ را دیگر همه میشناسند. آنها با بازی KELL THE THIEF کار خود را آغاز کردند و بعد از آن بازی محبوبی که براسا مولتی پلیر بود به نام WAY OF THE WARRIOR را ساختند. اما بازی بعدی ای که این شرکت محبوب ساخت چیزی جز CRASH BANDICOOT نبود. هر چه که ما بزرگتر شدیم ناتی داگ نیز با ما بزرگتر شد. سری موفق آنچارتد, بازی ای که به مانند دیگر عناوین قبلی این شرکت میان هواداران جایی برای خود دست و پا کرد  کرد.بازی اکشن و پراز رمز و راز به مانند فیلمهای Indiana Jones که توانست میان سایتها و منتقدان لقب GAME OF THE YEAR را دریافت کند. سری آنچارتد نشان داد که تنها شرکتی که میتواند از تمام قابلیتهای PS3 استفاده کند آنها هستند. زمانی که سه گانه ی آنچارتد تمام شد ناتی داگ دیگر آزاد بود تاهرچه که میخواهد انجام دهد.پس یکی از شرکتهای مدرن و بزرگ صنعت گیم چه میخواست که انجام دهد؟معلوم شد که از بین بردن جامعه و آخرالزمان هدف بعدی آنهاست.
زمانی که سونی و ناتی داگ در حال پروراندن ایده های THE LAST OF US بودند ویدیوهای بسیار جالبی در مورد کتابی علمی به قلم دکتر DAVID ATTENBOROUGH  در سطح مجازی پخش شد. قسمتی از آن بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت که در مورد قارچی به نام CORDYCEPS توضیح میداد. این قارچ مخصوص میتوانست حتی یک حشره را هم آلوده کند. این قارچ به سرعت میتوانست مغز انسان را تصرف کند. زمانی که میزبان(موجودی که این قارچ در آن پرورش پیدا کرده)میمرد این قارچ منفجر میشود و هاگ هایی از خود پخش میکند که میتواند دیگران را آلوده کند. ناتی داگ از خود پرسید چه میشود که این قارچها به سمت انسانها بیاید؟ این بود که CLICKER ها بوجود آمدند.  این همان عنکبوتی است که به آن ویروس مبتلا شده است.

---

داستان:داستان بازی بسیار سنگین وغمناک شروع میشود. شبی از شبهای تابستان جول به خانه میاید تا دقایق آخر شب را با دخترش پشت سر بگذارد. زمانی که به خانه میاید دخترش SARA  بر روی مبل نشسته و منتظر پدرش است تا کادوی تولدش  را به او بدهد. بله, او تولد پدر را فراموش نکرده است. کادوی تولد چیزی جز یک ساعت مچی نیست. ساعتی که تنها یادگاری دختر برای پدر باقی میماند. یادتان هست که ناتی داگ گفته بود سه قسمت از بازی اشکتان در میاید؟ همان اول بازی یکی از آن قسمتهاست. هنگامی که ویروس در حال پخش شدن است و شهر به سمت ویرانی پیش میرود  JOEL و دخترش SARA به همراه برادرش TOMMY  قصد فرار از شهر را دارند که توسط حادثه ای تامی از این دو جدا میشوند. اینجا است که یکی از ماموران پلیس که به نظر میرسد به او دستور داده باشند که به دلیل پخش آلودگی هرکه را میبینند بکشند شلیک میکند و یکی از تیرها به سینه ی SARA میخورد و اینجاست که یکی از غم انگیزترین صحنه های تاریخ بازیها رقم میخورد.
پدر میماند و ساعت مچی او.................................

•                                                                                                                                                                مهم نیست که چقدر سخت تلاش میکنی ,هر چقدر هم که تلاش کنی نمیتوانی از گذشته ات فرار کنی.
  

این صحنه یکی از غم انگیزترین و احساسی ترین صحنه های تاریخ گیم است.

