01-19-2016, 11:18 PM
راه بدون بازگشت.......
درد سر های گیمر شدن ما.
درد سر های گیمر شدن ما.
جالبه ما گیمر ها راهی رو رفتیم که کسی حتی نگاهش هم نکرده؛ اشک هایی ریختیم که با فکر کردن دربارشون خندمون میگیره؛ کارهایی کردیم که کسی جرئت انجام دادنشون رو نداره؛اما چرا؟چی مارو باعث میکرد دست به این کارها بزنیم........
همه ما از یه سنی،یه جایی،و یه موقعیتی شروع کردیم و این راه رو رفتیم به خیال اینکه بازی فقط یه سرگرمیه اما مسئله داشت جدی تر از این حرف ها می شد.
علاقه ما داشت روزبه روز به این نوع زندگی بیشتر می شدو راه هم هر روز دشوارتر و پراز موانع.(دوشواری نداره که).
[img=0x0]file:///C:/Users/ROHAMT~1/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.jpg[/img]
سختگیری پدر مادرها و در کل اعضای خانواده با بالا رفتن سن ما بیشتر می شد.
ما فقط در تلاش بودیم زندگی کنیم ولی جوری که اون رو دوست داریم ببینیم اما اونا(اعضای خانواده) اینو نمی خواستن.
[img=0x0]file:///C:/Users/ROHAMT~1/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image004.jpg[/img]
«از نظر اونا ما باید توی یک چارچوب زندگی میکردیم.»
چارچوبی که به بلندشدن از خواب توی روز و دیدن فیلم های تلویزیونی و خوابیدن توی شب بعد از دیدن دروغ های توی رسانه ها بود.
ولی ما دنبال حقیقت بودیم،دنبال حق زنده بودن و زندگی کردنمون،حقی که خداوند متعال به ما داده.
اما کو گوشی که حرف های مارو بشنوه و کو چشمی که درد های مارو ببینه.
چشم ها و همه دنبال دروغ بودند. گوش ها با این همه حرف های کذب پر شده بود. این ها همه تقصیر اون جعبه سخنگو بود.
چیزی که هر *رندیاتی که میتونست به مردم میگفت و باطن ما ها رو بدجلوه میداد.
[img=0x0]file:///C:/Users/ROHAMT~1/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image006.jpg[/img][img=0x0]file:///C:/Users/ROHAMT~1/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image008.jpg[/img]
شرایط برای ما روزبه روز بدتر و بدتر میشه ولی با صبری که داریم (با تشکر از شینجی میکامی گرامی) همه رو نادیده می گیریم.
بیاید بریم سر اصل مطلب یعنی همون بدبختی های خودمون. والا از کجا شروع کنم که زود ترتموم شه......................
خب دوستان صلاح دونستم مقاله رو اینجا تموم کنم. و ادامش رو روز 5 شنبه براتون می زارم.
امیدوارم لذت برده باشید دکمه تشکر یادتون نره و با نظر های مثبت خودتون من رو خوشحال کنید.
ببخشید یکم کم بود قسمت بعدی صد در صد بیشتر خواهد بود.
پس تا قسمت دیگر بدرود.