من دوست دارم داستان Dead Space 4 به این صورت باشه :
آیزک که زنده موند بره تا الی رو رو پیدا کنه بعد ببینه الی ازدواج کرده به راه شراب و الکل و قرص روان گردان بزنه بعد یه ماموریت
دیگه پیش بیاد بره فضا تا با نکرومورفر ها بجنگه بعد همسر الی بمیره و اونم بره فضا جنگ تو وسطای بازی با هم روبه رو
بشن وبا هم بجنگند بعد آخر سکانس درد آور بازی دوتاشونم دار فانی رو وداع بگن...
آیزک که زنده موند بره تا الی رو رو پیدا کنه بعد ببینه الی ازدواج کرده به راه شراب و الکل و قرص روان گردان بزنه بعد یه ماموریت
دیگه پیش بیاد بره فضا تا با نکرومورفر ها بجنگه بعد همسر الی بمیره و اونم بره فضا جنگ تو وسطای بازی با هم روبه رو
بشن وبا هم بجنگند بعد آخر سکانس درد آور بازی دوتاشونم دار فانی رو وداع بگن...
(03-04-2015, 09:01 PM)DeadSec نوشته است:(03-04-2015, 07:44 PM)FARCRYFORGTA نوشته است: داستان واچ داگز 2
آیدن هنگام انجام ماموریت ها به یه دختری به نام لیلا عاشق میشه اما چون به خاطر هکربودن آیدن خانواده ی لیلا تن به این وصلت نمیدن آیدن تصمیم میگیره تا بانک مرکزی رو هک کنه تا پول هنگفتی بزنه جیب و با لیلا از شیکاگو فرار کنه وبیاد ایران ...
تو ایران دیگه قدرت هک کردنش فایده ای نداره که خخخخخخخخخ !
لایک داری داداش ...
ای دهقان فداکارتو در روزگاری زندگی کردی که
مردی برهنه شدتاکودکان وزنان نمیرند.
امّامن درروزگاری زندگی میکنم که زنی
برهنه میشودتاکودکش گرسنه نماند.
مردی برهنه شدتاکودکان وزنان نمیرند.
امّامن درروزگاری زندگی میکنم که زنی
برهنه میشودتاکودکش گرسنه نماند.