داستان بازی در سال 2033 آغاز میشود. جایی که JOEL مجبور است برای زنده ماندن بکشد,دزدی کند.در واقع یکی از قسمتهای جذاب و جالب شخصیت او این است که مهم نیست که چقدر  اوضاع تیره و تاریک باشد, شما بازهم جذب او وشخصیت او میشوید. او هرکاری برای زنده ماندن میکند. جول میداند یا او یا آنها(بکش تا زنده بمانی). اما جول تنها شخصیت بازی نیست. JOEL را اگر شخصیت اصلی بازی نام ببریم درست است, ولی کمی زیاده روی. به خاطر همراه او که دختری جوان 14 ساله ای به نام ELLIE است. کسی که واقعا نمایش را میدزدد و تمام حواس بازیکنان به او و عکس العملهای او جذب میشود . جول یک قرار داد کاری انجام میدهد تا ELLIE را از آنچه که از آمریکا باقیمانده عبور دهد و به آن سمت از کشور به دست گروهی به نام FIREFLLIES برساند.
از آنجا به بعد این دو شخصیت دیگر جداناپذیر هستند. در دنیایی که اعتماد و ایمان جای خودش را از دست داده این دو به خاطر شرایط مجبورند که مراقب یکدیگر باشند.
رابطه ی این دو به مانند رابطه ی پدر-دختری است.هرچقدر که جلوتر میروید رابطه ی این دو قویتر و قویتر میشود تا جایی که اگر ELLIE موفق شود انگار JOEL موفق شده و جایی که به او سخت بگذرد انگار به جول سخت گذشته است.
ELLIE بعد از ویران شدن جهان به دنیا آمد. او پر است از سوال و جواب و ندانستن. او به مرور زمان با دنیای وحشی بیرون آشنا میشود ولی هنوز سوالات که در ذهنش است جایی نرفته است. شما یادگرفتن, بزرگ شدن, بالغ شدن, او را میبینید.                                 این دو یار جدا نشدنی
به مرور زمان ELLIE یاد میگیرد که چگونه از RIFLE استفاده کند
                                                          چرخه ی روزگار الی را مجبور به شکار حیوانات برای بقا نیز میکند
گرافیک:یکی از دلایلی که THE LAST OF US میان همگان محبوب شده باور پذیری بیش تمام صحنه های آن است. این امر به لطف گرافیک هرچه واقعیتر این بازی است  که در این نسل بهترین گرافیک کنسولی را به نمایش میگذارد. زیبایی گرافیک این بازی به هرچه واقعیتر شدن همه ی صحنه ها ای که در بازی میبینید کمک شایانی میکند. هرصحنه ای که اتفاق میافتد همان لحظه برایتان باورپذیر میشود. اینها همه به دلیل طراحی بی نقص محیطها است. جنگلها,درختان,خیابانها روستاهای رها شده و حتی شبنم هایی که روی درختان نشسته اند همه دست به دست هم داده اند تا LAST OF US هرچه واقعیتر به نظر برسد.
هرمحیطی طراحی منحصر به فرد خود را دارد. این محیطها به دقت و وسواس هرچه تمام تر خلق شده و جزییات از آنها سرازیر است. بسیار طول میکشد تا بازی بتواند تاثیر داستانی خود را بر شما بگذارد, چون دیدن محیطها و کشف کردن گوشه گوشه ی آن به یکی از کارهای شما تبدیل میشود. شما در محیط این بازی نه تنها برای پیدا کردن مهمات بلکه از سرکنجکاوی برای دیدن عجایب این بازی سرک میکشید. به لطف موتور قدرتمند شرکت ناتی داگ ابزار و مهمات جول نیز از جزییات بسیار بالایی بهره میبرند. زمانی که شما با چوب خود به سر دشمنان ضربه وارد میکنید خونی که بر روی چوب میماند به هرچه واقعیتر شدن بازی کمک میکند و اینگونه است که شما احساس میکنید که در یک بازی کاملا واقعی هستید.
به احتمال زیاد دیده اید وقتی باران  از آسمان میبارد مستقیم به پایین میآید ولی  وقتی که باد همراه آن میشود مستقیم نمیبارد و پراکنده میشود. در LAST OF US وقتی که باد میاید باران به بهترین شکل پراکنده و نامنظم به سمت پایین میبارد. اینها همه دلایلی است که موتور ناتی داگ یکی از برترین موتورهای این نسل باشد و به لطف آن LAST OF US تا به امروز بهترین گرافیک کنسولی نسل هفتم را رقم زده است.

