امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کابوس یک گیمر‍‍‍ | فصل دوم | قسمت دوم
#1
به نام آفریدگار ترس


شروع داستان
فصل دوم| قسمت دوم(بازگشت)

آن ها لحظه به لحظه به احسان و پریسا نزدیک تر می شوند.
پریسا:احسان...پای من خیلی درد میکنه و نمیتونم بلند بشم.
احسان تخت را تکان می دهد و سعی می کند از آن جا دور شود.
آن ها به سرعت سمت آسانسور می روند و داخل آن می شوند.
احسان محکم بر روی دکمه ی طبقه ی زیر زمین می کوبد.
یکی از زامبی ها به سرعت به سمت آسانسور میدود و به آن ها میرسد.
دستش را به سمت احسان میرود و سعی می کند او را بگیرد که ناگهان در آسانسور بسته می شود و دست زامبی لای در گیر میکند و کنده می شود.
احسان و پریسا نفسی عمیق می کشند و منتظر می شوند تا در آسانسور باز شود.
در آسانسور باز می شود.
همه جا تاریکی مطلق است و سکوت همه جارا فرا گرفته است.
احسان چراغ قوه را روشن می کند و با صحنه ای عجیب رو به رو می شود.
.
.
.
چند زامبی در حال خوردن یک انسان میباشند.
احسان پریسا را از روی تخت بلند میکند و یواش به او میگوید:اینا هنوز ما را ندیدند...سعی کن یواش راه بریم تا نفهمن که ما اینجا هستیم.
احسان بطری را روی زمین میبیند و آن را میگیرد و به گوشه ای پرتاب میکند.
زامبی ها به سمت آن میدوند.
سپس احسان و پریسا سریع وارد یک در می شوند.
احسان کلید برق را میبیند و آن را روشن میکند.
اجساد انسان از غلابی آویزان هستند و خون از سر و صورت آن ها بر روی زمین میچکد.
احسان و پریسا به آرامی از بین آن ها رد می شوند.
صدای باز شدن در میاید.
احسان و پریسا در گوشه ای قایم می شوند.
احسان: باز هم اون هیولای لعنتی...این تا حالا پدر مارو در اورده....باید سریع تر از دستش راحت بشیم.
احسان و پریسا به آهستگی به سمت در میروند تا آن موجود چیزی نفهمد.
ناگهان پریسا به زمین میخورد و موجود نیز به سمت آن ها میورد.
او احسان را بلند میکند و به دیوار میکوبد
احسان:پریسا تو فرار کن و خودتو نجات بده... منم راه فرار پیدا می کنم.
پریسا به سمت در می رود و از آن جا خارج می شود.
موجود احسان را به اجساد پرتاب می کند و چند جسد همراه او بر روی زمین می افتند.
آن ها نیز بلند از جا بلند می شوند.
احسان به سمت عقب خیز میخورد و سعی میکند با ریختن وسایل جلوی پای آن ها راه آن هارا مسدود کنذ.
اسلجه خود را بلند میکند و چند تا از زامبی ها را می کشد.
تیر او تمام می شود.
احسان اسحله خود را به گوشه ای پرتاب میکند.
موجود پای خود را بر روی سینه ی احسان قرار می دهد و تبرش را بلند میکند تا بر روی سر احسان بکوبد.
ناگهان صدای شلیک شدن تیری شینده می شود.
موجود احسان را رها می کند و به سمت صدا می ورد.
احسان نیز به سمت در خیز میخورد و از پله ها بالا میورد و خود را از بیمارستان خارج می کند.
ماشینی در جلوی در قرار دارد. سوار ماشین می شود و سعی می کند ماشین را روشن کند ولی ماشین خالی از بنزین است.
در دور پمپ بنزینی میبیند.
ماشین را به سمت پمپ بنزین هل می دهد.
فردی نیز از بیمارستان خارج می شود.
احسان نیز به نزدیکی بیمارستان می رود تا ببیند او چه کسی است.
بله او کسی نیست جز امیر...
[تصویر:  VabQe.jpg]
اصلا مگه داریم؟؟؟مگه میشه؟؟؟
بقیه استودیو ها یاد بگیرن
psn id : amir110111112
پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
کابوس یک گیمر‍‍‍ | فصل دوم | قسمت دوم - توسط Geralt-Of-Rivia - 08-31-2015, 10:43 PM

موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  من هنوز زنده ام (قسمت سوم) alone gamer2 2 2,097 09-05-2016, 09:48 PM
آخرین ارسال: alone gamer2
  من هنوز زنده ام (قسمت دوم) alone gamer2 2 2,368 08-27-2016, 01:37 AM
آخرین ارسال: Maziyar Hemmati
  من هنوز زنده ام (قسمت اول) alone gamer2 8 3,440 08-23-2016, 05:29 PM
آخرین ارسال: centurion
  شیطان باز می گردد | قسمت دوم Geralt-Of-Rivia 7 3,194 04-14-2016, 11:51 PM
آخرین ارسال: Geralt-Of-Rivia
  شیطان باز می گردد | قسمت اول Geralt-Of-Rivia 11 4,295 04-08-2016, 02:52 PM
آخرین ارسال: Be the story

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان