07-13-2012, 02:36 AM
به جرأت می توانم بگویم که نقد و بررسی بازی The Elder Scrolls V: Skyrim سخت ترین مطلبی است كه می توانم بنویسم. این بازی آنقدر وسیع است كه حتی نمی دانم از كجا شروع كنم. نمی دانم از كجای آن تعریف كنم و چطور مقاله ای شایسته آن بنویسم. این مطلبی كه هم اكنون می خوانید، تنها ذره ای از عظمت كل بازی Skyrim است.
داستان
داستان بازی همانطور كه از اسم آن پیدا است، در سرزمینی خیالی به نام Skyrim اتفاق می افتد. سرزمینی كه پر از افسانه و مكان های جادویی است. تاریخچه این سرزمین به گذشته های خیلی دور باز می گردد و هیچ كس دقیقاً نمی داند که این قلمرو توسط چه اقوامی بنا شد. Skyrim طبیعتی بكر دارد و چهار فصل را هم زمان در تمام نقاط خود دیده است. سرزمین های بالایی آن پر از كوهستان های سرد و برفی هستند. تا جایی كه طوفان های سرد می توانند در یك لحظه انسان را خشك كنند. مناطق كوهپایه ای سردسیر، به لطف برف بالای كوه ها از آب و آبشارهای زیادی بهره مند هستند و جویبارهای آن ها دشت های سبز، جنگل های زیبا و مكان های خوش آب و هوایی ساخته اند.
مناطق پرت و خشك زیادی هم در این سرزمین وجود دارند كه كمتر كسی در آنجا زندگی می كند. همانند Oblivion اینبار هم ما بازی را با یك زندانی شروع می كنیم. سوار بر درشكه ای لرزان هستیم، سه متهم دیگر در كنار ما هستند، جرم هیچ یك از ما معلوم نیست و از حرف های یكی از متهمان متوجه می شویم كه راه درازی را تا Skyrim آمده ایم تا با اعدام خود و سرانجام مرگ روبرو شویم. وقتی به محل اعدام می رسیم، مأمور آنجا اسامی متهمان را می خواند. در اینجا شما باید اسم خود، نژاد و چهره خودتان را بسازید. نفر اول را برای اعدام می برند، سرش را روی یك تكه چوب می گذارند و جلاد با تبر خود سر وی را قطع می كند. حالا نوبت به ما رسیده است.
به زیر تبر می رویم و جلاد تبر خود را بالا می برد و به محض اینكه قصد دارد گردن ما را قطع كند، ناگهان اتفاقی عجیب می افتد. اژدهایی بزرگ بر برج محل اعدام ظاهر می شود و شروع به تخریب محیط و كشتن مردم شهر می کند. با دست های بسته باید از دست اژدها فرار كنید. پس از یك فرار موفقیت آمیز، داستان اصلی بازی شروع می شود. ما متوجه می شویم كه قرن ها پیش اژدهایان در Skyrim می زیستند و در همان دوران نسل آن ها منقرض شده و كم كم به افسانه تبدیل شدند. پس از مشاهده این اژدها، یكی از زندانی های همراه شما كه با هم موفق به قرار می شوید، شما را پیش یكی از اقوام خود می برد و به او می گوید كه آن ها با چشم خودشان اژدها دیده اند.
پس از مدتی، شما نزد فرمانده منطقه می روید و به او می گویید كه ادژهایان بازگشته اند. در ابتدا باور این حرف سخت است، ولی كمی بعد به یكی از برج های دیگر نزدیك شهر هم حمله می شود و شما به همراه چند مأمور امنیتی دیگر برای بررسی منطقه پیش می روید. در اینجاست كه با اولین اژدهای بازی روبرو می شوید و باید همراه هم تیمی هایتان آن را از پا دربیاورید. پس از كشتن این اژدها، در یك اتفاق عجیبف روح اژدها جلوی چشم همگان به داخل بدن شما می رود. در حالیكه همه از این موضوع حیرت كرده اند، یكی از مأموران امنیتی می گوید كه یك افسانه قدیمی وجود دارد كه بر اساس آن، هر چند سال یكبار، فردی به دنیا می آید كه می تواند روح اژدهایان را جذب كند و آن ها را بكشد.
نام این فرد Dragonborn (اژدهازاده) است و مأمور امنیتی احتمال می دهد که شما همان ناجی افسانه ها هستید. او می گوید در كتاب ها آمده كه Dragonborn می تواند فریادهایی همانند اژدها بزند. در اینجاست كه شما با انجام این كار متوجه می شوید كه یك انسان عادی نیستید، بلكه تنها امید Skyrim برای نجات از دست بازگشت اژدهایان هستید. داستان بازی در ادامه بسیار پر رنگ تر می شود و می توان از Skyrim به عنوان بهترین داستان در بین سری The Elder Scrolls یاد كرد. ملاقات با Greybeardها و یاد گرفتن زبان اژدهایان از بخش های جالب داستان است. در تمام لحظات Skyrim شما حس قهرمان بودن می كنید. به هر جایی كه می روید، اگر مردم با شما بد رفتاری كنند و یا شما را به جایی راه ندهند، به محض اینكه بگویید Dragonborn هستید، خیلی سریع رفتار خود را عوض می كنند. Skyrim پر از حماسه، افسانه، دلاوری و جنگ آوری است كه در هر لحظه شما را با خود درگیر می كند.
