باران لعنتى، تمامش كن!/ نقد بازى Heavy Rain

[Stan]

در يكى از بهترين روز هاى عمرش، هم فرزندش، هم همسرش و هم زندگى اش نابود شد. چندى بعد فرزند ديگرش هم در دام قاتل  اوريگامى افتاد. حال وقت نجات دادن است اما...
به چه قيمت؟
كشتن يك آدم؟ رانندگى كردن در خلاف مسير اتوبان؟ كشيدن درد شوك الكتريكى؟ قتل كردن انگشتان؟ يا نوشيدن جام زهر؟؟؟
باران لعنتى، تمامش كن!
تمام!

نام محصول: Heavy Rain
سازنده: Quantum Dream
نويسنده: David Cage
منتشر كننده: Sony Computer Entertainment 
تاريخ انتشار: ٢٠١٠

مطمئناً بازى هاى انحصارى آبروى يك كنسول محسوب ميشوند. درست است كه دو كنسول اصلى يعنى PS3 و X360 با داشتن بازى هاى انحصارى خوب به دنبال پيشى گرفته از يكديگر هستند ولى در سال ٢٠١٠، استادى بنام ديويد كيج با ساخت Heavy Rain باعث جلو افتادن PS3 از X360 در انحصارى ها شد. بازى Heavy Rain علاوه بر اينكه يك بازى شاهكار است يك تست روانشناسى هم هست. در واقع گيمرى كه اين بازى را انجام ميدهد با انتخاب كردن كار هايى كه ميتوان انجام داد اين تست را انجام ميدهد. البته انتخاب كردن هم در پايان كار بى تأثير نخواهد بود و نتيجه اين انتخاب ها داشتن ٢٤ پايان است. البته سبك اين بازى هم با تمام بازى هايى كه به بازار آمده اند تفاوت دارد و سبكى سينماتيك در غالب بازى را به بازيباز ميدهد. شخصيت ديويد كيج آن قدر خاص و پيچيده است كه توصيفش ساعت ها به طول مى انجامد. هم اكنون به نقدى از اين بازى ميپردازيم.


