09-17-2015, 10:40 PM
به نام خدا
یک گیمر پردردسر قسمت 2 از فصل 2
ادی: از اون جایی که شما هیچ تجربه ای در دزدی ندارین من ازتون میخوام که سوییچ ماشین , ساعت , کیف پول و موبایلتون رو بزارید اینجا و هر کدوم برید و یه چیزی برام بدزدید.
گیمر : ادی قیمتش مهم نیست؟
ادی: ببین بچه کوچولو باید یه چیزی به دزدین توی این رستوران که قیمتش از 50 دلار بیشتر باشه راستی یدونه پاساژ اون پایین هست میتونید اونجا هم برید.
مایکل : باشه ما میریم دزدی ولی تو هم باید یه کاری بکنی.
اول از همه عقاب به سمت جواهر فروشی رفت و تلاش کرد تا یک جفت گوشواره بدزده ولی دوربین های مغازه باعث میشد کارش سخت بشه برای همین تصمیم گرفت با یک صحنه سازی زیبا این کار رو انجام بده.
مخوف : احساس میکنم این گوشواره ها زشت هستن میتونم جواهرات بخش VIP رو ببینم؟
فروشنده : حتما یک دقیقه صبر کنید.
مخوف : الان وقتشه باید یه عطسه بزرگ بکنم 1 و 2 و 3 ............
از همین فرست استفاده کرد و گوشواره ها را دزدید الان نوبت به گیمر رسیده بود او تصمیم گرفته بود که یک جفت کفش حرفه ای به دزدد به سمت مغازه رفت و گران ترین کفش را پوشید به فروشنده گفت کفش کوچیکه و یکی دیگه برام بیار در همین مخمصه پا به فرار گذاشت
کفش ها را دزدید ولی در طی راه پلیس فروشگاه او را دید و بند داد زد صبر کن ولی گیمر توجه نکرد و سریع پا به فرار گذاشت.
در ادامه مایکل یک ساعت و علی هم یکتی شرت دزدید.
مایکل : هی ادی ما دزدیدیم تو چیکار کردی؟
ادی : چه جالب چیز هایی که شما دزدیدین سر جمع میشه 300 دلار ولی چیز هایی که من دزدیدم یدونه ماشین بود و 500 دلار .
مخوف : هی عوضی تو پول و ماشین ما رو دزدیدی؟ اگه بهت نیاز نداشتیم همینجا میفرستادمت پیش رئیس سابق نینتیندو.
ادی : باشه بابا بی خیال بیا اینم پول و ماشین برین کیف کنین.
بعد از اتمام دزدی اونا به خونه رفتن و سعی کردن یک نقشه ای بکشن تا بدون سر و صدا برن داخل خونه مرد پولدار و گاو صندوقش رو بزنن.
نقشه اماده بود و اون ها هم اماده تر تصمیم گرفتن نقشه رو زمانی بر گذار کنن که رئیس جمهور داره از خیابان رد میشه عقاب تصمیم گرفت چند تا کلاه تهییه کنه ولی ادی گفت نیازی نیست روز موعود فرار رسیده بود تمام پولی که نیاز داشتن اون تو بود اونا به این پول برای ساخت یک ماشین زمان نیاز داشتن ماشین زمان ساختش فوق العاده سخته و اونا هم باید خیلی تلاش بکنن ولی با پولی که در اینده میخوان به دزدن میتونن ماشین رو بسازن.
خب اول ادی کت و شلوارش رو پوشید و با بقیه داشت در مورد نقشه حرف میزد
ادی : بچه ها نقشه امادس من امادم شما هم بهتره اماده باشید چون تمام زندگیتون به این دزدی مربوط میشه بریم ؟
همه بلند گفتند : بـــــــــــــــــــــــرِیــــــــــــــــــــــم
ادی به عنوان اینکه از fbi اومده وارد ساختمون شد و داشت با مدیر حرف میزد.
ادی : دیشب یک نفر در هتل شما کشته شده من باید برم روی صحنه قتل
مدیر : کاراگاه به جان مادرم من از چیزی خبر ندارم
ادی : تن لشت رو تکون بده
بقیه گروه از این فرست استفاده کردن و به سمت پنت هاوس مرد پولدار رفتند حانه بسیار زیبا بود دیوار های خانه از طلا پر شده بودند و یک زیبایی خاصی داشتند.
گاو صندوق رو پیدا کردند و با چند حرکت تونستن در ش رو باز کن ( مایکل استاد بود) از سمت دیگه ادی داشت با مدیر هتل صحبت میکرد و ناگهان بهش حمله ور شد و دست و پاش رو با طناب بست و روی دهنش هم یک چسب 5 سانتی زد.
ناگهان فردی سوت زنان از توی دست شویی بیرون امد و سریع اسلحه خود را در اورد و .............
پایان این قسمت
امیدوارم خوشتان امده باشه
در قسمت بعد با چالش های زیبا تری روبه رو خواهید شد
با تشکر