گرافیك
Skyrim از موتور جدید Bethesda استفاده می كند كه برای اولین بار در این بازی به كار گرفته شده است. طبیعت این بازی یكی از زیباترین بخش هایی است كه دیده اید. هر گونه محیطی كه بخواهید در آن یافت می شود. آبشارهای بلند را می توانید تا بالای كوه دنبال كنید و مشاهده كنید كه چطور یخ ها ذوب می شوند و آبشارها را به وجود می آورند. جلوه جاری شدن آب در بازی بسیار زیبا و نرم است. در پایین آن ها دریاچه هایی وجود دارند كه پر از موجودات دریایی و آبی هستند. همه چیز طبق منطقع در جای خود گذاشته شده است. یك نوع ماهی خاص هیچ گاه در آب های سرد مشاهده نمی شود و یا مثلاً در كنار یخچال های سرد دریاچه های یخ، می توانید فوك ها را ببینید كه مثل دنیای واقعی كنار هم زندگی می كنند و حتی اگر سر به سرشان بگذارید، به شما حمله می كنند.
Draw to Distance بازی همانند تمام بازی های Bethesda خیره كننده است. كوه های داخل ابر و برفی Skyrim از همه جا معلوم هستند. گاهی در شب، اشعه های زیبای قطبی را در آسمان می بینید كه در حال تكان خوردن هستند و بی اختیار مبهوت زیبایی این بازی می شوید. آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی و گاهی پر ستاره است. طراحی شخصیت ها خیلی بهتر از قبل شده و انیمیشن ها خیلی پیشرفت كرده اند. البته هنوز هم بعضی حركات مصنوعی در بعضی شخصیت ها دیده می شوند. Lip Synchها خیلی بهتر شده و دوربین سوم-شخص بازی هم بسیار پیشرفت كرده است.
طبیعت عظیم Skyrim بسیار با كیفیت و زیبا است و محیط های داخلی آن هم پر جزئیات هستند. هر كوه، هر دره و هر مكانی می تواند غاری در خود داشته باشد كه این غار خود یك دنیای زیرزمینی دیگر است. بعضی وقت ها بافت های بی كیفیتی در بعضی محیط های داخلی دیده می شوند كه واقعاً بی انصافی است كه با وجود محیط به این بزرگی و پر جزئیاتی از این مسائل ایراد گرفت و حتی بازی RAGE هم كه خیلی كوچكتر از این بازی بود، با چنین مشكلاتی روبرو بود. Skyrim یك زیبایی مطلق است. طراحی هنری آن بی رقیب و عظمت و مقیاس كیفیت و كمیت آن نفس گیر است.
موسیقی/صداگذاری
تیم صداگذاران شخصیت های بازی را به هیچ وجه نمی توان شمرد، چون هر شخصیت یك صدای جدا دارد و تصور كنید در یك بازی Open-World بتوانید با تمام NPCها، حتی بچه های كوچك هم صحبت كنید، آن هم صحبت های طولانی و پر جزئیات. صداگذاری محیط هم بسیار عظیم است. در محیط های برفی، گاه طوفان های سرد به پا می شوند كه واقعاً از صدای آن ها لرزه به تنتان می افتد و یا در جنگل ها و محیط های سبز صدای زیبای پرندگان و نسیم خنك و یا آبشار، گوشتان را نوازش می دهد. ریزترین جزئیات دارای صدا هستند.
كافی است به یك رستوران بروید، حتی می توانید صدای تكه تكه شدن نان هم زیر دندان یك مشتری، صدای برخورد قاشق با میز و... را بشنوید. جا دادن چنین فایل های صوتی روی یك DVD در نسخه 360 واقعاً جای تحسین دارد. همانطور كه موسیقی Oblivion در سال عرضه، آنقدر زیبا بود كه جایزه بهترین آهنگسازی سال را برد، Skyrim حتی فراتر از آن می رود و یك تجربه ناب خلق می كند. تقریباً در تمام لحاظات بازی موسیقی شما را با جو مناسب خود همراه می كند. تعداد این قطعات بسیار زیاد است، به قدری كه موسیقی های Skyrim در قالب بسته های جدا شامل چهار دیسك عرضه می شوند.
گیم پلی
Skyrim همانند تمام بازی های Bethesda از یك قالب معین پیروی می كند. قالبی كه در Oblivion و Fallout 3 هم مشاهد كردیم. در ابتدای بازی می توانید كلاس خود را مشخص كنید. هر چند این تعیین كلاس خیلی ابتدایی است، چون در طول بازی با Level Up كردن خودتان به هر شكلی كه بخواهید می توانید كلاس خود را تغییر دهید. Bethesda بار دیگر با این بازی نشان داد كه بهترین RPG ساز غربی است. دنیای Skyrim یكی از وسیع ترین دنیاهایی است كه مشاهده كرده اید. تعداد Questهای بازی غیر قابل شمارش است و حتی یك سری از آن ها همانطور كه تاد هاوارد (Todd Howard) چندی پیش اعلام كرد، بی نهایت هستند و همینطور ادامه دارند.
هیچ بازی ای به وسعت Skyrim نمی رسد، چون اگر بخواهید دنیای آن را كاملا كشف كنید و تمام Questها را انجام دهید، سال ها زمان لازم دارید. در هر ثانیه و هر لحظه از بازی، می توانید یك Quest بسیار زیبا برای خود دست و پا كنید. مثلاً در یكی از مراحل بازی كه در زندان بود، من بین كتاب ها و اسباب و وسایل كهنه یك سلول، یك كتاب به نام Forbidden Legend دیدم. این كتاب را باز كردم و نزدیك به 40 صفحه در آن داستان راجع به قتل یك خانواده به طوری مشكوك كه در قالب یك داستان تخیلی و افسانه روایت شده بود و حالا پس از چندین سال كسی دیگر داستان آن را هم نمی خواند.
