04-08-2016, 04:22 PM
درود عرفان جان
راستش دیروز نظر خودم را نسبت به کسی که اصطلاحا خودش رو منتقد می دونه نوشتم و تو دست نوشته شایان قرار دادم، امیدوارم دوستان خونده باشن اون مطلب رو. امثال ما با نوشته هامون خواستار ا.نقلاب نیستیم بلکه می خواهیم شاهد تغییر هر چند به شکل اندک باشیم (که البته شدنی نیست!) ولی نکته زمانی برام تاسف آور هستش که کسی که خودش رو نویسنده فوق حرفه ای (!) می دونه حاضر نیست که وارد نوشته های ما بشه تا خدایی ناکرده احساسات لطیفشون ضربه نخوره. شخصا مطمئن هستم همین آقایون الان ما رو آدم های فرسوده ای صدا می کنن که در حال دادن تز روشنفکری هستن. در حالی که خودشون عامل تمامی اتفاقات هستن.
از این حرفا بگذریم تا یهو ما رو گناه کار خطاب نکنن! کمی در خصوص مقاله خودت صحبت کنیم عرفان
راستش در خصوص نویسنده ها صحبت نکنم بهتره، چون اصلی ترین عامل پیشرفت مطالب خودشون هستن ولی به شکل عجیبی خواستار این موضوع نیستن! چرا؟ چون هنوز مفهوم انتقاد پذیری رو درک نکردن. البته ما خودمون هم یک زمان این طور بودیم ولی بعدا تونستیم اهمیت این نکته رو درک کنیم، ولی با شناختی که بنده نسبت به مسائل دارم کافیه یک انتقاد از نوشته های تاریخی دوستان بشه تا عکس العمل مقابل را از سوی افراد مد نظر شاهد باشیم.
اما... (این سه نقطه بماند) اصلی ترین عامل پیشرفت بالادستی ها هستن، این افراد می تونن حکم یک استاد رو برای نویسنده ها زیر دست خودشون باشن ولی زمانی که استاد خودش هم دست کمی از زیر دستی های خودش نداشته باشه و تنها دل خودش رو به مقامش خوش کرده باشه اون وقت نباید انتظاری از نویسنده ها داشت.
در انتها یک تشکر از عرفان عزیز کنم و نوشته ای رو قرار بدم در باب دوستانی که می گن تمام مسائل رو از دید ما نبینید در حالی که خودشون علت اتفاق افتادن کلی از مشکلات هستن
راستش دیروز نظر خودم را نسبت به کسی که اصطلاحا خودش رو منتقد می دونه نوشتم و تو دست نوشته شایان قرار دادم، امیدوارم دوستان خونده باشن اون مطلب رو. امثال ما با نوشته هامون خواستار ا.نقلاب نیستیم بلکه می خواهیم شاهد تغییر هر چند به شکل اندک باشیم (که البته شدنی نیست!) ولی نکته زمانی برام تاسف آور هستش که کسی که خودش رو نویسنده فوق حرفه ای (!) می دونه حاضر نیست که وارد نوشته های ما بشه تا خدایی ناکرده احساسات لطیفشون ضربه نخوره. شخصا مطمئن هستم همین آقایون الان ما رو آدم های فرسوده ای صدا می کنن که در حال دادن تز روشنفکری هستن. در حالی که خودشون عامل تمامی اتفاقات هستن.
از این حرفا بگذریم تا یهو ما رو گناه کار خطاب نکنن! کمی در خصوص مقاله خودت صحبت کنیم عرفان
راستش در خصوص نویسنده ها صحبت نکنم بهتره، چون اصلی ترین عامل پیشرفت مطالب خودشون هستن ولی به شکل عجیبی خواستار این موضوع نیستن! چرا؟ چون هنوز مفهوم انتقاد پذیری رو درک نکردن. البته ما خودمون هم یک زمان این طور بودیم ولی بعدا تونستیم اهمیت این نکته رو درک کنیم، ولی با شناختی که بنده نسبت به مسائل دارم کافیه یک انتقاد از نوشته های تاریخی دوستان بشه تا عکس العمل مقابل را از سوی افراد مد نظر شاهد باشیم.
اما... (این سه نقطه بماند) اصلی ترین عامل پیشرفت بالادستی ها هستن، این افراد می تونن حکم یک استاد رو برای نویسنده ها زیر دست خودشون باشن ولی زمانی که استاد خودش هم دست کمی از زیر دستی های خودش نداشته باشه و تنها دل خودش رو به مقامش خوش کرده باشه اون وقت نباید انتظاری از نویسنده ها داشت.
در انتها یک تشکر از عرفان عزیز کنم و نوشته ای رو قرار بدم در باب دوستانی که می گن تمام مسائل رو از دید ما نبینید در حالی که خودشون علت اتفاق افتادن کلی از مشکلات هستن
نقلقول: در برهه ای که جاهلین بر عاقلین حکم فرمایی می کنند، پیشرفت حکم سَراب در صحرا را دارد.* نوشته های بنده حقیر، در باب هیچ یک از اشخاص حقیقی نیست، بلکه دست نوشته ای است تا شاید پیشرفتی هر چند اندک را پدید آورد.
سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم ميكند: ابزار و دشمن.
يعني فقط يك طبقه را ميشناسند و آن هم دشمن است.