شروع جادو
داستان بازى با وجود اينكه بسيار پر جزييات و كامل است ولى كاملاً گيرا است و هر گيمرى ميتواند آنرا درك كند. داستان بازى درباره يك آرشيتكت جوان بنام Ethan Mars است. او زندگى خوبى دارد ولى از اقبال بدش در روز تولد يكى از فرزندانش يعنى Jason زندگى اش از اين رو به آنرو ميشود. او، همسرش و فرزندانش يعنى Shaun و Jason براى خريد به پاساژى ميروند. همسر Ethan و Shaun داخل فروشگاهى ميشوند و Jason پيش Ethan ميماند. Jason بادكنك فروشى ميبيند و از Ethan ميخواهد كه برايش بادكنكى بخرد. بادكنكى كه جيسون انتخاب ميكند قرمز رنگ است. چند دقيقه بعد جيسون گم ميشود و Ethan به دنبال او ميرود براى بار اول او را پيدا ميكند. بعد ميبيند كه جيسون به طبقه پايين رفته. Ethan پسرى را با جيسون اشتباه ميگيرد و وقتى دو باره دنبال جيسون ميرود... كار از كار گذشته بود! جيسون جلوى يك ماشين بود. Ethan تمام سعى خود براى نجات جيسون را كرد ولى... فايده اى نداشت.
ادامه بازى از دو سال بعد آغاز ميشود. ايتن از همسرش جدا شده و با شان زندگى ميكند. ولى شان هم شان گذشته نيست.وقتى ايتن تلويزيون را خاموش ميكند شان جمله از تو متنفرم را به زبان مى آورد و به تخت خود ميرود. چه كسى فكر ميكرد شان كه تا دو سال پيش پدرش را بسيار دوست داشت هم اكنون اين جمله را به زبان مى آورد.
اين پايان بد اقبالى هاى ايتن نيست. حالا نوبت به Origami Killer ميرسد. پس از مدتى تازه رابطه شان و ايتن خوب شده بود. ايتن شان را به پاركى برده بود ولى ناگهان...
حال ايتن بد ميشود و خود را وسط خيابان ميبيند! هوا تاريك شده بود. او به دنبال شان ميگردد اما... كار از كار گذشته بود.
روش قاتل اوريگامى اينگونه بود كه در شب هاى بارانى كودكان را ميدزد و در دريچه هاى آب روى باران مى اندازد. او ميخواهد طى چند سؤال ميزان محبت پدران به فرزندشان را بسنجد. البته طى اين سنجش اتفاقات تلخى هم مى افتد.
ايتن جعبه اى روى ميز خود ميبيند كه داخل آن يك اسلحه كمرى، پنج كاردستى ، يك تلفن همراه و يك نامه بود. داخل نامه جمله ى مفهومى نوشته شده بود"والدین وقتی که به کلیسا میروند، فرزندان آن ها گم میشوند، آن ها به دنبال فرزندانشان می گردند و آن ها را صدا میکنند، گریه و التماس میکنند، ولی فایده ای ندارد. بچه ها هرگز پیدا نمیشوند"
داستان دوم براى فرديست بنام Scott Shelby. او يك پليس باز نشسته است و به علت تنهايى دچار آسم است. او فردى سنتى است و از لباس ها و ماشين اش ميتوان اين را فهميد.البته او پس از آشنايى با زنى بنام لورن كه مادر يكى از مقتول هاست حالش بهتر ميشود و ديگر از اسپرى استفاده نميكند.
داستان بعدى متعلق به Norman Jayden مأمور FBI است. ايتن دچار افسردگى بود و نورمن دچار كمبود اعتماد به نفس است. او فكر ميكند كه ايراد هاى فراوانى دارد و به همين دليل از تكنولوژى پيشرفته به نام ARI استفاده ميكند كه شامل يك عينك و يك دستكش است. البته ARI دچار نقص بزرگيست و آن هم اين است كه اگر از استفاده از آن زياده روى شود، باعث مرگ ميشود.با كمى دقت ميتوان فهميد كه نورمن نقطه مقابل اسكات است ولى از او چند قدم عقب تر است. شايد ديويد كيج ميخواهد تباه شدن زندگى هاى ماشينى را باز گو كند.
داستان آخر هم متعلق به خبرنگارى بنام Madison Page است. او هم مانند بقيه شخصيت ها از بيمارى روانى رنج ميبرد. بيمارى بى خوابى. او هر شب خواب هاى بدى ميبيند. براى مثال چند نفر در خانه او هستند و ميخواهند او را بكشند.
در ادامه مديسون با ايتن آشنا ميشود. اين آشنايى باعث بهبود حال ايتن و مديسون ميشود.
جلوه هاى بصرى
گرافيك بازى در سال ٢٠١٠ كه بازى منتشر شد عالى به حساب مى آمد و هم اكنون هم گرافيك بازى بسيار خوب به نظر مى آيد.
اگر به رنگ بندى ها دقت كنيد متوجه ميشويد كه قبل از مرگ جيسون از رنگ هاى شاد استفاده ميشد ولى بعد از مرگش از رنگ هاى خاكسترى و سياه استفاده شد و باران هم تا آخر بازى قطع نميشود. طراحى چهره كاراكتر ها هم بسيار چشم نواز از اما گاهى اوقات افت فريم توى ذوق ميزند،
موتور گرافيكى بازى Havon نام دارد.
روش پيشروى بازى

يكى از وسيع ترين داستان ها متعلق به باران سنگين است. البته همانطور كه اشاره شد گيم پلى اين بازى هم بسيار وسيع است و هر حركت بازيكن مساويست با تغيير پايان بازى. اين بازى ٢٤ پايان متفاوت دارد كه فكر نكنم تا كنون همچين اتفاقى افتاده باشد. نداشتن Game Over هم به وسعت اين گيم پلى مى افزايد. بله درست شنيديد. نداشتن Game Over! اگر بازيكن فاجعه اى رقم بزند و باعث مرگ و يا دستگير شدن كاراكتر شود، بازيكن بايد به بازى خود ادامه دهد البته بدون آن كاراكتر!!! 
زيباتر از زيبا

موسيقى ها و صداگذارى بازى بسيار قوق العاده بودند. صداگذارى كه نقصى نداشت   
موسيقى ها هم  در بالاترين سطح ممكن بودند و كاملاً با اتمسفر بى روح و سرد بازى همخوانى داشتند. در قسمت هايى كه پليس دنبال شما بود هم موسيقى ها تفاوت پيدا ميكردند و از موسيقى هاى غم انگيز به هيجان انگيز و تا حدودى دلهره آور تفاوت پيدا  ميكردند.
در كل يكى از نقاط مثبت ديگر بازى موسيقى هاى فوق العاده اش است!
زيبا ولى غم انگيز

باران سنگين ٢٤ پايان دارد كه اكثر آنها غم انگيز هستند ولى در حين غم انگيز بودن زيبا و منطقى هم هستند. در اينجا باز هم بايد به استاد بودن ديويد كيج اشاره كرد.
در پايان

بايد قبول كرد كه باران سنگين يك شاهكار به تمام معنا بود. داستانى غنى، گيم پلى فوق العاده، موسيقى و صداگذارى عالى، گرافيك عالى
بايد به چند نكته كه كيج قصد به بازگو كردن دارد را گفت:
زندگى ماشينى در برابر زندگى سنتى شكست خورده
علت برخى از بيمارى هاى روانى تنهاييست
عدم توجه والدين به فرزندان، كج شدن راه فرزندان، تلاش والدين براى راهنمايى و در انتها نابودى زندگى فرزندان

كسانى كه اين بازى را انجام نداده اند هم نگران نباشند. منتظر عنوان بعدى كيج بنام Beyond: Two Souls باشند.

[god of darkness]

وای این بازی با اون موسیقیه حماسیش خارق العاده بود اصلا بازی خیلی خاصی بود دکمه زنی ها و انتخاب موارد اونم در مدت زمان کم عالی بود هیچوقت اون موسیقی که زمانی پسرش رو پیدا کرد یا یکی از پسراش مرد رو یادم نمیره[img]images/smi/s0 (41).gif[/img][img]images/smi/s0 (41).gif[/img]

[grey joker]

متاسفانه بازی نکردم که نظری در مورد نقدتون بدم ولی از لحاظ نگارش خوب بود !

[Qeiji]

به نام خدا
بازی های ‏PS3‏ به ‏PS4‏ مخورند؟
بازیهای ۱و۲ چی؟ یعنی میشه بایه تیر ۴ نشون زد؟

---

به نام خدا
بازی های ‏PS3‏ به ‏PS4‏ مخورند؟
بازیهای ۱و۲ چی؟ یعنی میشه بایه تیر ۴ نشون زد؟

[Stan]

به نام خدا
بازی های ‏PS3‏ به ‏PS4‏ مخورند؟
بازیهای ۱و۲ چی؟ یعنی میشه بایه تیر ۴ نشون زد؟

---

دوست من اين پست شما اسپم حساب ميشه و ديگ ادامه نده
سونى قصد داره با سيستمى بنام Gaikai بعضى از بازى هاى PS3 رو براى PS4 بذاره كه اين سيستم نياز به اينترنتى بالاتر از سرعت اينترنت ايران داره
اگه سؤال ديگه اى داشتى تو پروفايلم يادداشت بذار و اسپم نده
 

[Amir Knight]

نقد خوب و جالبی بود.[img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (37).gif[/img] ولی من این عنوان رو تجربه نکردم.[img]images/smi/s0 (37).gif[/img]

---

کاش تصاویر بیشتری قرار میدادید.[img]images/smi/s0 (60).gif[/img][img]images/smi/s0 (24).gif[/img]

[lord of shadow]

من کنسولی نیستم ونتونستم مزشو بچشم.[img]images/smi/s0 (83).gif[/img]

[arash12]

فیلم هندی...کوانتیک دریم با این بازی جادو کرد ...موسیقی به شدت جالب و هماهنگ با بازی در نظر گرفته شده بود که واقعا آدم جادو می کرد...تعداد پایان ها و اینکه بازی اصلا باختن نداشت و حق انتخاب زیادی که تو این بازی بود...همه و همه اش عالی بود...من فقط دو نوع پایانشو دیدم که هر کدوم به کل با هم تفاوت داشتن...دوستان اگه فیلم هندی دوست دارید و دوست دارید که بازی شما رو مجبور به گریه کنه حتما تجربش کنید [img]images/smi/s0 (43).gif[/img]...

[White Fang]

نقد خوبی بود، مرسی [img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[bhador]

فیلم هندی...کوانتیک دریم با این بازی جادو کرد ...موسیقی به شدت جالب و هماهنگ با بازی در نظر گرفته شده بود که واقعا آدم جادو می کرد...تعداد پایان ها و اینکه بازی اصلا باختن نداشت و حق انتخاب زیادی که تو این بازی بود...همه و همه اش عالی بود...من فقط دو نوع پایانشو دیدم که هر کدوم به کل با هم تفاوت داشتن...دوستان اگه فیلم هندی دوست دارید و دوست دارید که بازی شما رو مجبور به گریه کنه حتما تجربش کنید [img]images/smi/s0 (43).gif[/img]...

ارش انقدر ها هم که میگی نبود

پر تله بود که ادم باید هواسش باش چون با هر مرگ داشتان بازی تعقییر میکنه

دقیقا heavy rain میخواست به ما بفهمونه که با هر اتفاق زندگی ادم و سرنوشتش تعقیر میکنه مثلا اگه حتا یه خراش برداری داستان زندگیت به کلا تعقییر میکنه.[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]