مطالعه این كتاب یك Quest را باز می كند كه شما باید پیگیری كنید كه چندین سال پیش آیا چنین اتفاقی افتاده و یا طبق گفته كتاب، تمام این وقایع افسانه ای بیش نبوده اند. نزدیك به 3 ساعت و نیم یك مرحله فرعی طول كشید و هنوز كه مشغول نوشتن این مطلب هستم، این مرحله را تمام نكردم. این Quest كه با خواندن آن کتاب خاص باز شد و حتی احتمال خیلی كمی وجود دارد که چشمتان به آن كتاب كهنه بیفتد، پر از معما، مراحل اكشن، مضامین و داستان های مرموز است. یك تكه كاغذ در وسط یك جنگل، می تواند آغازگر یك داستان بسیار زیبا باشد. مثلاً در راه كوهستان یك درشكه را می بینید كه در برف گیر كرده است.
اسب درشكه مرده و صاحب آن هم از سرما یخ زده است. جیب های او را كه بگردید، متوجه می شوید که حامل یك نامه بوده كه به علت یخ زدگی هیچ وقت به دست صاحبش نرسیده است. همین نامه و پیدا كردن صاحب آن می تواند یك مرحله طولانی و زیبا را خلق كند. صحبت از كتاب و نامه شد. Skyrim پر از كتاب و دست نوشته هایی است كه در محیط قرار گرفته اند. در تمام مكان های بازی، كتاب پیدا می شود و شما به طور مثال، كتاب داستانی پیدا می كنید كه بیش از 60 یا 70 صفحه طول دارد و ممكن است نیم ساعت فقط مشغول خواندن یك كتاب جذاب، یك افسانه، یك تحقیق علمی و یك نامه عاشقانه باشید. Scrollهایی هم در بازی وجود دارند كه می توانید با مطالعه آن ها قابلیت های جدید به دست آورید.
میزهای جادوگری ای وجود دارند كه می توانید اسلحه، زره، گردنبند و هر چیزی كه با جادو مخلوط شده را روی آن ها قرار دهید و با شكستن آن به جادوی موجود در آن وسیله پی ببرید و به طور مثال روی سلاح دیگر خودتان به كار ببرید. می توانید روی میز شیمی، تركیباتی را با هم قاطی كنید و همانند یك شیمیدان بمب و یا سم های خطرناك درست كرده و به شمشیر خود بزنید تا مطمئن شوید هدف شما بر اثر سم خواهد مرد. Itemهای بازی به طور دیوانه وار زیاد هستند و در حین Loadingها كه خوشبختانه در این نسخه خیلی كوتاه شده اند، می توانید آن ها را ببینید و در مورد گذشته آن ها اطلاعات كسب كنید.
مثلاً یك نوع لیوان می تواند تاریخچه بسیار كهنی داشته باشد. یك نوع شمشیر می تواند اطلاعات جالبی در مورد سازنده آن، جنگ هایی كه به كار رفته و... داشته باشد. تعداد سلاح ها، سپرها، چوب دستی های جادویی، داروهای شیمیایی، وسایل زینتی، لباس و... آنقدر زیاد است كه به نظر هیچ گاه تمامی ندارند. همه چیز را می توانید در این بازی برداشته و از آن استفاده كنید. یك قاشق را می توانید بردارید و بفروشید. حتی كتاب های خودتان و یا یك تكه سنگ بی ارزش را هم بفروشید. مغازه های بازی بسیار متنوع هستند و اگر برای خرید و فروش یك وسیله مناسب به پیش مغازه دار مناسب بروید، نه تنها با آیتم های گوناگونی روبرو می شوید، بلكه در خرید و فروش هم با قیمت های بهتری روبرو می شوید.
حتی می توانید با بالا بردن مهارت صحبت كردن خود، تخفیف های ویژه ای بگیرید و یا با انداختن گردنبند جادویی كاهش قیمت، درصدی از قیمت ها را كاهش دهید. مغازه ها خیلی متنوع هستند. اسلحه فروشی، دارو فروشی، كافه و... همه پر از آیتم های گوناگون هستند. محیط Skyrim خیلی بزرگ است، پس برای رفت و آمد باید یك اسب داشته باشید. می توانید از اسطبل شهر یك اسب (هر منطقه ای اسبی با یك نژاد مختلف دارد) بخرید و اگر وفاداری اسب به شما بالا برود، می تواند سرباز خوبی در جنگ ها حساب شود و با سم خود حساب دشمنان را برسد! درشكه هایی هم برای سفر وجود دارند كه می توانید پشت آن ها نشسته و از محیط زیبای بازی لذت ببرید و به مقصد برسید.
قابلیت Fast Travel هم مانند قبل فقط در محیط هایی كه حداقل یكبار به آن ها سر زده اید، به كار می رود و می توانید در یك چشم به هم زدن به آنجا برسید. مبارزت خیلی جذاب شده اند. مبارزه با شمشیرهای مختلف فرق می كند. اینبار می توانید دو شمشیر را در یك زمان در دست بگیرید و انتخاب كنید كه كدام یك در دست چپ و كدام یك در دست راست باشد. مبارزات خیلی تاكتیكی كار شده و باید حواستان باشد كه چطور ضربه می زنید و از چه وسیله ای برای نبرد استفاده می كنید. دفاع كردن با سپر و ضربه زدن با شمشیر یكی از بهترین و جذاب ترین سبك های مبارزه است.
می توانید به طور مثال در دست چپتان هم جادو بگذارید و با سیستمی شبیه به BioShock روبرو باشید. تعداد جادوها هم بسیار متنوع است. از یخ گرفته تا آتش و یا برق و حتی جادویی برای بازیافتن HP. مسلماً استفاده از این جادوها از نوار Magica شما كم می كند، ولی می توانید با نوشیدن Magica Drink در بین مبارزات، آن ها را سریعاً بازگردانید. تمام نوارهای بازی اعم از HP ،Magica و Stamina همه پس از مدتی پر می شوند، ولی در حین مبارزات برای هر چه سریع تر عمل كردن، می توانید نوشیدنی های آن ها را بخورید. با ضربه زدن به دشمن از نوار Stamina كم می شود و به قولی شخصیت اول خسته می شود، پس باید خیلی درست در مبارزات حمله كنید.
شلیك با تیركمان هم خیلی جذاب است و انواع مختلفی از آن در بازی وجود دارند. از آنجایی كه شما Dragonborn هستید، یكی از قابلیت های فوق العاده بازی استفاده از فریادهای اژدهایان است. این فریادها با خواندن ورد قابل اجرا هستند و در طول بازی با زدن دكمه RB (در نسخه Xbox 360) می توانید با گفتن آن ورد، به دشمن حمله كنید. می توانید با یك ضربه تمام افراد و اجسام روبروی خود را با موج شدید صدای خود به عقب پرت كنید. می توانید نفس خود را به بیرون دهید و همه را در یخ فرو ببرید. می توانید همانند اژدها از دهان خود آتش بیرون دهید و یا با یك فریاد، آب و هوای برفی را صاف كنید.
تعداد فریادها خیلی زیاد هستند و آموختن آن ها مستلزم كشتن اژدهایان و كسب روح آن ها است. مبارزه با این اژدهایان هم بسیار جذاب و حماسی است. نژادهای زیادی از اژدهایان در بازی وجود دارند و كشتن بعضی از آن ها بسیار سخت است، ولی با كشتن آن ها می توانید استخوان های گران قیمتشان را بدست آورید و روح ارزشمندشان را به روح های خود اضافه كنید. طبیعت Skyrim آنقدر با جزئیات و وسیع است كه هیچ گاه خسته كننده نمی شود. سفر كردن در این بازی خود یك سرگرمی بزرگ است. گاهی هیچ كاری نكردن اوج لذت را دارد. تنوع حیوانات بسیار زیاد است.
حیواناتی مثل گرگ، ماموت، روباه، خرس، ببر، شیر، خرگوش، فوك، ماهی، ماهی گوشت خوار، خرچنگ، مار، مرغ، خروس، سوسمار و... در بازی وجود دارد. هیچ بازی ای تا به حال، این تعداد حیوان را در خود جای نداده و هر كدام از این حیوانات را می توانید شكار كنید و از گوشت، پوست و یا عاجشان استفاده كنید. شكار كردن در بازی بسیار جذاب است. مثلاً در مراتع مرتفع و روی قله كو ها می توانید قوچ های جالبی را پیدا كنید كه پول خوبی هم بابت گوشت آن ها می دهند. در این بازی می توانید هر كسی كه می خواهید، باشید. می توانید به عضویت یك سری گروه دزد دربیایید و یك خانواده مافیایی تشكیل دهید!!! می توانید به نیروی ارتش Skyrim ملحق شوید و از شهر خود دفاع كنید. می توانید به گروه خون آشام ها بپیوندید و در شب نیرومند شوید
البته در این وضعیت مردم به شما حمله می كنند. می توانید گرگ نما شوید و شب ها به یك هیولای ترسناك تبدیل شوید. تمام این كارها می تواند در طول بازی انجام شود، نه این كه آن ها را در ابتدا انتخاب كنید. تعداد NPCها و تنوع آن ها بسیار زیاد است. تمام آن ها اسم جداگانه دارند. اگر با آن ها صحبت كنید، تا مدت ها در مورد گذشته خود، كار خود و خانواده و حتی وضعیت اقتصادی و سیاسی Skyrim با شما صحبت می كنند. هر كدام از آن ها زندگی جدای خود را دارند. مثلاً یكی آهنگر است و صبح ها سر یك وقت معین مغازه خود را باز می كند و سر یك زمان معین آن را می بندد. حتی اگر یك مغازه برای یك زن و شوهر باشد، می توانید ببینید كه وقتی شب مغازه را می بندند، همیشه به یك خانه می روند و صبح هم از آنجا بیرون می آیند. بعضی از آن ها بچه دارند و همیشه در یك منقطه می توانید مشاهده كنید كه این بچه ها در كوچه های شهر مشغول بازی كردن هستند.
مثلاً وقتی با یك معدنچی صحبت می كنید، می توانید از وی بپرسید كه كسب و كارش چطور است. او می نالد و می گوید که از وقتی عنكبوت های بزرگ به معدن های منطقه حمله كرده اند، سخت می توانم كار كنم. شما می توانید در مقابل دریافت پول و یا بدون پاداش به غار مذكور رفته و آنجا را برای وی پاكسازی كنید و وقتی در آینده به او سر بزنید، برای خرید اجسام مختلف از او تخفیف بگیرید و لبخند را روی لب هایش ببینید و مشاهده كنید كه مشتری های زیادی دارد. Skyrim دیوانه وار بزرگ است. طوری كه در هر لحظه مبهوت و غرق عظمت این بازی می شوید. واقعاً برای من جای سوال است كه Bethesda چطور توانسته چنین بازی ای را خلق كند. با خرید این بازی می توانید تا سال های سال سرگرم دنیای آن باشید، بدون اینكه لحظه ای خسته شوید. تصور كنید كه چقدر هم DLC برای آن عرضه شود.