محیطها به راحتی شمارا در حس و حال یک بازی آخرالزمانی قرار میدهد
نورپردازی در این عکس کاملا پیداست. فقط  نگاه به خورشید و انعکاس آن از میان شاخ و برگ درختها توجه کنید
گیم پلی: THE LAST OF US بدون شک در گیم پلی نیز عالی است و یکی از این دلایل دائم در خطر بودن شما است. جول و الی در تمام محیطهایی که وارد میشوند با دشمنان مقابله میکنند و این مبارزه ها طرف دیگر این بازی است که هرچه بیشتر آن را درخشانتر میکند. مبارزات از نظر احساسی درد آور و از نظر فیزیکی بسیار خطرناک است. چون مردمی که جول با آنها میجنگد به مانند خودش هستند. انسانهایی عادی که برای بقا تلاش میکنند. در دنیای که هرکس تنها انگیزه اش نفس کشیدن تنها برای یک روز دیگر است نمیتوان حدس زد که انسانها دست به چه کارهایی که نمیزنند. مخفی کاری در بازی شما را به شدت در خودش جذب میکند. آنقدر جذب این قابلیت میشوید که وقتی یک اتاق پراز دشمنان رو به صورت مخفی از پا در میاورید اگر یکی از آنها باقیمانده باشد و پناهگاهتان لو برود احساس ناامیدی از خود میکنیدبا نگه داشتن R2 شما به حالت LISTEN MODE  میروید. حالتی که در آن جول با احتیاط به صداهای محیط اطراف خود گوش میکند و یک نگاه کلی از محیط اطراف خود به دست می آورد. بعضی از بازیکنان فکر میکنند که این حالت بازی را به شدت آسان میکند. ولی ناتی داگ فکر آنجا را نیز کرده است. شما در منوی بازی میتوانید این مد را خاموش کنید.
زیبایی مخفی کاری در بازی مثال زدنی است. اما زمانی ناخوشایند میشود که شما مجبورید تقلا و تلاش تک تک افرادی را که مخفیانه از پا در می آورید تماشا کنید. تماشا کردن افرادی که در میان دستان جول نفسهای آخر خود را میکشند و در چشمهایشان التماس نقش بسته است بسیار سخت و دشوار است. THE LAST OF US کار شگفت انگیز و فوق العاده ای برای هر چه واقعی تر نشان دادن تمام صحنه های بازی کرده است. هر جانی را که در بازی میگیرید سنگینی آن را بر دوش خود احساس میکنید.
   
فقط به جول و شخص زیر دستانش توجه کنید که چگونه برای زنده ماندن تقلا میکند                                     آنها(آلوده شدگان)نیستند که من را میترسانند,این انسانها هستند که من را میترسانند(قسمتی از صحبتهای معنی دار BILL دوست جول) 

البته دشمنان بازی تنها به انسانها خلاصه نمیشود.زمانی که صحبت از مبارزه ی واقعی به میان می آید آلوده شدگان بهترین مثال برای سنجیدن تواناییهای شما هستند.
 RUNNERS (دوندگان) دسته جمعی به شما حمله میکنند و از همه ی جهات شما را احاطه میکنند. صورتهای دونده ها بیشترین شباهت را به انسانها دارند , ولی چشمهایشان بدون شک هیچ شباهتی به آنها ندارد.

بعد از سالها حس و حال یک بازی ترسناک به شما دست خواهد داد

 CLICKERS ها که دشمنان اصلی در بازی به شمار می آیند به خاطر رشد هاگ ها در صورتشان که کاملا آن را پوشانده قابلیت دیدن ندارند ولی با کوچکترین صدای ممکن متوجه حضور شما میشوند. اگر جایی دستتان خالی باشد و مهمات و سلاح سرد نیز نزدیکتان نباشد تنها راه برای مواجه با این موجودات خطرناک فرار است. بهترین راه برای از پا در آوردن این موجودات خطرناک مخفیکاری است. مخفیکاری در بازی توانایی بسیار بالایی میخواهد چون گیم پلی بازی بر این اساس ساخته  شده است.

اما میرسیم به قسمت CRAFTING یا همون دست ساز ساختن وسایل که یکی از ارکان اصلی گیم پلی بازی است. مثلا زمانی که شما یک چوب بیسبال با یک قیچی دارید میتوانید قیچی را به سر آن چوب بیسبال وصل کنید و صدمه ی بیشتری را به دشمنان خود در بازی وارد کنید. میتوانید بانداژهایی را درست کنید که سلامتیتان را دوباره برمیگرداند. قرصهایی نیز در بازی وجود دارد که شما میتوانید در بازی با پیدا کردن آن شخصیت اصلی بازی را آپگرید کنید. این آپگریدها شامل بالا بردن سلامتی جول و قابلیت  LISTEN MODE که به طور مثال مسافت بیشتری را میتوانید با آپگرید کردن آن ببینید و گوش کنید. اما سلاحهای گرم نیز هرکدام دارای مقدار زیادی آپگرید هستند. مثلا شما میتوانید خشاب را در اسلحه هایتان ارتقا دهید. میتوانید برای اسلحه ی خود نشانه گیر مخصوص آن را بگذارید. قدرت برد تیرو کمانتان را بالا ببرید. این مثالها هرکدام به چند بخش تقسیم میشوند که بعید میدانم با یک بار تمام کردن بازی بتوانید تمام آنها را انجام بدهید.

موسیقی و صدا:بدون شک وسیقی و صدا در بازیهای ویدیویی جایگاه بسیار ویژه ای را دارد. این مسئله درباره یTHE LAST OF US نیز صدق میکند. آهنگ ساز این عنوان  GUSTAVO SANTAOLALLA  است که متولد 19 آگوست 1951 است که در کارنامه ی خود افتخارات زیادی را کسب کرده است. او در فیلمهای ON THE ROAD-COME WITH THE RAIN  که هرکدام از این فیلمها شاهکاری در زمان خود بودند آهنگسازی آنها را به عهده داشته است. وی توانسته جایزه ی گرمی موزیک لاتین را برنده شود که این خود میتواند افتخاری برای هر آهنگساز باشد. سازهایی که او در این بازی از آنها استفاده میکند GUITAR,CHARANGI,PIANO است که این سازها در جای خاص خود چنان احساسی را به بازیباز وارد میکند که بدون شک این کارها  یکی از برترین هایی است که تا به حال در صنعت گیم ساخته شده است.

این روزها دیگر بیشتر بازیبازن صدای محبوب TROY BAKER  را میشناسند.او متولد 1 آپریل 1976 است. صدای او در بسیاری از بازیهای معروف به مانند CALL OF DUTY-GHOST RECON  و جدیدا نیز صدای خود را به OCELAT  در متال گیر داده است. از دیگر کارهای او میتوان به صداگذاری در INFAMOUS SECOND SON و SAINT ROW IV اشاره کرد. اما اوج کاری او در صداگذاری شخصیت بوکر در بایوشاک و مخصوصا جول در THE LAST OF US است. دیالوگهای او با ELLIE به مانند پدر و دختر و احساسی که در صدای او در شرایط مختلف وجود دارد شما را حیرت زده خواهد کرد.

اما میرسیم به ASHLY JOHNSON که صدای ELLIE را در بازی اجرا کرد. او متولد 9 آگوست 1983 است و از کارهای او در صنعت فیلم میتوان به قسمتهایی از سریال جنایی CSI و KING OF THE HILL اشاره کرد. اما صدای او در بازیها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد و از معروفترین آنها میتوان به BEN10 و THE LAST OF US اشاره کرد که اوج هنری این صداگذار را نشان میدهد.


مولتی پلیر:زمانی که بخش داستانی بازی ارزش چندبار تمام کردن را دارد,LAST OF US  قسمت مولتی پلیر سرگرم کننده ای را نیز دارد. در واقع این بخش تلاش میکند که نشان دهد که چگونه انسانها برای آذوقه به جان یکدیگر می افتند. مولتی پلیر این بازی تنها دو بخش دارد که در اادمه به آنها اشاره خواهیم کرد. زمانی که شما در قسمت FACTIONS MODE بازی را آغاز کنید دو بخش به نامهای SUPPLY RAID  و SURVIVORS  وجود دارد که میتوانید هرکدام را به دلخواه انتخاب کنید. هر دوی این دو جناه بسیار درگیر کننده هستند ولی درگیری در قسمت SURVIVOR بسیار بالاتر است. شما در این قسمت 4 به 4 مسابقه خواهید داد. این قسمت بسیار جذاب از کار در آمده چون شما به مانند بخش داستانی با انسانهایی سر و کار دارید که برای بقا تلاش میکنند. اما در این قسمت شما با دوستان خود سرو کار دارید که هوششان چند برابر هوش مصنوعی بازی است.


در طرف دیگر بخش SUPPLY RAID شما باید هرچه میتوانید انسانها را از پای در بیاورید تا امتیاز خود و هم تیمیهای خود را بالاتر ببرید. این قسمت شما را مجبور به فعالیت و دقت بیشتر در بازی میکند.چون شما نمیخواهید که دلیل باخت تیم خود باشید. شما در این قسمت به مانند بخش داستانی توانایی ساخت وسایل را نیز دارید. کاراکتری که شما در قسمت مولتی پلیر انتخاب میکنید کاملا قابلیت شخصی سازی را  دارد و رهبر اصلی گروه نیز است. اما این را اشاره کنم که LAST OF US هنوز هم در رابطه با بخش داستانی است. خیلی از بازیکنان هیچ وقت به سمت مولتی نمیروند و صادقانه بگویم که چیزی را از دست نمیدهند.


نتیجه گیری:ناتی داگ توانست بار دیگر شاهکار بیافریند. این بازی اوج هنرنمایی این استودیو است.THE LAST OF US بدون شک یکی از برترینهای این نسل و کنسول خانگی سونی است. طراحی های هنری,گیم پلی,داستان گیرا,شخصیت پردازی عالی اینها همه دلایلی است که این عنوان یکی از برترینهای نسل هفتم باشد. فقط باید امیدوار بود که این بازی با آن پایان مشکوک برانگیزش به فرنچایز تبدیل شود.چیزهای بسیاری است که میتوان درباره ی JOEL و ELLIE گفت ولی یک بازی نمیتواند تمام اینها را در خود جای بدهد. پس اگر PS3 دارید این عنوان را به هیچ وجه از دست ندهید.

دوستان برای نوشتن این نقد چهار روز زمان صرف شده است.پس خواهشمندم حداقل یک بار هم که شده برای این زمان و انرژی صرف شده یک بار آن را بخوانید.

[dante11]

جا داره یه خسته نباشید و یه تشکر ویژه به دوست عزیزمون بگیم.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
واقعا کار وقت گیری.

[nathan drake]

جا داره یه خسته نباشید و یه تشکر ویژه به دوست عزیزمون بگیم.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
واقعا کار وقت گیری.

 

تشکر .داداش یک بار بخون پشیمون نمیشی.با تمام نقدهایی که تابحال دیدی تفاوت فراوانی داره

[Stan]

زيبا بود
ولى يه مشكل داشت
Troy Booker اشتباهه Troy Baker نقش بوكر در بايوشاك رو داشت[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[nathan drake]

زيبا بود
ولى يه مشكل داشت
Troy Booker اشتباهه Troy Baker نقش بوكر در بايوشاك رو داشت[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
درود.چون اسم شخصیت بایوشاک بوکر بودش یه لحظه جابجا شدن
 

[dante11]

جا داره یه خسته نباشید و یه تشکر ویژه به دوست عزیزمون بگیم.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
واقعا کار وقت گیری.


 

تشکر .داداش یک بار بخون پشیمون نمیشی.با تمام نقدهایی که تابحال دیدی تفاوت فراوانی داره
حتما می خونم داداش.

["reza marston"]

معلومه خیلی براش زخمت کشیدی[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]دارم میخونم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[van helsing]

آفرین خیلی خوب بود[img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
من که اینو بازی نکردم[img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
بخش مولتی پلیر رو خودت بازی کردی[img]images/smi/s0 (60).gif[/img]

[nathan drake]

آفرین خیلی خوب بود[img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
من که اینو بازی نکردم[img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
بخش مولتی پلیر رو خودت بازی کردی[img]images/smi/s0 (60).gif[/img]

 

آره داداش

[mr_sasma]

بسیار زیبا نوشته بودی. ممنون.