نقلقول: مورد نهم رو بخونید. یه اثر هنری اشکالی نداره تو بقیهی فرمهای هنری مثل موسیقی و فیلم و... ریشه کنه یا پیچیده باشه یا فکر و عقیدهای رو به چالش بکشه.بازی هایی که مثال زده شده، بیشتر تمام هنرهای دیگه روشون سایه انداخته و گیم پلی یه چیز ساده و دم دستی و بهانه ای برای زدن حرف خالق بازی شده. مثلا الن ویک، با اینکه عاشقشم ولی گیم پلی کلا تو دیواره، نهایت ترس بازی، جاییه که موجودات میان و یه صدای مخوف میاد و صحنه آهسته میشه که بعد یه مدت دیگه عادی میشه. نه من نه هیچ کس دیگه ای که الن ویک رو تجربه میکرد، خوب بازی براش مهم نبود، بلکه فقط میخواست اون بخش رو رد کنه تا برسه به کاتسین بعدی و ببینه داستان آخرش به کجا میرسه. (ولی لامصب عجب داستان قدر و پیچیده ای داشت)
خب حرف متال شد، ببین آخه نسخه3 کجاش توازن داشت؟ فرم کلی متال گیر سالید 1تا4 این بود:
شخصیت اصلی تو راهه تا برسه منطقه ماموریت، تو اون راه مافوقش یه توضیحاتی میده درباره ماموریت و بعدش شخصیت اصلی با یه صحنه خفن وارد محل میشه. بعد تا فکر میکنی بازی قراره شروع شه، صدای کدک میاد و شما قشنگ یه ساعت باید بشینی تا کل کرکترا رو معرفی کنن و هر کدوم هم یه ساعت چرت و پرت بگن و آخرش اگه خوابت نبرده باشه، میتونی بازی رو ادامه بدی من متال گیر رو دوست دارم شدید ولی این کدک ها همیشه رو اعصابم رژه میرفت. مثلا تو 3، چهارساعت باس و اسنیک و زیرو و مدیک دارن باهم احوال پرسی میکنن و باس هم همش داره چرت و پرتای میهن پرستی میگه به اسنیک. حرف زیاده خیلی زیاده. من اول 3 به شدت داشت حوصله م سر میرفت. فقط بخش هایی که مربوط به ماموریت بود رو گوش میدادم و بقیه رو اسکیپ میکردم.
باز به نظرم 1 و 2 حرفاش کمتر بود و خوب بودن.
توازن بازی فقط به این نیست که به همون اندازه که کاتسین داریم، گیم پلی هم داشته باشیم. وقتی گیم پلی کلا تو آفساید باشه چه فایده؟ یه سری از دوستان شاید یادشون باشه من موقع تجربه TLOU و همینطور پس از تموم کردنش، چقدر فحش نثارش کردم چون احساس میکردم کلا سرکارم. درسته توازن بین کاتسین و گیم پلی برقراره ولی گیم پلی به شدت درون دیوار قرار داشت.
اگه یه بازی داستان نداشته باشه و گیم پلی درست حسابی داشته باشه، خیلی بهتر از عکسشه! الان مگه کل دنیا این Minecraft رو دوست ندارن؟ داستان داره آیا؟ نسخه داستانیش رو تل تیل ساخت و اونطوری هم که شنیدم، خیلی خوشگل READ
شما میتونید هرچقدر دلتون بخواد در وصف داستان های خفن بازیها مرثیه سرایی کنین ولی وقتی گیم پلی پوچ داره چه فایده؟ بیاین بریم یکم تو بهر فایتینگ، الان مگه Street Fighter داستان درست حسابی داره؟ پس چرا محبوب ترین فایتینگ جهانه؟ چرا میلیون ها پلیر داره تو تورنومنت هاش و هنوزم نسخه های 10 20سال پیشش به همراه نسخه های امروزیش، بازی میشن؟ چرا BlazBlue که بهترین و پیچیده ترین داستان کل تاریخ فایتینگ ها رو داره (با کلی هینت های فلسفی و عمیق) اونقدر شناخته شده نیست؟ چرا Mortal Kombat تا نسخه جدیدش میاد، دیگه قدیمیاش به کل میمیرن؟ چون اینا برخلاف SF چیز جدیدی برای اراِئه ندارن و فقط گیم پلی نسخه قبل رو کامل تر میکنن و با یه گرافیک بهتر به عنوان نسخه جدید عرضه میکنن
متاسفانه تو سبک اکشن سوم شخص به یه روزمرگی رسیدیم و همه بازیا عین همن و فقط گرافیک و داستانشون اونا رو متمایز میکنه وگرنه گیم پلی هیچوقت چیز جدیدی نداره. واسه همین TLOU و امثالهم باعث میشن به به و چه چه راه بندازیم. فقط یوبیسافته که هنوز جرعتش رو داره که بازی جدید با مکانیزم و گیم پلی جدید معرفی کنه که اونم بخاطر 30یاست های sequelسازیش، هیچوقت کامل نمیسازن چون میخوان یه سری از ایده ها رو برای نسخه بعد نگهدارن. مثلا الان واچ داگز2 در اصل چیزیه که نسخه اول باید میبود، اساسینزکرید هم همینطور، کلا از نسل7 تا الان این روند رو درپیش گرفتن متاسفانه واسه همین مطمئنم که For Honor هم کاملا ناامیدکننده میشه و باید وایسیم تا نسخه 2 یا 3ش تا واقعا ببینیم قرار بود چی باشه...
درکل، گیم پلی ضعیف همه بازیا باعث شده که به قول معروف، به تب راضی بشیم و خیلی از نویسندگان به مدیوم بازی روی میارن و میخوان آثار هنری و داستان هاشون رو بکنن تو حلق بازی، بعضی اوقات مثل TLOU میگیره و موفق میشه و بعضی اوقات هم مثل بازیای remedy، اونجوری که انتظار دارن، نمی ترکونه ولی بازم جفتشون تو گیم پلی میلنگن و فرقی نداره.
حالا فکر نکنین من کلا طرفدار بی چون و چرای بازی با گیم پلی خالص هستما، منِ دیوونه فقط به خاطر MGS4 و Heavy rain رفتم PS3 خریدم منتظرم کوانتوم بریک بیاد رو استیم تا day1 بخرمش اوریج، فنتوم پین رو رفتم اوریج خریدم و...
ولی خب بحث این بود که میخواستم واقع بین باشم و هرچقدر هم که اینا رو دوست دارم، نخواستم ایرادشون رو نادیده بگیرم.
شاید هم واقعا دلیل اینکه من از همه بازیا دست کشیدم و به شدت فقط به فایتینگ رو آوردم، همین نکته ای باشه که من و یاشار داریم ازش میگیم. (در طول این سه سال گذشته، تعداد بازیایی که تا آخر رفتم به 10 تا هم شاید نرسه و همینایی هم که نام بردم، اکثرا نصفه نیمه رفتم به جز الن ویک و هوی رین)