نتیجه گیری
Skyrim باگ های بازی های هم سبك خود را دارد، ولی تعداد این باگ ها نسبت به Fallout 3 و Oblivion كم شده اند. عظمت Skyrim را نه می توان تعریف كرد و نه می توان با چندین ماه بازی كردن، كشف كرد. از دست دادن این بازی مساوی با از دست دادن یكی از عظیم ترین سرگرمی های صعنت بازی های کامپیوتری است.
gamekhor.com
داستان
داستان بازی همانطور كه از اسم آن پیدا است، در سرزمینی خیالی به نام Skyrim اتفاق می افتد. سرزمینی كه پر از افسانه و مكان های جادویی است. تاریخچه این سرزمین به گذشته های خیلی دور باز می گردد و هیچ كس دقیقاً نمی داند که این قلمرو توسط چه اقوامی بنا شد. Skyrim طبیعتی بكر دارد و چهار فصل را هم زمان در تمام نقاط خود دیده است. سرزمین های بالایی آن پر از كوهستان های سرد و برفی هستند. تا جایی كه طوفان های سرد می توانند در یك لحظه انسان را خشك كنند. مناطق كوهپایه ای سردسیر، به لطف برف بالای كوه ها از آب و آبشارهای زیادی بهره مند هستند و جویبارهای آن ها دشت های سبز، جنگل های زیبا و مكان های خوش آب و هوایی ساخته اند.
مناطق پرت و خشك زیادی هم در این سرزمین وجود دارند كه كمتر كسی در آنجا زندگی می كند. همانند Oblivion اینبار هم ما بازی را با یك زندانی شروع می كنیم. سوار بر درشكه ای لرزان هستیم، سه متهم دیگر در كنار ما هستند، جرم هیچ یك از ما معلوم نیست و از حرف های یكی از متهمان متوجه می شویم كه راه درازی را تا Skyrim آمده ایم تا با اعدام خود و سرانجام مرگ روبرو شویم. وقتی به محل اعدام می رسیم، مأمور آنجا اسامی متهمان را می خواند. در اینجا شما باید اسم خود، نژاد و چهره خودتان را بسازید. نفر اول را برای اعدام می برند، سرش را روی یك تكه چوب می گذارند و جلاد با تبر خود سر وی را قطع می كند. حالا نوبت به ما رسیده است.
به زیر تبر می رویم و جلاد تبر خود را بالا می برد و به محض اینكه قصد دارد گردن ما را قطع كند، ناگهان اتفاقی عجیب می افتد. اژدهایی بزرگ بر برج محل اعدام ظاهر می شود و شروع به تخریب محیط و كشتن مردم شهر می کند. با دست های بسته باید از دست اژدها فرار كنید. پس از یك فرار موفقیت آمیز، داستان اصلی بازی شروع می شود. ما متوجه می شویم كه قرن ها پیش اژدهایان در Skyrim می زیستند و در همان دوران نسل آن ها منقرض شده و كم كم به افسانه تبدیل شدند. پس از مشاهده این اژدها، یكی از زندانی های همراه شما كه با هم موفق به قرار می شوید، شما را پیش یكی از اقوام خود می برد و به او می گوید كه آن ها با چشم خودشان اژدها دیده اند.
پس از مدتی، شما نزد فرمانده منطقه می روید و به او می گویید كه ادژهایان بازگشته اند. در ابتدا باور این حرف سخت است، ولی كمی بعد به یكی از برج های دیگر نزدیك شهر هم حمله می شود و شما به همراه چند مأمور امنیتی دیگر برای بررسی منطقه پیش می روید. در اینجاست كه با اولین اژدهای بازی روبرو می شوید و باید همراه هم تیمی هایتان آن را از پا دربیاورید. پس از كشتن این اژدها، در یك اتفاق عجیبف روح اژدها جلوی چشم همگان به داخل بدن شما می رود. در حالیكه همه از این موضوع حیرت كرده اند، یكی از مأموران امنیتی می گوید كه یك افسانه قدیمی وجود دارد كه بر اساس آن، هر چند سال یكبار، فردی به دنیا می آید كه می تواند روح اژدهایان را جذب كند و آن ها را بكشد.
نام این فرد Dragonborn (اژدهازاده) است و مأمور امنیتی احتمال می دهد که شما همان ناجی افسانه ها هستید. او می گوید در كتاب ها آمده كه Dragonborn می تواند فریادهایی همانند اژدها بزند. در اینجاست كه شما با انجام این كار متوجه می شوید كه یك انسان عادی نیستید، بلكه تنها امید Skyrim برای نجات از دست بازگشت اژدهایان هستید. داستان بازی در ادامه بسیار پر رنگ تر می شود و می توان از Skyrim به عنوان بهترین داستان در بین سری The Elder Scrolls یاد كرد. ملاقات با Greybeardها و یاد گرفتن زبان اژدهایان از بخش های جالب داستان است. در تمام لحظات Skyrim شما حس قهرمان بودن می كنید. به هر جایی كه می روید، اگر مردم با شما بد رفتاری كنند و یا شما را به جایی راه ندهند، به محض اینكه بگویید Dragonborn هستید، خیلی سریع رفتار خود را عوض می كنند. Skyrim پر از حماسه، افسانه، دلاوری و جنگ آوری است كه در هر لحظه شما را با خود درگیر می كند.
گرافیك
Skyrim از موتور جدید Bethesda استفاده می كند كه برای اولین بار در این بازی به كار گرفته شده است. طبیعت این بازی یكی از زیباترین بخش هایی است كه دیده اید. هر گونه محیطی كه بخواهید در آن یافت می شود. آبشارهای بلند را می توانید تا بالای كوه دنبال كنید و مشاهده كنید كه چطور یخ ها ذوب می شوند و آبشارها را به وجود می آورند. جلوه جاری شدن آب در بازی بسیار زیبا و نرم است. در پایین آن ها دریاچه هایی وجود دارند كه پر از موجودات دریایی و آبی هستند. همه چیز طبق منطقع در جای خود گذاشته شده است. یك نوع ماهی خاص هیچ گاه در آب های سرد مشاهده نمی شود و یا مثلاً در كنار یخچال های سرد دریاچه های یخ، می توانید فوك ها را ببینید كه مثل دنیای واقعی كنار هم زندگی می كنند و حتی اگر سر به سرشان بگذارید، به شما حمله می كنند.
Draw to Distance بازی همانند تمام بازی های Bethesda خیره كننده است. كوه های داخل ابر و برفی Skyrim از همه جا معلوم هستند. گاهی در شب، اشعه های زیبای قطبی را در آسمان می بینید كه در حال تكان خوردن هستند و بی اختیار مبهوت زیبایی این بازی می شوید. آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی و گاهی پر ستاره است. طراحی شخصیت ها خیلی بهتر از قبل شده و انیمیشن ها خیلی پیشرفت كرده اند. البته هنوز هم بعضی حركات مصنوعی در بعضی شخصیت ها دیده می شوند. Lip Synchها خیلی بهتر شده و دوربین سوم-شخص بازی هم بسیار پیشرفت كرده است.
طبیعت عظیم Skyrim بسیار با كیفیت و زیبا است و محیط های داخلی آن هم پر جزئیات هستند. هر كوه، هر دره و هر مكانی می تواند غاری در خود داشته باشد كه این غار خود یك دنیای زیرزمینی دیگر است. بعضی وقت ها بافت های بی كیفیتی در بعضی محیط های داخلی دیده می شوند كه واقعاً بی انصافی است كه با وجود محیط به این بزرگی و پر جزئیاتی از این مسائل ایراد گرفت و حتی بازی RAGE هم كه خیلی كوچكتر از این بازی بود، با چنین مشكلاتی روبرو بود. Skyrim یك زیبایی مطلق است. طراحی هنری آن بی رقیب و عظمت و مقیاس كیفیت و كمیت آن نفس گیر است.
موسیقی/صداگذاری
تیم صداگذاران شخصیت های بازی را به هیچ وجه نمی توان شمرد، چون هر شخصیت یك صدای جدا دارد و تصور كنید در یك بازی Open-World بتوانید با تمام NPCها، حتی بچه های كوچك هم صحبت كنید، آن هم صحبت های طولانی و پر جزئیات. صداگذاری محیط هم بسیار عظیم است. در محیط های برفی، گاه طوفان های سرد به پا می شوند كه واقعاً از صدای آن ها لرزه به تنتان می افتد و یا در جنگل ها و محیط های سبز صدای زیبای پرندگان و نسیم خنك و یا آبشار، گوشتان را نوازش می دهد. ریزترین جزئیات دارای صدا هستند.
كافی است به یك رستوران بروید، حتی می توانید صدای تكه تكه شدن نان هم زیر دندان یك مشتری، صدای برخورد قاشق با میز و... را بشنوید. جا دادن چنین فایل های صوتی روی یك DVD در نسخه 360 واقعاً جای تحسین دارد. همانطور كه موسیقی Oblivion در سال عرضه، آنقدر زیبا بود كه جایزه بهترین آهنگسازی سال را برد، Skyrim حتی فراتر از آن می رود و یك تجربه ناب خلق می كند. تقریباً در تمام لحاظات بازی موسیقی شما را با جو مناسب خود همراه می كند. تعداد این قطعات بسیار زیاد است، به قدری كه موسیقی های Skyrim در قالب بسته های جدا شامل چهار دیسك عرضه می شوند.
گیم پلی
Skyrim همانند تمام بازی های Bethesda از یك قالب معین پیروی می كند. قالبی كه در Oblivion و Fallout 3 هم مشاهد كردیم. در ابتدای بازی می توانید كلاس خود را مشخص كنید. هر چند این تعیین كلاس خیلی ابتدایی است، چون در طول بازی با Level Up كردن خودتان به هر شكلی كه بخواهید می توانید كلاس خود را تغییر دهید. Bethesda بار دیگر با این بازی نشان داد كه بهترین RPG ساز غربی است. دنیای Skyrim یكی از وسیع ترین دنیاهایی است كه مشاهده كرده اید. تعداد Questهای بازی غیر قابل شمارش است و حتی یك سری از آن ها همانطور كه تاد هاوارد (Todd Howard) چندی پیش اعلام كرد، بی نهایت هستند و همینطور ادامه دارند.
هیچ بازی ای به وسعت Skyrim نمی رسد، چون اگر بخواهید دنیای آن را كاملا كشف كنید و تمام Questها را انجام دهید، سال ها زمان لازم دارید. در هر ثانیه و هر لحظه از بازی، می توانید یك Quest بسیار زیبا برای خود دست و پا كنید. مثلاً در یكی از مراحل بازی كه در زندان بود، من بین كتاب ها و اسباب و وسایل كهنه یك سلول، یك كتاب به نام Forbidden Legend دیدم. این كتاب را باز كردم و نزدیك به 40 صفحه در آن داستان راجع به قتل یك خانواده به طوری مشكوك كه در قالب یك داستان تخیلی و افسانه روایت شده بود و حالا پس از چندین سال كسی دیگر داستان آن را هم نمی خواند.
مطالعه این كتاب یك Quest را باز می كند كه شما باید پیگیری كنید كه چندین سال پیش آیا چنین اتفاقی افتاده و یا طبق گفته كتاب، تمام این وقایع افسانه ای بیش نبوده اند. نزدیك به 3 ساعت و نیم یك مرحله فرعی طول كشید و هنوز كه مشغول نوشتن این مطلب هستم، این مرحله را تمام نكردم. این Quest كه با خواندن آن کتاب خاص باز شد و حتی احتمال خیلی كمی وجود دارد که چشمتان به آن كتاب كهنه بیفتد، پر از معما، مراحل اكشن، مضامین و داستان های مرموز است. یك تكه كاغذ در وسط یك جنگل، می تواند آغازگر یك داستان بسیار زیبا باشد. مثلاً در راه كوهستان یك درشكه را می بینید كه در برف گیر كرده است.
اسب درشكه مرده و صاحب آن هم از سرما یخ زده است. جیب های او را كه بگردید، متوجه می شوید که حامل یك نامه بوده كه به علت یخ زدگی هیچ وقت به دست صاحبش نرسیده است. همین نامه و پیدا كردن صاحب آن می تواند یك مرحله طولانی و زیبا را خلق كند. صحبت از كتاب و نامه شد. Skyrim پر از كتاب و دست نوشته هایی است كه در محیط قرار گرفته اند. در تمام مكان های بازی، كتاب پیدا می شود و شما به طور مثال، كتاب داستانی پیدا می كنید كه بیش از 60 یا 70 صفحه طول دارد و ممكن است نیم ساعت فقط مشغول خواندن یك كتاب جذاب، یك افسانه، یك تحقیق علمی و یك نامه عاشقانه باشید. Scrollهایی هم در بازی وجود دارند كه می توانید با مطالعه آن ها قابلیت های جدید به دست آورید.
میزهای جادوگری ای وجود دارند كه می توانید اسلحه، زره، گردنبند و هر چیزی كه با جادو مخلوط شده را روی آن ها قرار دهید و با شكستن آن به جادوی موجود در آن وسیله پی ببرید و به طور مثال روی سلاح دیگر خودتان به كار ببرید. می توانید روی میز شیمی، تركیباتی را با هم قاطی كنید و همانند یك شیمیدان بمب و یا سم های خطرناك درست كرده و به شمشیر خود بزنید تا مطمئن شوید هدف شما بر اثر سم خواهد مرد. Itemهای بازی به طور دیوانه وار زیاد هستند و در حین Loadingها كه خوشبختانه در این نسخه خیلی كوتاه شده اند، می توانید آن ها را ببینید و در مورد گذشته آن ها اطلاعات كسب كنید.
مثلاً یك نوع لیوان می تواند تاریخچه بسیار كهنی داشته باشد. یك نوع شمشیر می تواند اطلاعات جالبی در مورد سازنده آن، جنگ هایی كه به كار رفته و... داشته باشد. تعداد سلاح ها، سپرها، چوب دستی های جادویی، داروهای شیمیایی، وسایل زینتی، لباس و... آنقدر زیاد است كه به نظر هیچ گاه تمامی ندارند. همه چیز را می توانید در این بازی برداشته و از آن استفاده كنید. یك قاشق را می توانید بردارید و بفروشید. حتی كتاب های خودتان و یا یك تكه سنگ بی ارزش را هم بفروشید. مغازه های بازی بسیار متنوع هستند و اگر برای خرید و فروش یك وسیله مناسب به پیش مغازه دار مناسب بروید، نه تنها با آیتم های گوناگونی روبرو می شوید، بلكه در خرید و فروش هم با قیمت های بهتری روبرو می شوید.
حتی می توانید با بالا بردن مهارت صحبت كردن خود، تخفیف های ویژه ای بگیرید و یا با انداختن گردنبند جادویی كاهش قیمت، درصدی از قیمت ها را كاهش دهید. مغازه ها خیلی متنوع هستند. اسلحه فروشی، دارو فروشی، كافه و... همه پر از آیتم های گوناگون هستند. محیط Skyrim خیلی بزرگ است، پس برای رفت و آمد باید یك اسب داشته باشید. می توانید از اسطبل شهر یك اسب (هر منطقه ای اسبی با یك نژاد مختلف دارد) بخرید و اگر وفاداری اسب به شما بالا برود، می تواند سرباز خوبی در جنگ ها حساب شود و با سم خود حساب دشمنان را برسد! درشكه هایی هم برای سفر وجود دارند كه می توانید پشت آن ها نشسته و از محیط زیبای بازی لذت ببرید و به مقصد برسید.
قابلیت Fast Travel هم مانند قبل فقط در محیط هایی كه حداقل یكبار به آن ها سر زده اید، به كار می رود و می توانید در یك چشم به هم زدن به آنجا برسید. مبارزت خیلی جذاب شده اند. مبارزه با شمشیرهای مختلف فرق می كند. اینبار می توانید دو شمشیر را در یك زمان در دست بگیرید و انتخاب كنید كه كدام یك در دست چپ و كدام یك در دست راست باشد. مبارزات خیلی تاكتیكی كار شده و باید حواستان باشد كه چطور ضربه می زنید و از چه وسیله ای برای نبرد استفاده می كنید. دفاع كردن با سپر و ضربه زدن با شمشیر یكی از بهترین و جذاب ترین سبك های مبارزه است.
می توانید به طور مثال در دست چپتان هم جادو بگذارید و با سیستمی شبیه به BioShock روبرو باشید. تعداد جادوها هم بسیار متنوع است. از یخ گرفته تا آتش و یا برق و حتی جادویی برای بازیافتن HP. مسلماً استفاده از این جادوها از نوار Magica شما كم می كند، ولی می توانید با نوشیدن Magica Drink در بین مبارزات، آن ها را سریعاً بازگردانید. تمام نوارهای بازی اعم از HP ،Magica و Stamina همه پس از مدتی پر می شوند، ولی در حین مبارزات برای هر چه سریع تر عمل كردن، می توانید نوشیدنی های آن ها را بخورید. با ضربه زدن به دشمن از نوار Stamina كم می شود و به قولی شخصیت اول خسته می شود، پس باید خیلی درست در مبارزات حمله كنید.
