نظرسنجی: نظرت راجب داستان من چیه؟
شما مجاز به شرکت در این نظرسنجی نیستید.
خوب
66.67%
8 66.67%
متوسط
25.00%
3 25.00%
بد
8.33%
1 8.33%
در کل 12 رأی 100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پورتال به جهان دیگر قسمت پنجم
#1
 به نام خدا
پورتال به جهان دیگر
قسمت پنجم
گرالت.ین و سیری به کمپ خفاش میرسن اماخبری از بتمن.نایتوینگ.بیگ باس و اسنایپر ولف نبود
گرالت یه قدم جلو میره و ناگهان صدای داریوس پخش میشه
داریوس:سلام.به شبیه ساز من خوش اومدید
گرالت: تو دیگه کدوم خری هستی؟
داریوس:من سازنده ی این شبیه سازم
گرالت:چرا این شبیه ساز رو ساختی؟
داریوس:چون شما روبکشم
گرالت:چرا؟
داریوس:بس کن دیگه من قبلا اینارو به بتمن و رفیقاش توضیح دادم تو میتونی وقتی که مردی اینارو ازشون بپرسی
گرالت:وقتی که مردم؟ینی چی؟
داریوس:اخه اونا تا چند ساعت دیگه میمیرن
اگه میخوای نجانتشون بدی بیا به جنوب اونجا میتونی پیداشون کنی
و صدا قطع میشه
ین:نگو که میخوای بری نجاتشون بدی
گرالت:اتفاقا میخوام برم نجاتشون بدم
ین:نه گرالت این کارو نکن
گرالت:ین ما بهشون نیاز داریم
ما سه نفر بیشتر نیستیم خیلی زور بزنیم جلوی اون ادمای شاخ دار ابی رنگ فقط 1 هفته زنده میمونیم
ولی اگه اونا با ما باشن خیلی قویتر میشیم
ین:اگه بریم اونجا و بمیریم چی
گرالت:ما نمیمیریم
سیری:ین به نظر من بریم نجاتشون بدیم
ین هم با حرکت سره نشون میده که قبول میکنه
اون ها به سمت جنوب حرکت میکنن
خیلی سریع میدون چون میدونن که فقط چن ساعت وقت دارن
و بالاخره میرسن
یه قلعه ی بزرگ
که بالاش حدود 100 تا ویرا با تیرکمون وایسادن
و دم دروازش 10 تا ویرای دیگه
رنگه قلعه مثل رنگ پوست ویرا ها ابیه
گرالت میفهمه که داریوس رنگ ابی رو دوست داره و شاید خودش هم ابی باشه
گرالت:شما سربازای داریوس هستید درسته؟
ویرا ها یک صدا با هم میگن:درسته
یکی از ویرا ها جلو میاد و میگه:اسم ما ویرا ست
ما سرباز های داریوس هستیم
گرالت:رییستون به من گفته بیام اینجا
ویرا:میدونم
و بلند فریاد میزنه:دروازه رو باز کنید
دروازه موقع باز شدن صدای خیلی بلندی ایجاد میکنه
دروازه کامل باز میشه و ویرا میگه
ویرا:برید داخل
اون ها میرن داخل قلعه و با صحنه ای باور نکردنی مواجه میشن
میلیون ها ویرا تو اون قلعه هستن
اون قلعه خیلی بزرگ بود
اون ها شوکه شده بودن که ناگهان سه تا ویرا از پشت با چوب به اونها حمله میکنن و اونارو بیهوش میکنن
گرالت در یه اتاق تاریک به هوش میاد و میبینه که
 چهار تا نور روی بتمن و نایتوینگ و بیگ باس و اسنایپر ولف افتاده و بقیه ی اتاق خاموشه
و همینطور دست هاشون رو با زنجیر بستن و از قلاب اویزونشون کردن
صدای داریوس پخش میشه
داریوس:گرالت تو باید از بین این چهار نفر دو نفر رو برای زنده موندن انتخاب کنی
اگه میخوای یکی بمیره باید به سمتش بری و بعد از اینکه نزدیکش رسیدی اون چهارتا چراغ خاموش میشه و اونکه انتخاب کردی سرش از بدنش جدا میشه
صدا قطع میشه
بیگ باس:بیا سمت من پیرمرد
بتمن:نه بیا سمت من
بیگ باس:دهنتو ببند بتمن.بیا سمت من
داریوس:هی اگه بخواید اینجوری کنید هر چهارتاتون میمرید
پس سریع عین ادم یکی رو انتخاب کنید
بیگ باس:من مطمعنم که یه وقت از شر این شبیه ساز خلاص میشیم ولی وقتی خلاص شیم من کاری به جز انتقام  گرفتن ندارم ولی تو چی بتمن تو باید بری شهروندای یه شهر رو نجات بدی تو بیشتر بدرد میخوری
پیر مرد بیا سمت من
بتمن هیچی نمیگه
و گرالت یه قدم کوچک به سمت بیگ باس برمیداره
بیگ باس:هی معطل نکن سریع تر بیا
گرالت به سمت بیگ باس میره و چراغ ها خاموش میشه و...
پایان قسمت پنجم
خیلی ممنون که وقت تون رو برای داستان من گذاشتید
لطفا نظراتتون رو با من درمیان بزارید
این داستان حداقل تا یک قسمت دیگر و حداکثر تا دو قسمت دیگر به پایان میرسه
پاسخ
#2
اخرش چی شد ؟ بیګ باس مرد ؟
پاسخ
#3
امیدوارم بیگ باس نمیره!
[تصویر:  suyo52cp027q7vufdtlu.jpg]