شلیك با تیركمان هم خیلی جذاب است و انواع مختلفی از آن در بازی وجود دارند. از آنجایی كه شما Dragonborn هستید، یكی از قابلیت های فوق العاده بازی استفاده از فریادهای اژدهایان است. این فریادها با خواندن ورد قابل اجرا هستند و در طول بازی با زدن دكمه RB (در نسخه Xbox 360) می توانید با گفتن آن ورد، به دشمن حمله كنید. می توانید با یك ضربه تمام افراد و اجسام روبروی خود را با موج شدید صدای خود به عقب پرت كنید. می توانید نفس خود را به بیرون دهید و همه را در یخ فرو ببرید. می توانید همانند اژدها از دهان خود آتش بیرون دهید و یا با یك فریاد، آب و هوای برفی را صاف كنید.
تعداد فریادها خیلی زیاد هستند و آموختن آن ها مستلزم كشتن اژدهایان و كسب روح آن ها است. مبارزه با این اژدهایان هم بسیار جذاب و حماسی است. نژادهای زیادی از اژدهایان در بازی وجود دارند و كشتن بعضی از آن ها بسیار سخت است، ولی با كشتن آن ها می توانید استخوان های گران قیمتشان را بدست آورید و روح ارزشمندشان را به روح های خود اضافه كنید. طبیعت Skyrim آنقدر با جزئیات و وسیع است كه هیچ گاه خسته كننده نمی شود. سفر كردن در این بازی خود یك سرگرمی بزرگ است. گاهی هیچ كاری نكردن اوج لذت را دارد. تنوع حیوانات بسیار زیاد است.
حیواناتی مثل گرگ، ماموت، روباه، خرس، ببر، شیر، خرگوش، فوك، ماهی، ماهی گوشت خوار، خرچنگ، مار، مرغ، خروس، سوسمار و... در بازی وجود دارد. هیچ بازی ای تا به حال، این تعداد حیوان را در خود جای نداده و هر كدام از این حیوانات را می توانید شكار كنید و از گوشت، پوست و یا عاجشان استفاده كنید. شكار كردن در بازی بسیار جذاب است. مثلاً در مراتع مرتفع و روی قله كو ها می توانید قوچ های جالبی را پیدا كنید كه پول خوبی هم بابت گوشت آن ها می دهند. در این بازی می توانید هر كسی كه می خواهید، باشید. می توانید به عضویت یك سری گروه دزد دربیایید و یك خانواده مافیایی تشكیل دهید!!! می توانید به نیروی ارتش Skyrim ملحق شوید و از شهر خود دفاع كنید. می توانید به گروه خون آشام ها بپیوندید و در شب نیرومند شوید
البته در این وضعیت مردم به شما حمله می كنند. می توانید گرگ نما شوید و شب ها به یك هیولای ترسناك تبدیل شوید. تمام این كارها می تواند در طول بازی انجام شود، نه این كه آن ها را در ابتدا انتخاب كنید. تعداد NPCها و تنوع آن ها بسیار زیاد است. تمام آن ها اسم جداگانه دارند. اگر با آن ها صحبت كنید، تا مدت ها در مورد گذشته خود، كار خود و خانواده و حتی وضعیت اقتصادی و سیاسی Skyrim با شما صحبت می كنند. هر كدام از آن ها زندگی جدای خود را دارند. مثلاً یكی آهنگر است و صبح ها سر یك وقت معین مغازه خود را باز می كند و سر یك زمان معین آن را می بندد. حتی اگر یك مغازه برای یك زن و شوهر باشد، می توانید ببینید كه وقتی شب مغازه را می بندند، همیشه به یك خانه می روند و صبح هم از آنجا بیرون می آیند. بعضی از آن ها بچه دارند و همیشه در یك منقطه می توانید مشاهده كنید كه این بچه ها در كوچه های شهر مشغول بازی كردن هستند.
مثلاً وقتی با یك معدنچی صحبت می كنید، می توانید از وی بپرسید كه كسب و كارش چطور است. او می نالد و می گوید که از وقتی عنكبوت های بزرگ به معدن های منطقه حمله كرده اند، سخت می توانم كار كنم. شما می توانید در مقابل دریافت پول و یا بدون پاداش به غار مذكور رفته و آنجا را برای وی پاكسازی كنید و وقتی در آینده به او سر بزنید، برای خرید اجسام مختلف از او تخفیف بگیرید و لبخند را روی لب هایش ببینید و مشاهده كنید كه مشتری های زیادی دارد. Skyrim دیوانه وار بزرگ است. طوری كه در هر لحظه مبهوت و غرق عظمت این بازی می شوید. واقعاً برای من جای سوال است كه Bethesda چطور توانسته چنین بازی ای را خلق كند. با خرید این بازی می توانید تا سال های سال سرگرم دنیای آن باشید، بدون اینكه لحظه ای خسته شوید. تصور كنید كه چقدر هم DLC برای آن عرضه شود.
نتیجه گیری
Skyrim باگ های بازی های هم سبك خود را دارد، ولی تعداد این باگ ها نسبت به Fallout 3 و Oblivion كم شده اند. عظمت Skyrim را نه می توان تعریف كرد و نه می توان با چندین ماه بازی كردن، كشف كرد. از دست دادن این بازی مساوی با از دست دادن یكی از عظیم ترین سرگرمی های صعنت بازی های کامپیوتری است.
gamekhor.com