پاسخ
#4
(08-21-2015, 08:13 PM)ali-222 نوشته است: اخرش چی شد ؟ بیګ باس مرد ؟

اگه میخواستم بگم که تو داستان میگفتم دیگه :D
هیجان داستان به اینه که موقع حساس تموم کنی :D

(08-21-2015, 08:15 PM)Neil Druckmann نوشته است: امیدوارم بیگ باس نمیره!

تو قسمت بعدی معلوم میشه :D
پاسخ
#5
بیچاره بتمن همیشه باید عزیزانش رو از دست بده داداش چند تا سوال 
بتمن و ... چجوری رفتن زندان ؟
چرا اون ۲ نفر چیزی نمیګفتن ؟ 
چرا ین مخالف بود برن برای نجات بتمن و بقیه ؟ 
چرا تریس رو نیاوردی تو داستان ؟
پاسخ
#6
فوق العاده، دوست دارم ببینم آخر داستان چی میشه...
در ضمن داداش فونت رو یخوده کوچیک تر کن چشم درد گرفتم من :D
...CRYSiS
[تصویر:  crysis_wallpaper_by_sfv666-d6av2wf.jpg]
پاسخ
#7
(08-21-2015, 08:18 PM)ali-222 نوشته است: بیچاره بتمن همیشه باید عزیزانش رو از دست بده داداش چند تا سوال 
بتمن و ... چجوری رفتن زندان ؟
چرا اون ۲ نفر چیزی نمیګفتن ؟ 
چرا ین مخالف بود برن برای نجات بتمن و بقیه ؟ 
چرا تریس رو نیاوردی تو داستان ؟
1.وقتی که گرالت و ین و سیری داشتن به سمت کمپ میرفتن ویراها حمله کردن و بتمن و نایتوینگ و بیگ باس و اسنایپر ولف رو گرفتن
2.چون اونا نسبت به بتمن و بیگ باس جوونترن بخاطر همین چیزی نمیگن(خودشون میدونن که بتمن و بیک باس اجازه نمیدن دوتا جوون بمیرن)میخواستم برای اون دوتا هم دیالوگ بزارم ولی گفتم الکی چرا داستان رو طولانی کنم
3.چون میترسید که جایی باشن که خطرناک باشه و اونجا بکشنشون
4.میخواستم بیارم ولی دیدم خیلی شخصیت های داستان زیاد میشه و بین ین و تریس ین رو انتخاب کردم

(08-21-2015, 08:22 PM)AMIR_PC نوشته است: فوق العاده، دوست دارم ببینم آخر داستان چی میشه...
در ضمن داداش فونت رو یخوده کوچیک تر کن چشم درد گرفتم من :D

خیلی ممنون
چشم فونتشو برای قسمت بعد کوچکتر میکنم
به احتمال 70 درصد قسمت بعد قسمت اخره و میبیند اخرش چی میشه
پاسخ
#8
عالی حسین ادامه بده امیدوارم بیگ باس جونم نمیره وگرنه من میدونم و تو! Confused0 (40):
پاسخ
#9
(08-21-2015, 08:34 PM)Big Snake نوشته است: عالی حسین ادامه بده امیدوارم بیگ باس جونم نمیره وگرنه من میدونم و تو! Confused0 (40):

منتظر قسمت بعد باش ببین میمیره یا زنده میمونه
پاسخ
#10
عالی بود مرسی


پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  من هنوز زنده ام (قسمت سوم) alone gamer2 2 2,114 09-05-2016, 09:48 PM
آخرین ارسال: alone gamer2
  من هنوز زنده ام (قسمت دوم) alone gamer2 2 2,376 08-27-2016, 01:37 AM
آخرین ارسال: Maziyar Hemmati
  من هنوز زنده ام (قسمت اول) alone gamer2 8 3,463 08-23-2016, 05:29 PM
آخرین ارسال: centurion
  شیطان باز می گردد | قسمت دوم Geralt-Of-Rivia 7 3,209 04-14-2016, 11:51 PM
آخرین ارسال: Geralt-Of-Rivia
  شیطان باز می گردد | قسمت اول Geralt-Of-Rivia 11 4,328 04-08-2016, 02:52 PM
آخرین ارسال: Be the story

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان